مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
فایل ها در مورد : بررسی عناصر قصه در ...
ارسال شده در 10 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

(همان: ۷۶۷/ ۱۶-۲۱)

۴-۳-۲٫ شخصیت‏ها در قصه
در داستان جمشید و خورشید، شخصیت‏ها یا خوبند یا بد و پویا نیستند. یعنی از ابتدای داستان، شخصیت‏ها ثابت هستند و دارای خصائل عالی انسانی از قبیل فروتنی، جوانمردی، سخاوت، شجاعت، محبت و … که تا پایان داستان به همان صورت باقی می‏مانند.
به وضوح می‏بینیم که این صفات نیکو، در قصه سبب مشکلات و سختی‏های زیادی می‏شود اما قهرمان آن صفات‏‏ها در پایان پیروز و سربلند می‏شوند؛ مانند جمشید که در ابتدای قصه دارای خصایص شخصیتی چون: شهزادگی، شجاعت، جوانمری، بازاری و بازرگان، سخاوتمندری، با حلم حیا بودن، اهل عیش و عشرت و می خوار بودن، شکارگری، مهارت در چوگان بازی، خوش اندام و خوش بیان و هنرمندی، صبوری و عاشق است و این شخصیت او تا پایان داستان به همان صورت باقی مانده و تغییر شکل نکرده است.
۴-۳-۳٫ زمان و مکان در قصه
در باب زمان و مکان داستان جمشید و خورشید باید گفت که زمان و مکان فرضی است و همه‏چیز در قصه قابل دسترسی و سهل‏الوصول است.
از نظر زمانی، وقوع حادثه را نمی‏توان مشخص کرد و در هاله‏ای از ابهام باقی می‏ماند و پر واضح است که این امر مختص به این داستان نیست، بلکه این ویژگی جزء ماهیت قصه‏های سنتی و کلاسیک است. و دلیل این امر آن است که داستان جمشید و خورشید ابداعی و ساختگی است و مسلّم است چیزی که ساختگی باشد نمی‏توان بر آن زمان مشخص قایل شد که با تقویم زمانی و تاریخی موافق باشد و دلیل برساختگی بودن داستان همین قدر کافی است که بدانیم داستان با آن که در سرزمین‏های چین و روم اتفاق افتاده است ولی تمامی شخصیت‏های داستان ایرانی و اندیشه حاکم بر فضای داستان نیز اندیشه ایرانی و اسلامی است. البته مشخص نیست که این قصه مربوط به کدام دوره تاریخی کشور چین و روم است.
از نظر مکانی داستان جمشید و خورشید باید گفت که مکان و موقعیت‏ها همه در یک سطح و در کنار یکدیگر قرار گرفته‏اند. مکان‏های اصلی داستان که مربوط به چین و روم می‏باشد توصیف نشده‏اند و فقط به ذکر این که جمشید فرزند فغفور چین و خورشید دختر قیصر روم است، بسنده شده است. و همین امر در مورد شام و صحرای حلب که از مکان‏های فرعی داستان است، صادق می‏باشند و معمولاً حواث و ماجراهای قصه‏ها در کشورهایی مثل چین، ماچین، حلب و غیره، اتفاق می‏افتد. مثلاً در «سمک عیار» کشور چین محل وقوع حوادث قصه است اگرچه خورشید شاه خود از کشور حلب است و در «داراب نامه» یا «فیروزنامه» اثر بیغمی این مکان یمن و در «امیرارسلان» فرنگ فرض شده است (صادقی، ۱۳۹۰: ۶۸).
۴-۳-۴٫ عوامل خرق عادت در قصه
در واقع مثنوی جمشید و خورشید از جهت فلکلوریک و افسانه‏پردازی، به عنوان یک قصه عامیانه در حوزه ادبیات عوام قابل توجه و اهمیت است. جنبه‏هایی که شکل عامیانه و افسانه‏ای به قصه داده و عامل جادویی و غیر واقعی که در آن وجود دارد به اختصار این موارد است:
الف) اشیاء، حیوانات، گل‏ها و موجودات بی‏جان به زبان آمده و نقش‏آفرینی می‏کنند. مثلاً: سخن گفتن و دلجویی گل‏ها از جمشید برای رفع ملال خاطر وی، چون گل صد برگ، نرگس، سرو، لاله و …
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و با گفت‏وگوی جمشید با شمع و گفتگو با کوه که به معنای خلاف عادت آمده و خرق عادت صورت گرفته است.
نمونه‏های از خرق عادت
*دلجویی گل‏ها و سرو از جمشید (حوادث غیر واقعی هستند ولی عوامل آن واقعی می‏باشند).

نخست آمد گل صد برگ در پیش

زر آورد و می و گوینده با خویش

زرافشان کرد و از می مجلس آراست

به صد رو از شهنشه عذرها خواست

(کلیات سلمان ساوجی،وفایی، ۱۳۷۹: ۶۲۸/ ۱۷-۱۸)

به زیر لب دعایش گفت صد راه

رخ اندر پاش می‏مالید کای شاه

ز دلتنگی دمی خود را برون آر

به می خوردن نشاطی در درون آر

من از غم داشتم در دل بسی خون

ز دل کردم به جام باده بیرون

نظر دهید »
مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی علت های پیدایی ...
ارسال شده در 10 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع
 

۱۹۸۹

 

۳۵.۷

 

۶۴.۳

 
 

۱۹۹۲

 

۳۷.۲

 

۶۲.۸

 
 

۱۹۹۸

 

۳۸.۱

 

۶۱.۹

 
 

۲۰۰۱

 

۳۳.۴

 

۶۶.۶

 
 

۲۰۰۴

 

۳۴.۳

 

۶۵.۷

 
 

۲۰۰۷

 

۳۴.۶

 

۶۵.۴

 
 

منبع: : Domhoff, 2012

 

بنا به پژوهش دقیق ولف، در سال های ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۴، توزیع ثروت به علت کاهش مالیات برای ثروتمندان و تضعیف اتحادیه‌های کارگری نابرابرتر شد. از کل ثروت مالی جدید ایجاد شده در اقتصاد امریکا در این دوره ی ۲۱ ساله، ۴۲ درصد نصیب ۱% بالایی شد. رقم باورنکردنی ۹۴% از کل ثروت در اختیار ۲۰% بالایی بود و تنها ۶% از کل ثروت ثروت مالی جدید در ایالات متحده در دهه های ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ نصیب ۸۰% بقیه مردم در جامعه شد. داده های مربوط به توزیع ثروت دهه های اخیر نشان می دهند که ثروت متعلق به ۱ درصد از ثروتمندترین خانوارها به مراتب بسیار بیشتر از ثروت خانوارهای متوسط رشد کرده است. نمودار۱.۱۳ نشان می دهد که ثروت ۱ درصد خانوارهای پولدار امریکایی در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ رشد کرد و در سال ۲۰۰۷، حدود ۱۰۳ درصد بیشتر از ثروتشان در سال ۱۹۸۳ بود.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نمودار ۱.۱۳- درصد رشد ثروت خانوارهای آمریکایی در بازه ۱۹۸۳-۲۰۰۹
بحران مالی در سال ۲۰۰۸ باعث شد، که ثروت این خانوارها کاهش یابد، اما در سال ۲۰۰۹ میزان ثروت آنها دوباره افزایش یافت و تا ۴۸ درصد نسبت به ثروت سال ۱۹۸۳ آنها افزایش پیدا کرد. در حالی که وضعیت ثروت خانوارهای متوسط به مراتب بدتر شد.
پس از کاهش در اوایل دهه ی ۱۹۹۰، ثروت این خانوارها به میزان کمتری افزایش یافت، اما کاهش ثروت بر اثر بحران مالی برای خانوارهایی که به طبقات میانی تعلق داشتند، آشکارتر بود؛ زیرا این افراد اغلب بخش بزرگی از دارایی ها و ثروت خود را به صورت املاک و خانه نگه داشته بودند، که ارزش خود را در بحران مسکن به طور چشمگیری از دست داد. تا سال ۲۰۰۹، ثروت خانوارهای متوسط تا آن حد کاهش یافت که ۱۳ درصد کمتر از میزان ثروتی بود که در سال ۱۹۸۳ داشتند. ;۲۰۱۱) (Mishel, Lawrence and Bivens
همچنین با توجه به نمودار ۱.۱۴، بیش از ۹۴ درصد از منافع حاصل از انباشت ثروت از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۹، نصیب یک پنجم از خانوارهای امریکایی که ثروتمندترین گروه اجتماعی این کشور را تشکیل می دهند، شد. این ثروت اندوخته شده در بین این خانوارها بدین صورت توزیع شد که در آن، ۴۰.۲ درصد به ۱درصد بالایی، ۴۱.۵ درصد به ۴ درصد بعدی و ۱۲.۳ درصد نیز به ۱۵ درصد بعدی این گروه یک پنجم تعلق یافت.( همان)

نمودار ۱.۱۴- درصد سهم گروه های مختلف جامعه از کل ثروت اندوخته شده در بازه زمانی ۱۹۸۳-۲۰۰۹
۴-۱-۸. معاملات قماری
چند قرن پیش سرمایه گذاری در سهام آشفته بازاری بیش نبود.ریشه های این گونه سرمایه گذاری به یونان باستان برمی گردد. کاپیتانهای کشتی ها بخشی از سود خود را به کسانی که حاضر بودند در ریسک یک سفر تجاری شریک شوند می پرداختند.
رومی ها نیز در شرکت هایی که برای دولت آبراه می ساختندسرمایه گذاری می کردند. در قرن هفدهم در هلند خانه ی شرکت ” داشیز ایندیا ” طی یک سرمایه گذاری گام بزرگی برداشت اما این سرمایه گذاری متفاوت بود. مردم در یک شرکت سهام می خریدند ونه در سفر.
بنابراین سرمایه گذاری به نوعی احتکار تبدیل شد . چون سرمایه گذاران می توانستند با گذشت زمان سهام خود را به یکدیگر بفروشند. حتی ضعیف ترین شایعات می توانست در اولین بازار بورس جهان رعب ووحشت ایجاد کندو قیمت ها را تغییر دهد.در قرن هجدهم اعتبار کار گزاران سهام کمتر شد. به طوری که اشخاصی مانند ” جان لاس ” سهام معادن طلای خیالی می فروختند و در لندن کارگزاران سهام سرمایه گزاران را با طرح افسانه ی دستگاهی که می تواند جوجه را به گوسفند تبدیل کند وسوسه می کردند.این نوع سهام روبه افزایش بود تا این که استدلال به کمک مردم آمد.علیرغم وجودکارگزاران بی انصاف بورس، قدرت اقتصادی آمریکا متحول شد.
معاملات قماری که با سرمایه‌های کلان به انجام می‌رسند موجب ایجاد یک نوع افزایش کاذب و مصنوعی در قیمت سهام‌ها و اوراق بهادار می‌شوند که این افزایش قیمت با رشد واقعی اقتصادی برابر نیست و در نتیجه، باعث ایجاد «حباب کذایی» می‌شود که در نهایت این حباب می‌ترکد و بحران اقتصادی را به بار می‌آورد.
در این زمان، دولت‌ها درصدد انجام «عملیات نجات» برمی‌آیند و مالیات‌های مالیات‌پردازان را به خزانه‌های بانک‌ها و گروه‌های خصوصی اقتصادی که باعث ایجاد بحران شدند، واریز می‌کنند (و در نتیجه میزان بدهی را افزایش می‌دهند). بازارسهام همواره شاهکاری از فن آوری و سازماندهی بوده است.برخی با بهره گرفتن از این ابزار به قدرتمندترین افراد آمریکا تبدیل شده اند. برخی دیگر به نابودی سقوط کرده و با فعالیتهای خود میلیونها نفر را به فقر کشیده اند.
در هر روزکاری بیش از یک میلیارد سهام در بازارهای بورس آمریکا دست بدست می گردد. کارگزاران بورس دائما در تکاپو هستند تا پیشنهاد مشتریان خود را دنبال کنند. در بازار بورس یک شرکت جدید می تواند با ارائه سهام به صد ها یا هزاران سرمایه گذار کوچک یک شبه میلیونها دلار پول کسب کند . در این مکان مردم نیز می توانند سهام خود را به دیگران بفروشند. ۴۰٪ از خانواده های امریکایی در شرکتهای ایالات متحده سهام دارند اما از آنجا که بازار بورس همواره تشکیلاتی منظم و با ثبات نبوده است و با انجام معاملات ربوی سرعت رشد و یا کاهش سرمایه را به دنبال داشته است، این خانواده ها همیشه در تهدید سلامت اقتصادی خواهند بود چرا که هدایت بازار بورس همیشه مرموز و متکی بر رانت خواری و حباب سازی بوده است و خواهد بود.

نظر دهید »
پایان نامه با موضوع علل عدم حضور نظامی ناتو ...
ارسال شده در 10 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع
  • اهمیت ژ ئوپولتیک و استراتژیکی خاورمیانه

این منطقه از قرن‌ها پیش و از هنگام تمدن بین‌النهرین اهمیت نظامی و تجاری بسیار بالایی داشته است و به علت قرار گرفتن میان سه قاره اروپا، آمریکا و آسیا اهمیت ویژه‌ ارتباطی، جغرافیایی و تجاری دارد، از طرفی وجود ذخایر عظیم نفت و گاز دراین منطقه و موقعیت تنگه هرمز عنوان درب وورد و خروج خلیج فارس، به ویژه نقش آن در عبور و مرور مطمئن و مداوم نفت به وسیله نفتکش‌ها، اهمیت استراتژیکی منطقه را بیش از پیش کرده است. تلاش آمریکا جهت نفوذ سیاسی در بین کشورهای منطقه و ایجاد و توسعه پایگاه های مختلف دریایی و هوایی و نیز تسهیلات دریایی در بنادر و کشورهای خلیج فارس در این راستا توجیه می‌شود. (رضایی، ۱۳۸۱: ۲۴)
ب) مشکل اجماع داخلی بین اعضاء ناتو
حضور ناتو در منطقه خاورمیانه، به ویژه در خلیج فارس با چالش و مشکلاتی همراه بوده است. بخشی از این چالش‌ها به اختلاف میان کشورهای عضو ناتو در ارتباط با سطوح و شکل تعامل با کشورهای خاورمیانه برمی‌گردد. در این راستا، بعضی از کشورهای اروپایی تمایل چندانی برای ورود به مسائل پیچیده منطقه خاورمیانه ندارند؛ در مقابل آمریکا تمایل دارد به هر نحو ممکن پای ناتو را به تعاملات منطقه باز نماید. به دلیل همین اختلافات، تاکنون شکل روابط ناتو با کشورهای منطقه بیشتر حول همکاری‌های سیاسی و امنیتی بوده است. همچنین در منطقه خاورمیانه شرایطی وجود دارد که حتی در صورت خواست تمامی اعضای ناتو، ورود این سازمان به تعاملات منطقه را مشکل می کند؛ هما‌گونه که تاکنون چنین شرایطی کم و بیش وجود داشته است. در ادامه، این مشکلات با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار می‌گیرند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در چارچوب ناتو تصمیمات به شکل اجماع بین ۲۸ کشور عضو گرفته می‌شود. به همین دلیل، موضوعاتی که از حمایت تمامی اعضا برخوردار نیستند، معمولاً با مشکلاتی مواجه می‌گردند. همین مسئله دقیقاً در ارتباط با حضور ناتو در منطقه خاورمیانه وجود داشته است. در این راستا، بخشی از اختلافات کشورهای اروپایی و آمریکا در مورد نقش ناتو در عراق و شکل همکاری با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به تفاوت در فرهنگ راهبردی و همچنین رویکرد متفاوت آن‌ ها به منطقه برمی‌گردد. به عنوان مثال، آمریکایی‌ها در مواجهه با ترورریسم در منطقه خاورمیانه طرفدار رویکردی محکم هستند که تأکید فراوانی بر استفاده از ابزار نظامی و سرکوب دارد؛ در مقابل، اروپایی‌ها چنین سیاستی را عاملی برای باز تولید تروریسم می‌دانند.
اصولاً از منظر فرهنگ راهبردی، آمریکایی‌ها به دنبال از بین بردن تهدید هستند؛ در حالی که اروپایی‌ها سعی در مدیریت تهدیدات دارند. همین اختلافات در سطوح راهبردی باعث ایجاد اختلافاتی مابین دو طرف در ارتباط با نقش ناتو در خاورمیانه شده است. اولین نتیجه این اختلافات، عدم حمایت ناتو از حمله به عراق و طرح مباحثی چون” امپراطور تنها” در ‌آمریکا به دلیل عدم همکاری و حمایت اروپایی‌ها از اقدامات این کشور در خاورمیانه شده است.
به هر حال اختلافات در نگرش نظامی و امنیتی که به تجربیات متفاوت کشورهای اروپایی و آمریکایی برمی‌گردد، مانع از هماهنگی سیاست آن‌ ها در ارتباط با نقش ناتو در خاورمیانه شده است. به عنوان مثال، در حالی که آمریکا خواهان ورود ناتو به خاورمیانه برای تضمین انتقال نفت به کشورهای غربی و مبارزه با بنیادگرایی اسلامی و تروریسم است؛ کشورهای اروپایی تا قبل از ورود به لیبی مخالفت خود را با هرگونه افزایش نقش نظامی ناتو اعلان نموده‌بودند. به باور کشورهای اروپایی این گونه اقدامات می‌توانست باعث آشفتگی هر چه بیشتر منطقه گردد، که این امر بیش از بیش منافع غرب را تهدید می کند.
ضمن این که مسئله ورود ناتو به خاورمیانه با مسئله صلح اعراب و اسرائیل مواجه است که همیشه یکی از اختلافات امریکا و کشورهای اروپایی بوده است. واقعیت است که چگونگی بر خورد با مناقشه خاورمیانه، یکی از موارد اختلاف و موضوعات چالش‌برانگیز در بین بر خی اعضای اروپایی ناتو و ایالات متحده می‌باشد. در این راستا، در حالی که اعضای اروپایی ناتو خواهان اولویت دادن به حل مسئله فلسطین هستندو تداوم درگیری و تنش در سطح خاورمیانه را ناشی از تداوم این مناقشه می‌دانند؛ آمریکا با حمایت‌های بی‌دریغ و همه‌جانبه از تل‌آ‌ویو خود را در مقابل اروپایی‌ها قرار داده است. رأی مثبت تمامی اعضای اروپایی ناتو به قطعنامه سازمان ملل مبنی بر محکومیت اسرائیل به دلیل ادامه ساخت دیوار حائل و مخالفت امریکا با آن، از جمله نمونه‌های موارد عینی اختلاف نظر بین اروپا و امریکا در این زمینه محسوب می‌شود.(ترابی، ۱۳۸۹: ۱۷۰-۱۶۸)
از جمله مشکلات درونی ناتو میتوان به مخالفان و موافقان حفظ حیات این سازمان اشاره کرد، به عبارت دیگر حتی اجماعی در خصوص استمرار یا قطع فعالیت ناتو درآیند به وجود نیامده است مخالفان استمرار فعالیت ناتو ضمن مخالفت با تداوم فعالیت ناتو به عنوان یک سازمان تنها دفاعی، بر تحکیم جایگاه «سازمان امنیت و همکاری اروپا» اصرار ورزیدهاند. این گروه ادامه حیات ناتو را مغایر با اصل همزیستی مسالمتآمیز در محیط جدید نظام بینالملل میدانند، چرا که ناتو محصول دوران جنگ سرد بوده و تداوم فعالیت آن در دوره جدید ضرورت ندارد (محمدی، ۱۳۸۹: ۱۳۶) اما از منظر طرفداران حفظ ناتو، پیمان آتلانتیک شمالی عامل مهمی در دفاع و امنیت اروپا در مقابل تهدیدات خارجی طی چند دهه گذشته بوده است. ناتو تنها سازمان تأمین کننده امنیت از طریق نظامی بوده که به نمایندگی از سوی سازمان ملل وظیفه حفظ امنیت در اروپا را به انجام رسانده است و نقش ادغامکننده منافع اروپا و امریکای شمالی را در هدف مشترک ایجاد صلح، ثبات و امنیت در اروپا را دارا بوده است، لذا طرفداران حفظ ناتو وجود این سازمان را عامل ثبات در اروپا و همچنین ایجاد ارتباط بین اروپا و ایالات متحده میدانند. (محمدی، ۱۳۸۹: ۱۳۹)
نکته دیگر اینکه، استمرار مأموریت و فلسفه وجودی ناتو مورد تأکید بسیاری از کشورهای اروپایی بوده و آنها معتقدند کشورهایی که در آینده عضو اتحادیه اروپا میشوند، باید عضو ناتو نیز باشند برخی از کشورها نظیر انگلیس، هلند و دانمارک به روشنی اعلام کردهاند که خواهان حضور مستمر آمریکا و مشارکت وی در امور امنیتی و دفاعی اروپا هستند (محمدی: ۱۳۸۹: ۱۴۰). دبیر کل اتحادیه اروپای غربی طی کنفرانسی در انستیتوی سلطنتی روابط بینالملل بروکسل در سال ۱۹۹۵ اعلام کرد:
«افسانه این است که دفاع از اروپا میتواند در یک مدت بسیار کوتاه به دور از پیمان آتلانتیک شمالی تحقق یابد؛ در حالی که واقعیت این است که این مهم بدون یک اروپای از نظر دفاعی قوی و برخوردار از پیوندهای محکم با پیمان آتلانتیک شمالی و در عین حال، حفظ هویت اروپایی عملی نخواهد بود.» (Prystrom، ۱۹۹۴)
همچنین باید به اختلاف نطر بین سران اروپایی ناتو و ایالات متحده اشاره کرد،که به خصوص در بحث مبارزه با تروریسم خود را نشان داده است. مشخصات دیدگاه های مقامات اروپایی در مورد تروریسم که در تضاد با مقامات امریکایی قرار دارد عبارت است از: دیدگاه مخالف با اقدام نظامی،عدم گسترش عملیات نظامی به سایر کشورها، کسب مجوز از شورای امنیت سازمان ملل ومبارزه با تروریسم از طریق حل بحران های منطقه ای. چنین اختلاف نظرهایی بین آمریکا و اروپانه تنها در مورد نحوه برخورد با تروریسم بلکه در مورد موضوع های دیگر از جمله حمله به عراق نیز کاملا مشهود بوده است.(رحمانی،۱۳۸۴: ۶۶-۶۳)
ج) هزینه حضور مالی و نظامی
گروهی از دانشمندان توسعه ناتو را با مسائل اقتصادی در ارتباط میبینند. گروهی از آنها گسترش ناتو را بر اساس تحلیل هزینه – فایده مورد ارزیابی قرار میدهند، یعنی اضافه شدن یک عضو به اتحادیه زمانی امکان پذیر است که منافع حاصل از عضویت آن از هزینه های عضویت بیشتر باشد.
از طرفی توانمندیهای مالی و نظامی اعضای اروپایی ناتو همیشه در مقایسه با توانمندیهای ایالات متحده در درجه پایینی قرار داشته است. برتری نظامی آمریکا به ویژه در حوزههایی چشمگیر است که برای طراحی نیروها از جمله نیروهای هوایی و زمینی ضروری است و نیز در دیگر حوزه ها برای هدایت نرم و هموار عملیات نظامی نظیر فرماندهی و کنترل ارتباطات و اطلاعات. این ضعفها منجر به وابستگی بیش از حد اروپا و کانادا به داراییهای نظامی ایالات متحده در همه عملیات های پس از جنگ سرد ناتو شده است. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹۱) از طرفی هر چند کشورهای اروپایی تلاش دارند استقلال امنیتی خود را به دست آورند، اما تمایل ندارند هزینه آن را بپذیرند. بودجه نظامی ‌آمریکا بیش از تمامی کشورهای اروپایی است؛ در نتیجه همکاری در قالب ناتو می‌تواند باعث تأمین منافع کشورهای اروپایی به هزینه آمریکا شود که این امر تمایل کشورهای اروپایی برای همکاری در قالب ناتو را افزایش داده است. آ‌مریکا نیز همکاری با کشورهای اروپایی در قالب ناتو و گسترش نقش این سازمان در سایر مناطق را در راستای منافع خود می‌داند. به عنوان مثال، آمریکایی‌ها پس از حمله به عراق و افغانستان و مواجهه با مشکلات ساختاری اهمیت همکاری کشورهای اروپایی در قالب ناتو را بیش از گذشته درک نمودند. به علاوه مشکلات آمریکا در عراق مسائل و مشکلات یک جانبه‌گرایی را آشکار نمود. از جمله مشکلات آمریکا در عراق تحمل هزینه‌های مادی و غیرمادی جنگ بوده است. حضور یک جانبه آمریکا در عراق، نه تنها یکی از دلایل مشکلات اقتصاد کنونی آمریکاست، بلکه عامل اصلی کاهش پرستیژ این کشور در سطح جهان و افزایش آمریکا ستیزی در منطقه خاورمیانه محسوب می‌شود. به هر حال این رویدادها یک بار دیگر اهمیت همکاری با کشورهای اروپایی در قالب ناتو به ویژه در مناطق مهمی چون خاورمیانه را به امریکایی‌ها نشان داد. ازجمله این که ناتو می‌تواند باعث تقسیم هزینه‌های مادی جنگ گردد و با پنهان نمودن امریکا پشت یک پیمان امنیتی، مانع از گسترش آمریکا ستیزی در سطح جهان گردد.
در طول جنگ سرد بحث ضعف هزینه های حضور مالی و نظامی ناتو بحثی بالقوه بود، زیرا ناتو عملیاتی انجام نداده بود. اما پس از جنگ سرد این ضعف بالفعل شد. مداخلات ناتو در بالکان و در افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر شاهدی است بر کمبود توامندیهای ناتو. تصمیم برای یک جنگ هوایی، شکاف توامندیهای ناتو و ایالات متحده را به ویژه در حوزه قدرت هوایی و سلاحهای حمله دقیق را به خوبی نشان داد. در جنگ کوزوو و در طی جنگ هوایی ۷۸ روزه، از ۳۸ هزار حمله هوایی ،ایالات متحده بیش از ۶۰ درصد این حملات را انجام داد. همچنین ۷۰ درصد از مأموریتهای هوایی و ۹۰ درصد حملات با تسلیحات هدایت شده دقیق توسط ایالات متحده صورت گرفت، زیرا تنها ۱۰ درصد هواپیماهای اروپایی و کانادایی میتوانستند این تسلیحات را انتقال دهند. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹۲)
هرچند ناتو در جنگ کوزوو پیروز شد اما در عین حال درسهای نگرانکننده زیادی از ضعفهای نظامی خود کسب کرد که تمایل و توانایی ناتو را برای هدایت عملیات آینده در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه زیر سوال برد. این عملیات نقص جدی را در بسیاری از جنبه های متعدد توامندیهای اروپا آشکار ساخته بود که از جمله میتوان به کمبود توامندیهای موجود استراتژیک، توامندیهای نامناسب برای سرکوب دفاع هوایی دشمن و ضعف در شناسایی هدف اشاره کرد.
لرد رابرتسون، دبیر کل پیشین ناتو تصریح کرد: «جنگ هوایی کوزوو دقیقاً نشان داد که چگونه متحدین اروپایی به توامندیهای نظامی ایالات متحده وابسته شدهاند. از تسلیحات رهگیری دقیق و هواپیمایهای قدرتمند گرفته تا نیروهای زمینی که میتوانند به سرعت به صحنه رسیده و حمایت پشتیبانی مناسبی داشته باشند.» (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹۳)
ضعف کشورهای اروپایی در خصوص مسائل نظامی سهمی نامتناسب از بار مسئولیت هدایت عملیات نظامی را به ایالات متحده واگذار میکند. تا زمانیکه متحدین اروپایی و کانادایی به خاطر ضعف نظامی به ایالات متحده وابسته هستند از اهمیت محدودی برخوردار خواهند بود. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹۴)
اختلافات چشمگیر و دیرینهای میان هزینه های دفاعی ایالات متحده و متحدان دیگر ناتو وجود دارد، این بحث مدتها منبع و ریشه بسیاری از مناقشات درون ناتو بوده است (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹۵).
شکاف میان توانمندیهای تکنولوژیکی ایالات متحده و دیگر متحدان نگرانیهای بیشتری را در مورد سازگاری آینده میان بیشتر نیروهای ناتو و نیروهای ایالات متحده مطرح کرده است. توانمندیهای ایالات متحده این کشور را در میان متحدان ناتو به کشوری منحصر به فرد تبدیل کرد. آمادگی ایالات متحده برای عملیات در میادین دور نبرد نمایانگر جایگاه قدرت جهانیاش است که دارای منافع جهانی است که لازم میبیند به منظور حمایت از منافع، به طور جهانی مداخله کند (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹۸)
اعضای ناتو (به استثنای انگلیس و فرانسه) قدرتهای منطقهای با منافع منطقهای به شمار میروند. در نتیجه در فضای پس از جنگ سرد، این قدرتها نیاز برای آمادگی عملیات در اطراف اروپا را پیشبینی میکردند نه در مناطق فراسوی آن. تنها از زمان ۱۱ سپتامبر بود که این نیاز احساس شد.
تمامی کشورهای اروپایی توافق کردند که ایالات متحده باید درگیر مسایل امنیتی آنها شود اما در مورد میزان این نفوذ و درگیری دو گروه در اروپا ظهور کردند:
گروه اول به رهبری فرانسه که از قدرت و نفوذ بیشتر اروپائیان در روابطشان با ایالات متحده و از توانمندی نظامی قوی اروپایی دفاع میکردند.
گروه دوم «آتلانتیکها» به رهبری انگلیس که استدلال میکردند وضع موجود باید حفظ شود و اینکه توامندیهای نظامی اروپایی اتحاد را تضعیف و قطع درگیری آمریکا را تشویق میکند. این امر به معنای نبود دیدگاه مشترک و دیدگاه های مخالف در مورد تأثیر نقش اروپای قوی بر ناتو بود. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۱۰۳)
ناتو داراییهای جمعی بسیار کمتری دارد و بیشتر داراییهایی که دارد به ویژه برای قدرت نظامی سودمند نیست. داراییهای ناتو عمدتاً به آمریکا وابسته بودند و خواهند ماند. این مانع مشکل مهمی است، زیرا ایالات متحده میتواند میزان بیشتری از کنترل را با رد یا محدود کردن دسترسی به داراییهایش اعمال کند به ویژه اگر عملیات به رهبری اتحادیه اروپای غربی باشد.
هرچند در نشست برلین در سال ۱۹۹۶ یک امکان واقعی رضایتبخش هویت دفاعی و امنیتی اروپا به رسمیت شناخته شد، اروپائیان و آمریکائیان از تصمیمات برلین استقبال کردند و متحدان اروپایی اجازه یافتند مسئولیت امنیت خود را بر عهده بگیرند و به این ترتیب موضوعات تقسیم بار مسئولیت و توامندیهای نظامی را مورد توجه قرار داده و اتحاد ناتو را تقویت کنند. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۱۰۷) هرچند پیشرفت بسیار کند و آهسته بود. به ویژه، ایالات متحده بی میلی خود را برای اجازه دادن به دسترسی اروپائیان به داراییهای ضروری برای هر عملیات هدایت شده توسط اتحادیه اروپای غربی نشان داد، از طرفی فرانسه و آمریکا بر سر نیروهای متحدین در جنوب اروپا با هم مناقشه داشتند و فرماندهی نیروهای متحدین جنوب اروپا توسط فرانسه توسط ایالات متحده رد شد و فرایند هویت دفاعی و امنیتی اروپایی بلوکه شد. اعضای ناتو به این نتیجه رسیدند که ایالات متحده تنها استراتژی را در چارچوب خود تعریف و درگیر آن میشوند که باعث کاهش نفوذ اروپائیان – به هویت دفاعی و امنیتی اروپایی – شود. علاوه بر این، حتی اگر اروپائیان یک ائتلاف تمام جانبه اروپایی را رهبری کنند، ایالات متحده ضرورتاً اجازه نمیدهد از داراییهای مورد نیاز استفاده کنند. این امر پیامدهای مهمی به ویژه برای اتحادیه اروپا داشت و این واقعیت را بازتاب داد که هر چند اتحادیه اروپا یک تحول اقتصادی بود اما همچنان یک کوتوله نظامی مانده است و قادر به دخالت حتی در منازعات حیات خلوت خودش نیست. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۹-۱۰۸)
حملات ۱۱ سپتامبر منجر به تغییرات گسترده بالقوهای در ابتکار توامندیهای ناتو گردید. در نشست وزرای دفاعی در ژوئن ۲۰۰۲ متحدان ناتو به سرعت پذیرفتند که مساعدت آینده آنها به جنگ علیه تروریسم توسط محدودیتهایشان محدود خواهد شد، از این روی، این توافق حاصل شد که بایستی تلاش بیشتر برای بهبود توامندیها انجام داد. طوریکه بر توامندیهای ضروری به منظور دامنه کامل عملیات ناتو توجه بیشتری شود. این امر منجر به آشکار شدن یک ابتکار جدید در نشست پراگ –سند تعهد توانمندیهای پراگ- شده. (مدکالف، ۱۳۸۸: ۱۱۴-۱۱۳) این سند منابع محدود هزینه را مورد توجه قرار داد.
در سال ۲۰۰۳ ناتو اقدام به تأسیس بخش سرمایهگذاری دفاعی، جهت جایگزینی بخش پشتیبانی دفاعی نمود، این بخش وظیفه دارد هر سه هفته یکبار شورای یورو – آتلانتیک (شورای آتلانتیک شمالی) را درباره تلاشهای کسب توانمندیهایی جدید مطلع نماید.
یکی از دلایل مهم و اصلی عدم توامندی یا ناکارایی ناتو در عملیات نظامی، فقدان مشارکت بالای مالی از سوی کشورهای عضو بوده است. ناتو بر اساس بودجهای مشترک که کلیه اعضا سالانه سهمی را به آن واریز میکنند عمل میکند که این بودجه باید پاسخگوی هزینه های ناتو باشد. (دارمی، ۱۳۸۶: ۱۲۲)
بودجه مشترک به سه بخش عمده تقسیم میشود: بودجه داخلی (غیرنظامی)، بودجه نظامی و بودجه برنامه سرمایهگذاری امنیتی ناتو.
سهم هر کشور بیانگر توامندیهای مالی و ملاحظات سیاسی و اقتصادی هر کشور، از جمله میزان مشارکت در ساختار فرماندهی نظامی یکپارچه میباشد. لازم به ذکر است تنها سهم نسبتاً کوچکی از هزینه و فعالیت ناتو، از طریق بودجه مشترک تأمین میگردد. اکثریت نیروها و اموال نظامی تحت مالکیت ملی میباشند (دارمی، ۱۳۸۶: ۲۳) رابرت بل، مشاور دبیر کل ناتو در امور پشتیبانی دفاعی، اظهار میدارد که: «موفقیت یا ناکامی در تقویت توامندیهای دفاعی ناتو، به میزان زیادی به اشتیاق دولتها جهت سرمایهگذاری منابع بیشتر، برای کسب سریعتر و کاراتر توامندیهای دفاعی بیشتر بستگی دارد. بدیهی است که تدارکات دفاعی، به ویژه صنعت دفاعی برای آنکه قابلیت واکنش سریع داشته باشد، به این کمکهای مالی نیاز دارد. بنابراین برای حصول اطمینان از موفقیت ابتکار توامندیهای پراگ، ما نیازمند داشتن فهمی از آن هزینه های دفاعی هستیم که واقعاً موجود و در دسترس هستند. در غیر این صورت، این ریسک و خطر وجود دارد که «تعهد توامندیهای پراگ (PCC)» صرفاً مقولهای تئوریک و بر روی کاغذ باشد.» (Bell، ۲۰۰۲)
میزان توانمندی نظامی ناتو به ویژه در قالب عملیات نظامی مشترک، به میزان زیادی به افزایش مشارکت و علاقه مندی مالی کشورهای اروپایی، در بالا بردن سهم خود در بودجه مشترک ناتو بستگی دارد و همانطور که جرج بوش در اجلاس پراگ بیان نموده است، وجود یک ناتوی جهانی مستلزم تقسیم هزینه بیشتر میان اعضای ناتو خواهد بود (دارمی، ۱۳۸۶: ۱۲۵)
تمامی کشورهای اروپایی عضو ناتو تنها ۴۵ درصد آمریکا پول صرف امور نظامی می‌کنند. بودجه نظامی کشورهای اروپایی کلاً ۱۷۵ میلیارد است که اصولاً قابل مقایسه با بودجه بالایی ۶۰۰ میلیارد دلار آمریکا نیست (به جدول زیر مراجعه کنید).
۱۰ کشور اول در زمینه بودجه نظامی در سال ۲۰۱۰

 

رتبه
کشور
میزان (به میلیارد دلار)
سهم جهانی

 

۱
‌آمریکا
۶۶۱
۴۳

 

۲
چین
۱۰۰

نظر دهید »
پژوهش های پیشین در مورد مقایسه ی مولفه ...
ارسال شده در 10 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

۴-۱-۱۵-۱- تعریف نابرابری آموزشی
ت۱۵م۱۵: هرگونه شرایطی که افراد نتوانند از امکانات آموزشی موجود در جامعه بهرهمند شوند یعنی فضا و شرایط بهگونهای باشد که علیرغم اینکه توان و استعداد و تمایل وجود دارد اما عملاً موانع برای بهرهمندی از شرایط آموزشی وجود دارد. بنابراین نابرابری آموزشی را چگونگی میزان بهرهمندی از امکانات و شرایط آموزشی در نظر میگیرند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۱-۱۵-۲- عوامل ایجادکنندهی نابرابری آموزشی
عوامل ایجادکنندهی نابرابری آموزشی در دو لایهی آشکار و پنهان رخ میدهد. لایه های آشکار نابرابری آموزشی بُعد اقتصادی و موانع اقتصادی است و لایه های پنهان ریشه در فرهنگ دارد که فرهنگ موانعی ایجاد میکند که افراد نتوانند از فرصتهای برابر بهرهمند شوند مثلاً نوع اعتقادات مذهبی یا مسیلهی قومیتها.
میان برابری و نظم طبیعی و انسجامی که در جامعه حاکم است باید تفاوت قایل شد. گاهی اوقات آنچه به دید نابرابری مینگرند، نظم طبیعی جامعه است. همهی نابرابریها منفی نیست و لزوماً تبعیض تلقی نمیشوند.
ن۱م۱۵: جداکردن افراد از محیط و شرایط طبیعی خودشان و انتقال دادن آنها به محیطی غیر از محیط واقعی آنها
ن۲م۱۵
ادغام تیزهوشان با افراد عادی: باید بدانیم باهوش باهوش است و اگر بخواهیم کمهوش و ضعیف را به زور شرایط آموزشی وتزریق همهی امکانات به جای افراد باهوش قرار دهیم این نابرابری است. در ادغامسازی بحث این نیست که عدهای فرصتها را از دست دهند بلکه به این معناست که اگر وارد مدارس عادی میشوند از فرصتها و امکانات خودشان در حد توان خودشان بهرهمند شوند.
ن۳م۱۵
ساختار آموزش و پرورش: معمولاً در ساختارهایی که از بالا به پایین دیکته میشوند، نابرابریها و تبعیض بیشتری وجود دارد. یک نگاه وجود دارد که آموزش و پرورش در از بین بردن طبقات اقتصادی جامعه نقش دارد و میتواند شکاف طبقاتی را از بین ببرد اما اگر به اقتصاد آموزش و پرورش نگاه کنیم میبینیم که طبقهای که از نظر اقتصادی بالاست به کمک آموزش و پرورش میآید بنابراین آموزش و پرورش تشویق میشود که جایی هزینه کند که به نفعش باشد و هدر رفت بودجه و هزینه نداشته باشد. همین امر موجب میشود که برخی برخوردار از امکانات باشند و برخی محروم بمانند.
ن۴م۱۵: فرهنگ
ن۵م۱۵
شیوهی ارزیابی: کسی که توان لازم را ندارد با کسی که از هیچگونه توانایی برخوردار نیست به یک شیوه ارزیابی میشوند.
ن۶م۱۵
فرصتهای برابر: گاهی برای رفع تبعیض میآییم شرایط و بسترهایی را فراهم میکنیم که رفع نابرابری شود اما همین فرصتهای برابر منجر به نابرابریهای بزرگتری میشود مثلاً فرصتی را در اختیار افراد روستایی میگذاریم که این افراد وارد دانشگاه شوند بعد این افراد در جامعه سرجای کسانی قرار میگیرند که جایگاه واقعی خودشان نیست و برای جامعهای تصمیم میگیرند که اصلاً درکش نمیکنند.
ن۷م۱۵: نگاه تکبعدی
ن۸م۱۵: جابهجایی متن و حاشیه
ن۹م۱۵: توجه و تاکید بر مدرک و نادیدهگرفتن اصالت در جذب نیرو
ن۱۰م۱۵: فقدان شرایط و بستر برای نشاندادن استعدادها و تواناییها
ن۱۱م۱۵: افراط در امتیازدهی به افراد
ن۱۲م۱۵: ایجاد فاصله و شکاف میان طبقات و قومیتها
۴-۱-۱۵-۳- پیامدهای نابرابری آموزشی از مصاحبه شماره پانزده
پ۱م۱۵: بازتولید فرهنگی
پ۲م۱۵: آنارشیسم یا برهمریختگی
۴-۱-۱۶- نکات کلیدی مطرحشده در متن مصاحبه شماره شانزده

 

عناصر نابرابری آموزشی

 

نکات کلیدی

 
 

تعریف نابرابری آموزشی

 

نابرابری به معنای عدم تفاوت نیست. اگر تفاوتها را نادیده بگیریم و بخواهیم همه را یکدست کنیم نابرابری است.

 
 

عوامل ایجادکنندهی نابرابری

 

حوزهی اقتصادی
عدم تعدیل در سهمیهبندیها
طبقات اجتماعی
عدم استعدادیابی در آموزش و پرورش
نادیدهگرفتن تفاوتها
مدارس متعدد در جامعه
سیاست
سیاست جذب نیرو
سیاست تعدیل اقتصادی

نظر دهید »
تحقیقات انجام شده در مورد بررسی رابطه ی نوع ...
ارسال شده در 10 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

مشکلی که همواره سازمان­ها با آن مواجهند این است که چه ساختاری برای سازمان آنها مناسب است؟ پاسخ به این سوال، منوط به شناسایی و شناخت متغیرها و عوامل زمینه­ای موجود بر ساختار سازمان است. از جمله این متغیرها عبارت است از (مقیمی، ۱۳۸۷):
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

استراتژی و هدف: ساختار سازمانی وسیله­ای برای نیل به اهداف سازمانی است. این امر از طریق تبعیت ساختار سازمانی از استراتژی موجود در سازمان امکان­ پذیر می­گردد.
محیط: محیط سازمانی تأثیر عمده­ای بر ساختار دارد. در حالی که ثبات و قابلیت پیش ­بینی محیط تأثیر مستقیمی بر توانایی سازمان در انجام وظایف خود دارد، محیط ناآرام، قابلیت پیش ­بینی را کمتر می­ کند.
اندازه سازمان: بر اساس تحقیقات موجود ساختار سازمان­های بزرگ با ساختار سازمان­های کوچک فرق می­ کند.
سن سازمان: هر یک از مراحل زندگی سازمان دارای ویژگی­های خاصی است که ساختار خاصی را می­طلبد.
تکنولوژی: تکنولوژی عبارت است از دانش، ماشین آلات، رویه­های کاری و مواد اولیه­ای که داده ­ها را به ستاده تبدیل می­ کند.
علاوه بر موارد مذکور، بر اساس الگوی MIT90 (2005) نیز عواملی مانند تکنولوژی، استراتژی، شخصیت و نقش­ها، فرهنگ سازمانی و محیط درونی و بیرونی سازمان ضمن اینکه از ساختار اثر می­پذیرد بر آن نیز اثر می­گذارد.

۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۴ ـ انواع ساختار سازمانی

صاحبنظران انواع و اشکال متعددی از ساختار سازمانی را برشمرده­اند که از جمله آنها می­توان به طبقه ­بندی برنز و استاکر[۵۶] (۱۹۶۱) از ساختار سازمانی به دو نوع مکانیکی و ارگانیکی اشاره نمود. در این رابطه هال (۲۰۰۲) بیان کرد، بر خلاف سازمان­هایی که دارای ساختار مکانیکی می­باشند، سازمان­های برخوردار از ساختار ارگانیکی، به جای سلسله مراتب اختیار به شبکه­ کنترل، به جای تأکید بر تخصصی شدن کارها به تغییر و تعدیل دائمی کارها و به جای تأکید بر وجود سرپرست در رأس سازمان به تبادل مستمر اطلاعات توجه دارند. علاوه بر این، رابینز (۱۹۹۱) نیز وجود وظایف قابل انطباق، آیین­ نامه­ های کم، اختیارات تصمیم ­گیری غیرمتمرکز، ارتباطات مطلوب، انعطاف­پذیری و تأثیر مثبت در نوآوری و خلاقیت را به عنوان ویژگی­های ساختار ارگانیک برشمرده است. مینتزبرگ[۵۷] (۱۹۸۹) نیز پس از تحقیقات فراوان دریافت که ساختار سازمانی قابل تفکیک به شش نوع ساختار ساده، بوروکراتیک ماشینی، بوروکراتیک حرفه­ای، بوروکراسی بخشی، ادهوکراسی و ساختارهای ایدئولوژیکی می­باشد که هر کدام بسته به ویژگی و شرایط محیطی سازمان مورد استفاده قرار می­گیرد (هال، ۲۰۰۲؛ مقیمی، ۱۳۸۶؛ میر سپاسی، ۱۳۸۴).
لازم به ذکر است که بر اساس شرایط و رویکردهای تازه که موجب تغییرات اساسی در ساختار، مدیریت و الگوهای کار شده است، برخی از صاحبنظران سازمان­ها را از نظر شکل و ویژگی­های کلی به دو دسته­ی سازمان­های حقیقی و مجازی تقسیم کرده ­اند (مهرعلیزاده، ۲۰۰۵). سازمان­های حقیقی سازمان­هایی هستند که طبق روال سنتی فضامحورند و الگوی روابط آنها تابع نظام نسبتاً باثبات و سلسله­مراتب سازمانی است. لذا انواع ساختارهای سازمانی ناشی از این نوع سازمان­ها عبارت­اند از: ساختار ساده[۵۸] (رابینز، ۲۰۰۲)، ساختار بخشی[۵۹] (شرمر و همکاران[۶۰]، ۲۰۰۱)، ساختارهای مبتنی بر سطح و ابعاد سازمانی[۶۱] (جمشیدی و اخوان­طرف، ۲۰۰۲)، ساختارهای مبتنی بر نحوه­ گروه­بندی کارکنان[۶۲] (ساختار مبتنی بر نوع وظیفه، نوع محصول، منطقه­ جغرافیایی، پیوندی و ماتریسی) و ساختار واحد استراتژیک[۶۳] (میرسپاسی (۲۰۰۳). سازمان­های مجازی[۶۴] نیز سازمان­هایی ارگانیک با ارتباطاتی گشوده می­باشند که ساختاری انعطاف­پذیر و سیال دارند و متناسب با نیاز شکل می­گیرند و به زمان و مکان محدود نمی­شوند. لذا چنین سازمان­هایی را سازمان­های بدون مرز[۶۵] و شبکه­ ای[۶۶] می­نامند (ایران­زاده، ۲۰۰۲). از جمله ساختارهای سازمانی موجود در این نوع سازمان­ها را می­توان سازمان­های یادگیرنده[۶۷] (سازمانی که یادگیری را برای تمام اعضا تسهیل می­ کند و مداوم آن را انتقال می­دهد)، سازمان­های بدون مرز (سازمانی که با توجه به شرایط جدید و سریعاً متغیر محیطی در پی تطبیق با این تغییرات به دنبال سرعت بخشیدن به کارها، داشتن انعطاف­پذیری و انسجام فعالیت­ها و به کارگیری روش­های جدید برای انجام بهتر کارهاست)، ماژولار[۶۸] (سازمان­هایی که در آن افراد مختلف در واحدهای مختلف با افراد دیگری از سازمان پیرامون موضوعات پیش ­بینی شده­ای همکاری می­ کنند)، ساختارهای تیمی[۶۹] (ساختارهایی که پراکندگی در سطح افقی در آنها کم است، امور زیاد رسمی نیس
تند و ارتباط غیررسمی در آن رواج دارد)، شرکت­های افقی[۷۰] (شرکت­هایی که به منظور تشدید رقابت در محیط­های عملیاتی ایجاد شده ­اند، سطوح مدیریتی در سازمان را کاهش می­ دهند و منابع انسانی را پراکنده می­ کنند) (دفت، ۱۹۹۵)، پروژه­ های مجازی[۷۱] (سازمان­هایی که به خودی خود موجودیت ندارند و به­وسیله­ مجموعه ­ای از افراد یا بخش­های سازمانی با پراکندگی جغرافیایی خاصی مشخص می­شوند که معمولاً از طریق شبکه ­های الکترونیکی با همدیگر رابطه برقرار می­ کنند)، ساختارهای هرم معکوس[۷۲] (سازمان­هایی که در آن کارکنان عملیاتی در رأس هرم قرار می­گیرند و در انجام فعالیت­های کاری خود از سوی مدیرانی که در رده­ی زیر آنها قرار گرفته­اند، حمایت و پشتیبانی می­شوند)، شبدری[۷۳] (منظور آن نوع سازمان­هایی است که دارای لایه­ های مدیریتی بسیار کمی در سازمان­اند ومدیریت به جای اینکه مظهر یک طبقه­ی تشریفاتی باشد، بیشتر یک فعالیت حرفه­ای محسوب می­ شود، پروژه­ای[۷۴](ویژگی منحصر به فرد یک سازمان پروژه محور، موقتی بودن واحد کسب و کار استراتژیک سازمان است. با تکمیل هدف پروژه، واحد کسب و کار منحل می شود و اعضای تیم پروژه  به پروژه جدید منتقل شده و یا به واحد وظیفه ای، محصولی یا جغرافیایی اصلی خود بر می‌گردند)، سازمان ویژه­ی موقتی (ادهوکراسی)[۷۵](سازمان­هایی که بسیار ارگانیک و پویا هستند و از حداقل رسمیت برخوردار می­باشند) (جعفرنژاد، ۲۰۰۳) و سازمان­های هولدینگ[۷۶] (گروهی از شرکت­ها می­باشند که در آنها یک شرکت، مالکیت و اداره کلیه شرکت­ها را برعهده داشته باشد) (اتابکی، ۲۰۰۵) نام برد.
اسکات (۱۹۹۸) دانشگاه­ها را با توجه به ویژگی­ها و ساختار آنها به دو سبک یک و دو تقسیم کرده است. وی دانشگاه­ های سبک یک را دانشگاه­ های سنتی و نخبه­گرا و دانشگاه­ های سبک دو را به عنوان دانشگاه­ های نوین و پویا معرفی می­ کند. دانشگاه­ های سبک یک، نمونه ­ای از سازمان­های مکانیکی هستند که ضمن تأکید بر سنت­ها و ارزش­های حرفه­ای و تخصصی خود، دارای محیطی با ثبات نسبی و حداقل انعطاف می­باشند. در مقابل دانشگاه­ های سبک دو، بیانگر سیستم­های ارگانیک و پویایی هستند که در ارتباط با محیطی پیچیده و سرشار از نااطمینانی، فناوری و تنوع می­باشند و خلاقیت و نوآوری، انجام امور به صورت گروهی و توجه به روابط غیررسمی از مشخصه­های اصلی آنها به شمار می ­آید.
آدلر و بورایز (۱۹۹۶) نیز با تعیین رسمیت به عنوان بعد اساسی سازمان، ساختار را قابل تفکیک به دو نوع ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده دانستند، به نحوی­که اقدام آنها مبنای الگوی هوی و سوئیتلند (۲۰۰۱) در طراحی چهار نوع ساختار سازمانی تواناساز، بازدارنده، سلسله­مراتبی و مبتنی بر قانون، قرار گرفت. هوی و میسکل (۲۰۰۸) نیز با جمع بندی نظرات صاحبنظران قبل از خود و تعیین چهار عنصر اساسی برای ساختار سازمانی یعنی رسمیت، تمرکز، عوامل زمینه­ای و فرایندها، ساختار سازمانی را به دو نوع تواناساز و بازدارنده تفکیک کردند که ویژگی هر کدام به شرح جدول ذیل است (جدول شماره­ ۱).
جدول شماره­ ۱: ویژگی­های ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده

ابعاد ساختار سازمانی تواناساز ساختار سازمانی بازدارنده
رسمیت وجود قوانین و فرایندها­ی منعطف، نگاه به مشکلات به عنوان فرصت یادگیری، تشویق ارزش­های متفاوت، ترغیب نوآوری، تقویت اعتماد. وجود قوانین و فرایندها­ی سخت و لایتغیر، نگاه به مشکلات به عنوان مانع، تشویق توافق و اجماع نظر، تنبیه اشتباهات، تقویت سوء­ظن
تمرکز تسهیل حل مسأله، ارتقای همکاری، تقویت گشادگی و باز­بودن، حمایت از اعضا، تشویق نوآوری، تأکید بر همکاری. الزام به اجرای قوانین (تقاضای اجابت)، تأکید بر کنترل، تقویت بی‌اعتمادی و بسته بودن، مجازات اعضا، سرکوب تغییر، تأکید بر قوانین و بوروکراسی
فرایند تأکید بر تصمیم ­گیری مشارکتی، حل مسأله. تأکید بر تصمیم ­گیری یک طرفه، اعمال (قوانین و فرایندها)
زمینه وجود اعتماد بین افراد، توسعه اعتماد و اعتبار در کارها، جامعیت، (شکل گیری) احساس قدرت در اعضا وجود بی ­اعتمادی بین افراد، پیچاندن حقیقت و رواج فریبکاری، تعارض، (شکل گیری) احساس عدم قدرت در اعضا

منبع: هوی و میسکل (۲۰۰۸)
بر اساس جدول شماره­ ۱ و بنا به نظر هوی و میسکل (۲۰۰۸)، در ساختار تواناساز مراکز آموزشی، قوانین و مقررات بیش از اینکه به عنوان عامل فشار در نظر گرفته شوند، راهنمای حل مسائل محسوب می­شوند و مدیران بیش از اینکه از سلسله مراتب اختیار و مکانیزم­ های موجود جهت توسعه قدرت خود استفاده کنند، از آنها جهت حمایت و پشتیبانی از معلمان و زیردستان خود بهره می­گیرند. لذا در چنین ساختاری با وجود اینکه هرکس از جایگاه و وظیفه­ی خود مطلع می
­باشد، کلیه­ امور مربوط به سازمان از طریق مشارکت بین آنها انجام می گیرد. با این وجود، در ساختار بازدارنده، ضمن اینکه قوانین و مقررات مانع خلاقیت و نوآوری است، مدیر از قدرت خود جهت کنترل و نظم­دهی به زیردستان استفاده می­ کند و خواستار اطاعت کورکورانه­ی آنها از قوانین و الزامات تعیین شده می­باشد. لذا در چنین ساختاری علاوه بر اینکه به مسائل به عنوان یک مانع نگریسته می­ شود، بروز هرگونه خطا و اشتباه از سوی افراد نیز مورد تنبیه و مجازات قرار می­گیرد (هِرشهورن[۷۷]، ۱۹۹۷؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۸).
با نظر به آنچه گفته شد و با توجه به نقش نوع ساختار سازمانی ـ به ویژه ساختار سازمانی تواناساز ـ در بهسازی و توانمندی نیروی انسانی و همچنین کمک به حفظ و بقای معنادار سیستم (دانشگاه) در محیط، شناخت ویژگی­ها و کارکردهای هر یک از انواع ساختار سازمانی، جهت سوق دادن دانشگاه به سمت ساختار سازمانی مناسب امر مهمی است که باید مورد توجه مدیران و مسئولان دانشگاهی قرار گیرد. لذا در ادامه به منظور دستیابی به شناختی جامع از انواع ساختار سازمانی به بیان برخی ویژگی­های جدیدترین نوع­شناسی ساختار سازمانی یعنی ساختار سازمانی تواناساز و بادارنده پرداخته شده است.

۲ ـ ۱ ـ ۱ ـ ۵ ـ ویژگی­های ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 142
  • 143
  • 144
  • ...
  • 145
  • ...
  • 146
  • 147
  • 148
  • ...
  • 149
  • ...
  • 150
  • 151
  • 152
  • ...
  • 154

آخرین مطالب

  • نگارش پایان نامه درباره بررسی اثر جاشیر بر ...
  • پروژه های پژوهشی در مورد بررسی جنین‌زایی سوماتیکی در ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع : بررسی درک ...
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره :مدلسازی و آشکارسازی درخت ...
  • پایان نامه در رابطه با بررسی تاثیر المانهای ...
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه بررسی تأثیر گرایش ...
  • مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی اثر بخشی ارزیابی ...
  • مقایسه اعتبارات اسنادی باسایر روشهای پرداخت در تجارت ...
  • پایان نامه درباره بررسی مقایسه ای آمادگی ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره  شرح مشکلات دیوان خاقانی( هفت ...
  • پژوهش های پیشین با موضوع  ارزیابی تأثیر حسابداری مدیریت ...
  • مسوولیت مدنی ناشی از نقض حریم خصوصی- فایل ۴
  • تحقیقات انجام شده درباره واژه ها، ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : بهینه سازی-جایگذاری-گره ها-در-محیط های-مختلف-برای-شبکه های-حسگر-فراپهن ...
  • مطالب درباره بررسی اثر جاشیر بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی و ارزیابی ...
  • برنامه‌ریزی استراتژیک شرکت صنعت چوب شهید باهنر با ...
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع اثر بخشی طرحواره های درمانی ...
  • فایل ها در رابطه با : تاثیر رهبری ...
  • نگارش پایان نامه در مورد  بررسي رابطه بین استفاده از ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی تأثیر فرهنگ و جوّ ...
  • ارزیابی و مقایسه ی برآورد میزان رسوب سطح جاده جنگلی ...
  • ✅ ترفندهای سريع و آسان درباره میکاپ

مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

 آموزش حمله سگ گارد
 سگ های عروسکی نادر دنیا
 کسب درآمد بازی سازی هوش مصنوعی
 راهکار بازاریابی درون‌گرا
 درآمدزایی طراحی لوگو هوش مصنوعی
 شرایط قانونی نگهداری سگ آپارتمانی
 ابراز احساسات بدون سرزنش
 کسب درآمد طراحی سایت
 پولسازی از مقالات آنلاین
 فرصت درآمدی بازی سازی هوش مصنوعی
 درآمدزایی دوره های آموزشی هوش مصنوعی
 کسب درآمد کتاب الکترونیکی
 نشانه های پایان رابطه پرتنش
 تحقیق کلمات کلیدی تکنیک
 نشانه های عشق واقعی
 خصوصیات سگ کاوالیر کینگ چارلز
 علل اسهال سگ از روی رنگ
 حافظه خرگوش و تقویت آن
 تغذیه بچه خرگوش های یتیم
 راهکارهای لینک سازی سایت
 ویژگی های گربه سیامی
 نشانه های غفلت عشق در مردان
 شکست طراحی قالب وردپرس
 خسارت عکس های استوک
 درآمدزایی طراحی سایت کسب‌وکارها
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان