وقتی دستمان به آسمان برسد
وقتی که بر آن بلندیبنفش بنشینیم
دیگر دست کسی هم به ما نخواهد رسید
می نشینیم برای خودمان قصه می گوییم
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تا کبوتران کوهی از دامنه ی رویاها به لانه برگردند.
غروب است
با آن که می ترسم
با آن که سخت مضطربم،
باز با تو تا آخر دنیا واهم آمد.(ص ۳۴۰ نامه دفتر یکم
ری را عشق است.عشقی بی چون و چرا که ریشه ای تنومند در وجود ،افکار اندیشه صالحی دوانده است.عشی که لبریز از شور و حس جوانی است،بی دیغ، بی پروا ارزانی می شود و هزار تویش از دورها قابل رویت و درک است.ذره ای ابهام و ترددی در این عشق در ذهن مخاطب دوانده نمی شود.عشقی بی بدیل و ماندگار در مثال های قبل این عشق به منصه ی ظهور و اثبات رسید و در این شعر به وضوح بر زبان جاری می شود .و شاعر ری را، را به همسفر شدن دعوت می ند می گوید هچ چیز مانعی بر راهمان نخواهد شد.
هر چند می ترسد اما می گوید:"باز تو تا آخر دنیا خواهم آمد”
می دانم
حالا سال هاست که دیگر هیچ نامه ای به مقصد نمی رسد
حالا بعد از آن همه سال، آن همه دوری
آن همه صبوری
من دیدم از همان سر صبح آسوده
هی بوی بال کبوتر و
نای تازه نعنای نو رسیده می آید
پس بگو قرار بود که تو بیایی و… من نمی دانستم!
دردت به جان بی قرار پر گریه ام
پس این همه سال و ماه ساکت من کجا بودی؟
حالا که آمدی
حرف ما بسیار،
وقت ما اندک،
آسمان هم که بارانی ست…!
به خدا وقت صحبت از رفتن دوباره و
دوری از دیدگان دریا نیست!
سربه سرم می گذاری… ها؟
می دانم که می مانی
پس لااقل باران را بهانه کن
دارد باران می آید.
یادت هست
زیر طاقی بازار مسگران
کبوتر بچه ی بی نشانی هی پَرپَر می زد
ما راهمان را گُم کرده بودیم ری را!
…
حالا بیا برویم
برویم پای هر پنجره
روی هر دیوار و
بر سنگ ه ردامنه
خطی از خواب دوستت دارم تنهایی را
برای مردمانِ ساده بی نصیبِ من
هوای تازه می خواهند،
ترانه ی روشن،تبسم بی سبب و
اندکی حقیقتِ نزدیک به زندگی
یادت هست؟
گفتی نشان میهن من همین گندک سبز
همین گهواره ی بنفش
همین بوسه ی مایل به طعم ترانه است؟
ها، ری را …!
من به خانه بر می گردم،
هنوز هم یک دیدار ساده م یتواند
سرآغاز پرسه ای غریب در کوچه باغ باران باشد.(ص ۳۴۷،دفتر یکم،نشانی ها)
ری را به سید علی زندگی می بخشد،تازه گی و بال پرواز را، دو مجموعه نامه ها و نشانی ها بیشتر از مابقی آثارش جولان گاه صالحی است برای عاشقانگی ها و درد و دل هایش. با ری را از همه چیز می گوید،با ری را همه جا می رود و بی صبرانه آمدنش را انتظار می کشد. ری را سمبلی از یک عشق بی نظیر است. عشقی بی همتا که بهترین ها را با آمدنش برای صالحی به هرماه می آورد . چنان که می گوید: