قلمروهای معرفتی در مرزبه هم می پیوندند و بنابراین، در این نقاط، مباحث ، تابع مسائل مطروحه در نظریه ای مرزی است. این به معنی این است که علم در نهایت به فلسفه می پیوندد ودر فلسفه به مذهب. در ثانی اینکه، اگر چه این قلمروها در کنار هم عمل می کنند و برای یکدیگر لازمند، ولی در بین این قلمروها یک سلسله مراتب عینی ارزشی وجود دارد؛ به ترتیب تزاید از ایدئولوژی به علم به فلسفه به مذهب. با پذیرش این چهار قلمرو معرفتی و تشخص عینی-ذاتی آنها، آن وقت مشکلات معرفتی که در طول قرون و اعصار وجود داشته قابل پیش بینی و پیشگیری خواهد بود؛ از آن جمله است تسلط مذهب بر فلسفه و علم در قرون وسطی ( به لحاظ روش، ارزش و موضوع) و انتقام از آن یعنی تسلط علم بر فلسفه و مذهب از آغاز قرون جدید.(توکل،۱۳۸۹: ۱۵-۱۲)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بودجه ی تحقیقاتی یکی از شاخص های توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود و شاخص آن نیز نشان دهنده ی اهمیت رویکرد پژوهش محور در مدیریت اجرایی کشورهاست . بر همین اساس در کشورهای پیشرفته ،سرمایه گذاری در امور پژوهشی از جایگاه ویژه ای برخوردار است . به طوری که بین ۱ تا ۳ درصد از تولید ناخالص ملی این کشورها صرف امور پژوهشی و تحقیقاتی می شود در حالی که طبق اظهارات مسئولین ذیربط در کشور ما در سال ۱۳۸۰ زیر نیم درصد بود. (امامی ، ۱۳۸۶،به نقل ازظریفیان ومحمدی۱۳۸۷).
بر اساس برآورد یونسکو در دهه ی ۹۰، در مقابل کشوهای پیشرفته که مبلغ ۲۶۵/۴۳۴ میلیارد دلار برای فعالیت های مطالعاتی و تحقیقاتی هزینه کرده اند ، کشورهای در حال توسعه مبلغ ۳۲۵/۱۸ میلیارد دلار و ایران به عنوان یکی از این کشورها تنها مبلغ ۲۲/۰ میلیارد دلار صرف این مهم کرده است . این در حالی است که حدود ۳ درصد بودجه دانشگاه ها به امور پژوهشی اختصاص می یابد که به علت کمبود بودجه ، فعالیت های پژوهشی در دانشگاه ها با مشکلات فراوان و کمبود امکانات و تجهیزات مواجه است. ( شفیعی ،۱۳۸۲، به نقل ازهمان).
هر دانشجو یادانش آموخته در ریخت شناسی اجتماعی ایران، در سطحی کیفی و موثر ، با چند نفر اعضای دیگر خانواده و چندین نفر دیگر از سایر نهادهای اجتماعی تماس و تعامل تعیین کننده دارد. همانگونه که هر پردیس دانشگاهی و مرکز آموزش عالی در کشور با محیط اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی وفر هنگی پیرامون خود در سطوح شهری ، استانی ، منطقه ای و ملی و تا حدودی بین المللی رابطه تعیین کننده ای به وجود می آورد.وجود یک پردیس هرچند کوچک دانشگاهی در یک شهر ، الگوهای ارتباطی ، بازار عرضه و تقاضا و سایر فعل و انفعالات اجتماعی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس آمار سال ۱۳۸۴ مجموع دانشگاه ها ، موسسات و مراکز آموزش عالی کشور به ۶۲۲مورد بالغ شده است(همان،۲۹،به نقل ازفراستخواه ،۱۳۸۹).که بخش قابل توجهی از این تعداد به صورت دانشگاه ها وموسساتی است که هر کدام به نوبه خود در برگیرنده چندین دانشکده، یا واحد فرعی و پردیس های جداگانه ای هستند ودر مجموع در سر تا سر شهرهای کشور پراکنده شده اند.
در مشاهدات عادی نیز ملاحظه می کنیم که چگونه با ورود به هر شهر کوچکی شاهد واحدی از دانشگاه آزاد اسلامی ، پیام نور و سایر موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی هستیم.
بدین ترتیب می توان هر یک نفر از جمعیت فعلی متجاوز از ۳ میلیون نفری[اکنون۴میلیون نفری] دانشجو را در کشور ، با یک ضریب جمعیتی و نیز تعداد چند صد پردیس آموزش عالی را با یک ضریب اجتماعی در نظر گرفت و آن را در مقیاس جمعیتی و اجتماعی ، به صورت پدیده ای ساختاری و عامل موثر در تغییرات اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ایران مورد تحلیل قرار داد. به بیان دیگر هم زندگی پردیس وهم زندگی دانشجویی و هم فرهنگ دانشگاهی در حال حاضر از مفاهیم کلیدی برای توضیح تحولات جامعه ایران و چالش های جاری و آتی آن هستند.این موضوع با توجه به جابه جایی گروه های مرجع قابل بررسی است. از این گذشته معمولا از یک دانشجو و سپس دانش آموخته انتظار می رود که به طور مستقیم و غیر مستقیم در محیط های پیرامونی خود تاثیربیشتری بگذارد و اساسا با دانشگاهیان است که گروهای نخبه ،عاملان اجتماعی ، ایده پردازان ، روزنامه نگاران ، کارشناسان ، مدیران و سیاستگذاران و فعالان و منتقدان شکل می گیرد وتولید کنندگان معانی و روابط اجتماعی به صحنه می آیند. به طور کلی نهاد «علم» برای جوامع در حال گذاری مانندایران ، یک نهاد مستقر و جا افتاده با کارکردهای آرام و مورد اجماع نیست بلکه پیوند تنگاتنگی با چالش های در این جوامع دارد وبه شدت جزو عوامل و موضوعات مورد اختلاف هستند و در مراکز معرکه ها و تعارض های اجتماعی قرار داردو برای همین است که دانشگاه ها در قبل از انقلاب از محوری ترین گرانیگاه های تحولات در ایران بود و پس از انقلاب نیز از نخستین معرکه ها ی کشاکش های فکری ، فرهنگی و سیاسی شد که نمونه اش انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها بود . پس از آن مباحث مربوط به اسلامی شدن دانشگاه ها و بومی شدن علم بود. شاید گزاف نباشد که بگوییم مهم ترین اختلاف های جریان های فکری – سیاسی در مرکز قدرت و پیرامون آن اختلاف مربوط به مرجعیت علم در اداره کشور بود که به انحای مختلف پای دانشگاه ودانشگاهی وکاروبار علمی رابه میان می آورد.(فراستخواه،۱۳۸۹: ۱۲۳-۱۲۲)
درونی شدن ونهادینه شدن علم و جایگاه دانشگاه در این راستا برای جوامع ( به ویژه با توجه به تحولات عصر اطلاعات و جامعه دانش ) شاخصی حساس و تعیین کننده به شمار می رود،اما رویکرد به علم دانشگاه موضوعی ساده و خنثی نیست.بحث بر سر علم و دانشگاه ، در واقع ، بحث بر سر نوع خاصی از نگرش ها و یک سلسله ارزش های اجتماعی ، یک سبک زندگی ،الگوهای خاصی از حل مسئله ، نوع متفاوتی از قضاوت کردن ، تعامل با دیگران ، اداره زندگی اجتماعی ، شیوه مدیریت و رهبری است. زیرا علم و دانشگاه یک محصول ساده نیست.که کار آن با مبادله و انتقال رفع و رجوع بشود.بلکه علم و دانشگاه فرهنگ خاص خود را دارد . بود و نبود علم یا دانشگاه یا اختلاف بر سر آن امر ساده ای نیست و ریشه در نگاه به عالم و آدم دارد و بازتابی از نگرش هاو ارزش ها و الگوهای متفاوتی است که اخلاق و منش علمی از جمله آن است.
انتقال دانشگاه از خارج به داخل کشور در چند دهه پیش و ایجاد ساختمان و برنامه های دانشگاهی در پی آن و رشد کمی آموزش عالی از طریق افزایش پردیس ها و مراکز و افزایش جمعیت دانشجویی ، فرایندی گمراه کننده خواهد بود اگر از رهگذر آن فرهنگ دانشگاهی در کشور نتواند توسعه پیدا کند و نتواند در بسترخود زندگی دانشجویی را به صورتی ثمربخش،از جمله درزمینه اخلاق علمی ارتقا بدهد.(همان منبع: ۱۲۴-۱۲۳)
استقلال دانشگاهی در دنیای پیشرو بر اساس رویکرد دلیل گرا، از ماهیت ارزش ها و هنجار های نیرومند اجتماع علمی و مقتضیات نظام حرفه ای دانشگاهیان منبعث شده و معنا یافته است و بر مبنای رویکرد علت گرا ریشه در زمینه های نهادی و ساخت متکثر جوامع غربی داشته است. دولت در این جوامع تنها قدرت فراگیر نبود و نهادهای نیرومند اقتصادی ( مالکیتی و … ) و اجتماعی و فرهنگی دیگری وجود داشتند که در یک شرایط رقابتی قدرت دولت را تعدیل می کردند و به همین سبب، نخستین دانشگاههای غربی توانستند جای پایی برای استقلال پیدا بکنند. از سوی دیگر، چالش های عمیق و درون زای سنت و تجدد در این جوامع موجب شد که دانشگاهیان، به منزله ی گروه های مرجع جدید، واقعا از نفوذ و مشروعیت مستقلی برخوردار بشوند و پشتوانه های فکری، فرهنگی و اجتماعی کافی برای استقلال خود داشته باشند. طی
سده های متمادی، با وجود فراز و نشیب های جوامع مختلف غربی که پیش تر به آن اشاره کردیم، دانشگاههای این جوامع، از زیر ساخت های استواری برای استقلال برخوردار شدند و حتی تحولات ما بعد صنعتی اخیر و عواملی چون تجاری شدن، کالایی شدن و مانند آن، با وجود همه ی تهدید ها و چالش هایی که برای دانشگاه ها به وجود آورده است، نمی تواند اساس استقلالشان را یکسره از بین ببرد.
اما دانشگاه ایرانی از ابتدا با مشکلات و مسائل اساسی تری مواجه بود. بر خلاف جوامع غربی، دانشگاه در جامعه ی ما از متن تحولات درونی سنت های تعلیمی و تحقیقی این جامعه و در بستری از سیر جدالی و توسعه ی این سنت ها در مواجهه با انتقادها و تغییرات جدید به وجود نیامد. تصلب و تحجر موجود در ساخت جامعه موجب شد که نهاد های سنتی آموزشی، به جای این که نقدها را جذب کنند و از طریق سازگاری فعال با تحولات جدید پیش بروند، از نقد و تحول امتناع کردند و نتیجه اش این شد که دانشگاه به جای اینکه از متن تحولات آن ها پدید بیایند، بیش تر جنبه وارداتی پیدا کرد و به عبارت دیگر مکتب ها و حوزه ها تغییر نیافتند و وضع موجود خود را محافظه کارانه نگه داشتند و دانشگاه به صورت جریانی کاملا گسسته، و از خارج الگو برداری و اقتباس شد. بنابر این، دانشگاه ایرانی از ابتدا فاقد ریشه های هنجاری قوی و نظام حرفه ای درون زا بود و زیر پایش از حیث استقلال سست بود.
از سوی دیگر، قدرت فراگیر دولت و فقدان یا ضعف نهاد های رقیب غیر دولتی، موجب شد که دانشگاه در درون دولت به وجود بیاید. جدال سنت و تجدد نیز در ایران بیش از این که در عمق زندگی جامعه و نهادهای آن جریان داشته باشد، محدود به سطحی از گفتار های نخبگان معدود بود و تنها گاهی با خود امواجی توده وار به وجود می آورد که در آن معمولا شور بر شعور غلبه می کرد. بنابراین، دانشگاه ایرانی نیز نمی توانست به گفتمان های عمیق تجدد خواهی و چالش عمیق آن با سنت، پشت گرم بشود و از این طریق جای پایی برای استقلال به دست آورد.
این عوامل سبب شد که استقلال دانشگاه ایرانی پیوسته با نشیب و فرازها و بیم ها و امیدها همراه بود.(همان منبع،۲۸-۲۷).
دستیابی هر جامعه به جایگاه علمی و تحقیقاتی برتر ، بسته به این است که افراد تحصیل کرده آن جامعه و به ویژه دانشجویان به اهمیت و تأثیر گذاری کارهای پژوهشی واقف شوند و در عین حال از روحیه و انگیزه لازم نسبت به پژوهش برخوردار باشند. به عبارتی اساس توسعه و پیشرفت هر جامعه ای بر اهتمام به امر پژوهش استوار است و در این راستا دانشجویان و از همه مهمتر دانشگاه ها نقش عمده را در جهت نیل به اهداف ایفا می کند.(ظریفیان ومحمدی،۱۳۸۷: ۳)
«عده ای ازمتخصصان بر جسته دانشگاهی مشکلات نظام پژوهش در کشور ما را نبود حمایت مالی ، تجهیزات و امکانات بها ندادن به پژوهشگران ، کمبود سرانه پژوهشی ، سردرگمی مراکز پژوهشی ، مشتری محور نبودن پژوهش ها ، بها ندادن به پژوهش در بخش صنعت ، سهم اندک پژوهش در تولید ناخالص ملی و عجین نبودن روند توسعه با پژوهش را بر شمرده اند که بخش پژوهش در ایران با آن دست به گریبان است .»
۱ـ۲ـ بیان مسأله
بیان کافی از مسأله یکی از عناصر مهم پژوهش است . اصل اساسی این است که اگر کسی مایل به حل مسئله ای باشد ، قبل از هر چیز بایست بداند که مسئله چیست ، چه می خواهد انجام دهد، مشکل چیست ، و مسئله ی علمی کدام است ؟ انگیزه های علمی و نظری ، موضوعات وسیع و دامنه داری برای پژوهش دارند، کلیت بیشتر فرضیه ها و تئوری ها تا آن حد است که تبیین های ممکن چندین واقعیت را امکان پذیر می سازد.(هومن،۱۳۸۹: ۱۲۲و۱۲۴)
پژوهش مستلزم کاوش به منظور یافتن پاسخ برای مسائل حل نشده (اما حل شدنی ) است و هدف مطالعه و پژوهش علمی پیدا کردن جواب مسائل است .(همان منبع،۱۳۸۹: ۱۲۶)
نخستین گام در توسعه ،یک طرح پژوهشی علمی و قابل اجرا ، روشن کردن مسئله مورد نظر و طرح نوعی پرسش است که بتوان با بهره گرفتن از روش علمی به آن پاسخ داد. .(همان: ۱۳۶)
در بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به پژوهش به دنبال کشف راههایی هستیم که دانشجویان برای رسیدن به این مهم بایست به چه وسایل ، امکانات و منابع و فضای لازم و زمینه هایی دسترسی داشته باشند ؟ تاچه اندازه به مطالعه وتحقیق اهمیت می دهند ؟ دانشجویان برای انجام پژوهش چه روش پژوهشی را بیشتر می پسندند؟
۱ـ۳ـ تاریخچه یا سابقه ی موضوع یا مسأله
درتعریف انسان به عنوان موجودی که می اندیشد،فکرمی کند،یااندیشمند،اندیشه گر،اهل فکراست قدمت چندهزارساله دارد.براین اساس،اندیشه یافکر به مثابه ملاک انسانیت انسان ومتمایزکننده وی ازسایرمخلوقات عمدتا ثابت،مستقل،ومبراازتاثیرات فردی،اجتماعی ومحیطی تلقی شده است.این حکم البته درقرون اخیرتزلزل یافته وبرعده وعده کسانی که ثبات ،استقلال وتعالی ذاتی فکرومعرفت را زیرسوال برده اند،افزوده شده است .چنین شائبه هایی بی شک اتفاقی جدیدنیست وسابقه ی استدلالهای نسبی کننده فکروتغییرپذیری اندیشه وتاثیرپذیری معرفت وزمینی ،این جهانی وتابعی دیدن تفکرنیزبه چندهزارسال تاریخ بشرباز می گردد.درنتیجه هم مستقل ومطلق دیدن فکر وهم تبعی ومتغیر دیدن آن قدمتی طولانی دارد اگرچه سلطه وشمول اولی بویژه درگذشته بیش ازدومی بوده است،امادرنظرصاحب نظران ومحافل ومکاتبی که فکررا غیرثابت وتاثیرپذیر تلقی کرده اند،منابع تغییر وتاثیر یکی نیست.منبع تغییر وتاثیر و وابستگی فکرومعرفت ،دربرگیرنده ی طیف وسیعی است ازجسم وروان فرد تامحیط فیزیکی وطبیعی ،محیط اجتماعی وتاریخی. (توکل،۱۵:۱۳۸۹)
به طور کلی تحقیق را دانشمندان مختلف به گونه ای متفاوت تعریف کرده اند که آن ها را به اختصار جمع بندی می نماییم .« هر گونه فعالیت منظم جهت مطالعه مسائل برای رسیدن به اصول کلی » تحقیق نامیده
می شود. به عبارت دیگر تحقیق عبارتست از کاربرد روش های علمی در حل یک مسأله یا پاسخگویی به یک سؤال به زبان ساده » تحقیق یعنی « مسأله یابی یا راه حل یابی » از دیدگاه کرلینجر تحقیق عبارتست از بررسی و مطالعه منظم کنترل شده و آزمایش قضیه های فرضی درباره روابط اجتماعی بین پدیده های طبیعی با دیدی انتقادی. (دلاور، ۱۳۹۰ :۴۷)
امور جاری زندگی شخصی و حیات اجتماعی ،مشکلات و علائق و تجربیات زندگی شخصی ، همه این مسائل قابل توجه ، منبعی است که سرشار از امکاناتی برای طرح های تحقیق اجتماعی است . به تبعیت از نظر سی رایت میلز برای آن که طرح تحقیق با بینش جامعه شناسانه قرین باشد باید از منابع خویش در مرتبط گرداندن مسائل جامعه به تجربیات خود استفاده کرد.
علاوه بر تجربیات و نظر شخصی منابع فراوانی در انتخاب موضوع وجود دارد. تحقیقات اجتماعی لزوماً از تجربیات و علائق محققان بر نمی خیزد بلکه ممکن است از جستجوی منظم برای موضوع تحقیق سرچشمه گیرد . برای یافتن موضوع تحقیق باید به دنبال منابع بالقوه گشت . یعنی تحقیقات منتشر شده ، محققان دیگر ، طرح های تحقیق در حال اجرا . (بیکر ، ۱۳۸۶ : ۱۰۲ - ۱۰۱)
دانش علمی؛ دانشی است که می توان آن را هم از طریق استدلال و هم از طریق تجربه (مشاهده ) تأیید کرد. اعتبار منطقی و تأیید تجربی ملاک هایی اند که به وسیله دانشمندان برای ارزشیابی ادعاهایی که درباره دانش می شود به کار می روند . این دو ملاک از طریق فرایند پژوهش به شکل فعالیت های پژوهشی دانشمندان ترجمه می شوند . فرایند پژوهش را می توان به عنوان یک شمای کلی از فعالیت های علمی « و به زبان دقیق تر به عنوان یک مدل بررسی علمی » در نظر گرفت که دانشمندان به منظور تولید دانش درگیر آن هستند. ویژگی های فرایند پژوهش علمی عبارتند از نظامدار ، منطقی ، تراکمی ، تجربی و همچنین پژوهش علمی داده ها را خلاصه می کند ، تکرار پذیر و انتقال پذیر است . دوری و خود ـ تصحیح کننده و انتقاد پذیر است (هومن ، ۱۳۸۹ : ۸۳ ـ ۸۷).
مطالعات و پژوهشهای متعددی دربارۀ موانع و مشکلات پژوهشی از دیدگاه های مختلف در ایران انجام شده است. هر یک از صاحب نظران و محققان با توجه به رویکرد و گستره پژوهشی خود به مسائل و معضلاتی که گریبانگیر پژوهش است، اشاره و تأکید کردهاند. مرور نوشتار در تحقیق حاضر، با بهره گرفتن از دسته بندی به کار رفته در مقاله محمد زاده(۱۳۸۱)با عنوان «مروری بر موانع و مشکلات پژوهشی در ایران با بهره گرفتن از نوشتارها و پژوهش های این حوزه»تحت سه مقولۀ موانع پژوهشی فرهنگی و نگرشی، موانع پژوهشی از لحاظ نیروی انسانی و موانع از لحاظ سیاست گذاری و مدیریتی صورت گرفت.
برخی از نظریه پردازان همچون طایفی(۱۳۸۰) به مسائل جامعه شناسی و موانع فرهنگی تحقیق اشاره دارند و رفع مشکلات زیربنایی پژوهشی را، در گرو شناخت فرهنگ، ادب و تاریخ ایران میدانند و براساس همین نگرش جامعه شناسی به بررسی ابعاد آسیب شناختی پژوهشی جامعه از این منظر میپردازند. وی در این بررسی دریافت که ۱۹ درصد از پاسخگویان معتقد به موانع سیاسی، ۱۶ درصد محدویت های علمی و دینی برای توسعه پژوهش هستند.
بیابانی و هادیانفر(۱۳۸۱) به پس افتادگی فرهنگ پژوهش یعنی نبود جایگاه تحقیق درکشور، انجام امور وبرنامه ریزی بدون مطالعه و تحقیق اشاره می کند و از آن به عنوان مهمترین مانع توسعه تحقیق یاد می کنند. بیگ زاده(۱۳۸۰) به یکی دیگر از عوامل ضعف پژوهش در ایران، یعنی عامل ذهنیت منفی نسبت به پژوهش اشاره می کند. وی معتقد است با این ذهنیت به ویژه مدیرانی که درک صحیحی از تحقیق ندارند، تصور می کنند که هدف تحقیق، زیر سؤال بردن عملکرد مدیران است. از این رو مدیران کمتر از پژوهش حمایت می کنند و حتی در برخی از موارد، برای امر پژوهش مانع نیز ایجاد می کنند. در همین ارتباط کیانپور(۱۳۷۸) از نگرش منفی پژوهشگران نسبت به کار خودشان، به عنوان یکی از موانع پژوهشی یاد میکند و اظهار می دارد که پژوهشگر از ترس اینکه مبادا تحقیق او به نتیجه نرسد، از انجام برخی از پژوهشها سرباز می زند.
رفیعپور(۱۳۸۱)، توفیقی و فراستخواه(۱۳۸۱)، طالقانی(۱۳۷۷) و تابان(۱۳۷۸) در بررسی معضلات پژوهشی به موانع ساختاری پژوهشی از جمله عدم فرهنگ تفکر و تعمق در نظام آموزشی، نداشتن دانش حرفهای و تخصصی در پژوهش، عدم فضای پژوهشی علمی و ضابطهمند، نبود نظارت مطلوب در روند اجرای تحقیقات، عدم باور مسئولان و سیاستگذاران به مطالعه و تحقیق اشاره دارند و معتقدند که پژوهش در ایران بیشتر از مشکلات ساختاری رنج میبرد.
شاپورظریفیان وسعید محمدی درسال تحصیلی ۸۷-۱۳۸۶میزان گرایش دانشجویان به پژوهش وعوامل موثربرآن را درمطالعه ای موردی دانشجویان سال آخردانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز،موردبررسی قراردادندونتایج نشان دادکه بین میزان گرایش دانشجویان به پژوهش بامیزان استفاده ازمنابع اطلاعاتی ،دسترسی به مکان مناسب برای پژوهش ،نگرش استادان به پژوهش ،معدل ،نگرش به رشته ی تحصیلی،حس کنجکاوی وخانواده همبستگی مثبت ومعناداری وجود دارد.
درمقاله پژوهشی دیگرتوسط دکترحسین محجوب ودکترنسرین شیخ درسال۱۳۸۶که به بررسی عوامل موثربرعدم گرایش به نگارش مقالات علمی ازدیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان پرداخته اند موانع موجوددرنگارش مقالات علمی حول سه محور مشکلات سازمانی،مشکلات شخصی وسازمانی ومشکلات صرفاشخصی قابل بررسی وطبقه بندی دانسته اند که بامساعدت مسئولین ارشد دانشگاه وسعی وتلاش اعضای هیئت علمی دررفع آنها ،ابراز امیدواری کرده اند که گرایش وتمایل به نگارش مقالات علمی افزایش یابد.
دربررسی دیگری توسط ناصر جواهری زاده تحت عنوان عوامل موثربرگرایش دانشجویان به پژوهش درسال تحصیلی۱۳۸۱-۱۳۸۰دربین دانشجویان دانشکده ی علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحدبروجرد از ۱۲عامل موردبررسی ۶عامل ۱-آشنایی با روش های تحقیق ۲-نبودن جایگاه دقیق دردروس دانشگاهی برای پژوهش۳-عضویت درانجمن های علمی پژوهشی دانشگاه دررشته مربوطه۴-وجودمشاورین تحقیقاتی دردانشگاه ۵-آشنانبودن اساتیدباپژوهش ۶-علاقه دانشجویان به پژوهش، بیشترین سهم دربین عوامل ۱۲گانه به خوداختصاص داده اند.
درتحقیقی توسط حسن بهزادی ودکترمحمدرضاداورپناه ،باعنوان بررسی عوامل موثربرتجربه ی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهددرسال۸۸که درمجله ی مطالعات تربیتی وروانشناسی دانشگاه فردوسی مشهدارائه شده است یافته های پژوهش حاکی ازاین بودکه به طورکلی رضایت نسبی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهدازعوامل تبیین کننده ی تجربه پژوهشی وجوددارد.امکانات وزیرساخت های دانشگاه وارائه زمینه های رشدفکری دوعاملی هستندکه دارای کمترین میزان رضایت هستندکه بایدبیشترموردتوجه قرارگیردوبادرنظرگرفتن بودجه وامکانات بیشتر وفراهم آوردن فضای شکوفایی علمی نسبت به رفع این مشکل اقدام شود.دربین حوزه ها ودانشکده های مختلف دانشگاه فردوسی مشهد،دانشجویان فنی ومهندسی دارای بیشترین میزان نارضایتی هستندکه بایددرپژوهشی جدا به مسائل ومشکلات این گروه ازدانشجویان پرداخته شود و راهکارهای لازم تعیین گردد.به هرصورت این نکته بایددرنظرداشت که دربرنامه ریزی های مدیریتی برای دانشجویان باید به دانشکده ونوع حوزه های آموزشی توجه داشت .چراکه تفاوت درماهیت حوزه های مختلف آموزشی سبب ایجاد تفاوت درنیازهای دانشجویان می گردد.
درپژوهش دیگری توسط رسول نوری ودیگران دربررسی عوامل موثربرمیزان تولیدات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درپایگاه اطلاعاتی «وب آو ساینس»طی سالهای ۲۰۰۰تا۲۰۰۵میلادی یافته ها حاکی از این است که مدارک موجوداز این دانشگاه درمجموع (۲۰۳)موردمی باشد ودربین دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیشترین تعداد مدارک مذکور مربوط به دانشکده ی پزشکی (۶۶)مورداست جهت بررسی عوامل مؤثربرتولیدعلم توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان رابطه تعدادمقالات ومتغیرهای میزان آشنایی جامعه ی پژوهش باموسسه ی اطلاعات علمی، میزان آشنایی با بانکهای اطلاعاتی ،میزان تسلط برزبان انگلیسی ،میزان آشنایی با روش تحقیق ومیزان آشنایی با آمارموردارزیابی قرارگرفت .نتایج نشان داد که تنهاسه متغیر آشنایی با زبان انگلیسی،آشنایی باروش تحقیق وآشنایی با مؤسسه ی اطلاعات علمی باتعدادمقالات چاپ شده ازاعضای هیئت علمی درمجلات تحت پوشش موسسه ی اطلاعات علمی رابطه مستقیم دارد.
درپژوهش موانع موجود درانجام فعالیت های پژوهشی ازدیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاههای شهریاسوج توسط علی کرم علمداری واسفندیارافشون درسال ۱۳۸۱ یافته ها حاکی ازاین بود که موانع شخصی کمبود وقت ومشغله ی زیاد بی علاقگی به امرپژوهش به ترتیب بیشترین وکمترین مانع پژوهشی ومانع سازمانی (کمبود امکانات وتجهیزات لازم محدودیت های اخلاقی درانجام پژوهش)به ترتیب بیشترین وکمترین مانع پژوهشی ازطرف اعضای هیئت علمی عنوان شده بود.دراین پژوهش ارتباط معناداری بین نمره ی پژوهشی افراد وموانع شخصی وسازمانی پژوهش به دست آمد.
در بررسی دیگری توسط ابوالقاسم شریف زاده ودیگران که درپاییز۱۳۸۶در مجله ی کشاورزی باعنوان بررسی عوامل موثربرکارکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی مراکز آموزش عالی ، نتایج حاصل ازاولویت بندی عناصرکارکردپژوهشی برپایه ی ضریب تغییرات محاسبه شده نشان می دهد که اعضای هیئت علمی بیشتربه تحقیقات دانشجویی درسطح تحصیلات تکمیلی مشغول هستند ومشارکت آنها درانتشاریافته های پژوهشی درقالب فعالیت های ترویجی ونیزهمکاری پژوهشی بامراکز بین المللی محدود است.
۱ـ۴ـ اهمیت و ضرورت پژوهش:
منزلت وجایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت علی (ع) خطاب به کمیل بن زیاد می فرمایند:ای کمیل! بدان که: علم نگهبان توست و تو نگهبان مال و ثروت، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر وخالص تر می گرداند.(سید رضی،۱۳۷۸: ۷۹۲)
این موضوع بر همگان روشن است که توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و … هر کشور در گرو رشد تحقیق و پژوهش و توسعه علمی آن است . هیچ جامعه ای توسعه نمی یابد مگر این که تحقیق و پژوهش از اولویت های برنامه ریزی آن جامعه باشد. بی شک دانشگاه ها از سازمان های ممتاز جوامع به حساب می آیند آنها موتور حرکت جامعه و برج فرماندهی فکری جوامع محسوب می شوند. اگر
رسالت های هر دانشگاه را در چهار بعد پژوهشی ، آموزشی ، انتشاراتی ، ارتباطی ، نقادی بدانیم .(قورچیان ، ۱۳۷۳، به نقل از جواهری زاده ۱۳۸۶)
رسالت پژوهشی در دانشگاه ها از مهمترین رسالت ها به حساب می آید. لذا تولید علم و تلاش در جهت حل مسائل و مشکلات جامعه به شیوه ی علمی مستلزم انجام پژوهش های منظم و مستمر در دانشگاههاست . ولی از آنجا که پژوهشگر اعتقاد دارد پژوهش به معنای واقعی آن هنوز جزء فرهنگ دانشجویان پذیرفته نشده است با این مسأله روبروست که چه عواملی سبب گرایش دانشجویان به پژوهش در دانشگاه آزاد اسلامی می شود. توسعه امر پژوهش متضمن عوامل مختلف و متنوعی است و تا این شرایط بخوبی مهیا نشود، امید چندانی به پیشبرد فرهنگ پژوهش نخواهد بود.
دانشجویان به عنوان امیدهای آینده ی هر کشور با مجهز شدن به روحیه ی پژوهشگری و تحقیق و مطرح شدن این امر به صورت یک مسأله کانونی و نه امری حاشیه ای؛ در حقیقت به خود اتکایی علمی ، فکری، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی دست خواهند یافت و در سازندگی و توسعه کشور با تخصصی که در
زمینه های مختلف علمی یافته اند در بالا بردن بهره وری ، کیفیت بهتر زندگی و به روز کردن فعالیت های خود در تمامی زمینه ها تلاش خواهند نمود. لذا بر بستر افزایش دانایی و ایجاد روحیه ی پژوهشگری است که سازمان ها و جوامع می توانند مشارکت و همفکری نیروی انسانی خود را در راستای اهداف خویش به کارگیرند و سنت ها و اهداف خود را به روز نگهدارند و به توسعه دست یابند و پیشرفت نمایند . بدیهی است راه های رسیدن به توسعه و پیشرفت به معنای مدرنیت و جدید آن ابزاری را خواهان است که هر تغییری و هر تحولی ابزاری می خواهد که این ابزار علم و فن آوری و تحقیق و پژوهش است که دستاورد بشر پژوهشگر و کاوشگر است .
روشن و مبرهن است که امر پژوهش به منزله استخوان بندی برنامه های توسعه ی جوامع بشری به شمار می آید. میزان توجه دولت ها به این امر و بودجه ای که به آن اختصاص داده می شود از شاخص های اصلی توسعه به شمار می رود.
۱ـ۵ـ اهداف پژوهش :
هر تحقیق دارای اهداف خاصی است . بنابراین ، اهداف مزبور باید در طرح تحقیق انعکاس یابند . چند ویژگی اساسی را باید در مورد اهداف تحقیق در نظر داشت صراحت ، ایجاز، عدم تناقض، تعدد مطلوب و تحقق پذیری (ساروخانی ، ۱۳۸۵ : ۱۴۷)
پس از تعریف مسأله مناسب است که اهداف تحقیق به صورت واضح بیان شوند، بیان اهداف نیز می تواند ابعادی از تحقیق را روشن کند. هر تحقیق دارای اهداف مخصوص به خود است ، این اهداف در تحقیق تصریح می شوند . می توان اهداف تحقیق را به دو دسته « اهداف کلی » و « اهداف جزئی » تقسیم کرد . هدفی که به صورت جامع نشان دهنده ی مقصود از انجام تحقیق باشد ، هدف کلی می گوییم ، می توان این هدف کلی را به تعدادی اهداف جزئی تقسیم کرد ، این مجموعه ی اهداف جزئی را اهداف فرعی می نامیم .(عزتی ، ۱۳۸۳: ۱۱۸)
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی عواملی است که در عمل می توانند باعث گرایش یا عدم گرایش دانشجویان به پژوهش شوند ،همچنین کمک به بهبود وضعیت فعالیت های پژوهشی دانشجویان در دانشگاه و ایجاد زمینه علمی شناخت جهت مسئولان و برنامه ریزان دانشگاهی و جامعه در جهت کمک به فرایند تولید علم در دانشگاه هاست . توجه به عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به پژوهش و پژوهشهای قشر دانشجو در زمینه ی شناخت نیازها و دغدغه های این دانشجویان ، حمایت مادی و معنوی ،ایجاد بستر مناسب ، تهیه ی ابزارها و سایر امکانات پژوهش و جز آن می تواند زمینه بروز استعدادهای دانشجویان را فراهم نموده و مشکلات موجود در نظام پژوهشی شناسایی گشته و نقاط قوت آن هر چه بیشتر تقویت گردد.
۱ـ۵ـ۱ـ هدف کلی :
هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به پژوهش است . این عوامل در بستری از زمینه های اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و … قرار دارند .
۱ـ۵ـ۲ـ اهداف جزئی
۱ـ شناسایی ویژگی های فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی دانشجویان
۲ـ شناسایی میزان علاقه ی دانشجویان به پژوهش
۳ـ شناسایی عوامل فردی از قبیل سن ،جنسیت، ساعات مطالعه فرد ، هزینه ی ماهیانه فرد دانشجو وهزینهی سالانه ی خرید کتاب توسط او