طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه نه سوره فتح در معنای توقروه گفته است توقروه یعنی در همه ابعاد زندگی، پیامبر اکرم(ص) را بزرگ بشمارید و گرامی بدارید(طبرسی،۱۳/۶۸۳)
واژه توقیر در روایات متعددی نیز به کار رفته از جمله:
از امام باقر(ع) روایت است که در معنای آیه «w tbqã_ös? ¬! #Y$s%ur » (نوح/۱۳)
فرمودند یعنی برای خدا عظمتی که از آن بترسید معتقد نیستند (طباطبایی،۲۰/۵۲) و همچنین می فرماید: «وَقَرٌ وَ الحاجَ وَ المعتمرین فَإنَّ ذلِکَ واجِبّ عَلَیکُمْ»(صدوق،من لا یحضره الفقیر،۲/۲۲۸)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(به حاجیها و کسانیکه حج عمره به جا آورده اند احترام کنید زیرا آن بر شما واجب و لازم است).
و امام علی علیه السلام می فرماید: «وَ قِرّ اللهَ وَ أَحْبِبْ أحِبَّاءَ هُ» (نهج البلاغه،۶۱۲)
(و خدا را تعظیم کن و بزرگ دان ، و دوستانش را دوست بدار).
بنابراین با توجه به معنای توقیر و روایات مربوط به آن می توان ذکر کرد که توقیر به معنای حرمت نگه داشتن و عظمت و تعظیم و بزرگداشت است و ادب نیز در لغت تقریباً به این معنی است اما ادب مردم را به نیکی ها فرا می خواند و اززشتی ها در محضر خدا باز می دارد و اصل آن دعا کردن است.
۳-۱-۴-۱) تکریم
واژه تکریم از کَرُمَ (بر وزن فَرُسَ) به معنای کرامت ، سخاوت ، شرافت ، نفاست می باشد. (قرشی،۶/۱۰۴)
تکریم در لغت به معنای گرامی داشتن ، تنزیه کردن از معایب و تنزیه تعظیم است (دهخدا،۵/۶۹۰۶)
واژه اکرام و تکریم در روایات زیادی بکار رفته که به برخی از آنها اشاره می شود:
امام صادق (ع) می فرماید: «اکرموا انفسَکُم عَنْ اهل الباطلِ» (مجلسی ، ۱۸/۲۲۲)
(با دوری گزیدن از اصل باطل خود را گرامی بدار) .
پیامبر اکرم (ص) در گرامی داشتن بزرگ قوم فرمودند: «اذا اتاکُم کریمُ قومٍ فاَکرِمُوه» (ری شهری ، ۸/۳۷۰) (هرگاه بزرگ قومی نزد شما آمد او را گرامی بدارید و احترام کنید).
و همچنین می فرماید : «اَکرموا اولادُکُم و اَحسنوا أَدبهم» (همان ، ۳۷۱)
(و فرزندان خود را گرامی بدارید و تربیت آنان را شایسته و نیکو انجام دهید ).
و حضرت علی(ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمودند:
«وَ اَکْرِمْ عَشِرَتکَ،فَإنَّهُمْ جَنَاحُکَ الذّی بِهِ تَطِهیرُ» (نهج البلاغه ، ۵۳۸)
(و خویشاوندانت را گرامی دار زیرا آنها پر و بال تو می باشند) .
بنابراین از مجموع این مباحث می توان بیان نمود که گرچه در بسیاری از موارد سه واژه تعظیم، توقیر و تکریم مترادف هم می باشند و به معنی بزرگ داشتن و گرامی داشتن به کار می بریم ولی باید متذکر شد که ادب با موارد ذکر شده کاملاً تطبیق معنایی ندارد در ادب نوعی تواضع مقدس وجود دارد که در موارد ذکر شده وجود ندارد.
با توجه به موارد فوق می توان تفاوت واژگان سه گانه فوق را با ادب چنین ترسیم کرد:
ادب عبارتست از هیأت های زیبای گوناگون که اعمال صادر از آدمی بدان متصف می شود.
تعظیم عبارتست از گرامی داشتن و بزرگ داشتن است.
تکریم رعایت حرمت و شرافت است اما اگر به خدا نسبت داده شود به معنای انعام و احسان است.
توقیر حرمت نگه داشتن و عظمت و تعظیم است .
۵-۱) ادب از منظر قرآن
در رابطه با اهمیت ادب در قرآن می توان به سوره حجرات /۴ رجوع کرد که در این آیه رعایت ادب و نگاه داشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی ، نشانه خردمندی دانسته شده است (هاشمی رفسنجانی ،۲/۴۹۹)
«¨bÎ) úïÏ%©!$# y7tRrß$uZã `ÏB Ïä!#uur ÏNºtàfçtø:$# öNèdçsYò۲r& w cqè=É)÷èt » (حجرات /۴)
([ولی] کسانی که تو را از پشت حجره ها بلند صدا می زنند ، بیشترشان نمی فهمند).
از سیاق آیه برمی آید که از واقعه ای خبر می دهد که واقع شده ، و اشخاص جفا کار بوده اند که آن جناب را از پشت دیوار حجره هایش صدا می زدند و در حقش رعایت ادب و احترام نمی کردند ، و خدای تعالی در این آیه مذمتشان می کند ، و به نادانی و نداشتن عقل توصیفشان می فرماید و به حیوانات و چارپایان تشبیهشان می کند. (طباطبایی ، ۱۸/۴۶۲)
و در مجمع البیان آمده که ستمگران نمی دانستند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در کدام حجره است لذا اطراف حجره ها گشته و او را صدا می زدند خداوند آنها را به نادانی و کم فهمی و کم عقلی توصیف کرده چون قدر پیامبر را نمی دانستند و از میزان احترام او خبر نداشتند ، لذا مانند چارپایان بی عقلند (طبرسی، ۲۳/۱۹۱)
آیت الله مکارم شیرازی در این باره می فرمایند:
اصولاً هر قدر سطح خرد و عقل بالاتر رود بر ادب او افزوده می شود. زیرا ارزش ها و ضد ارزش ها را بهتر درک می کند و بهمین دلیل بی ادبی همیشه نشانه بی خردی است یا به تعبیر دیگر بی ادبی کار حیوان و ادب کار انسان است(تفسیر نمونه،۲۱/۱۴۱)
و همچنین در آیه ۶۳ سوره نور آمده:« w (#qè=yèøgrB uä!$tãß ÉAqߧ۹$# öNà۶oY÷t/ Ïä!%tæßx. Nä۳ÅÒ÷èt/ $VÒ÷èt/ 4 »(صدا کردن پیامبر را در میان خود مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید ).
به واقع پیامبر عظیم الشأن را نباید با اسم و کنیه صدا زد بلکه باید ایشان را با احترام خاص و با القاب محترمانه بکار برد. چنانچه درسلام نیز می گوئیم:«السلام علیک ایها النبی و رحمت الله و برکاته» البته ممکن است این مسئله در زبان ها و فرهنگ های مختلف تفاوت داشته باشد ولی مهم آن است که به گونه ای این ذات مقدس را مورد خطاب قرار دهیم که کمال ادب و احترام را در پی داشته باشد و شأن و رتبه آنها حفظ گردد.
و همچنان نباید صدا را در محضر معصوم بلند نموده و به دور از ادب فریاد کشید قرآن در این باره می فرماید:« $pkr’¯»t tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä w (#þqãèsùös? öNä۳s?ºuqô¹r& s-öqsù ÏNöq|¹ ÄcÓÉ<¨Y9$# wur (#rãygøgrB ¼çms9 ÉAöqs)ø۹$$Î/ Ìôgyfx. öNà۶ÅÒ÷èt/ CÙ÷èt7Ï۹ …» (حجرات/۲).
( ای کسانی که ایمان آوردید، صدایتان را بلندتراز صدای پیامبر مکنید، و همچنانکه بعضی از شما با بعضی دیگربلند سخن می گوئید با او به صدای بلند سخن مگوئید…).
منظور اینکه می فرماید: صدای خود را بلندتر از صدای رسول الله مکنید این است که وقتی با آن جناب صحبت می کنید،صدایتان بلندتر از صدای آن حضرت نباشد، چون به طوری که گفته اند - دو عیب در این عمل است یا منظور شخصی که صدای خود را بلند می کند این است که توهین به آن حضرت کرده باشد، که این کفر است و بی ادبی این چنانی آنقدر ناپسند است که آن سبب حبط و نابودی اعمال نیک می شود و یا منظوری ندارد و تنها شخصی بی ادب است که رعایت مقام آن حضرت را نمی کند و این خلاف دستور است چون مسلمانان دستور دارند که آن حضرت را احترام و تعظیم کنند می فرماید: wur (#rãygøgrB ¼çms9 ÉAöqs)ø۹$$Î/ Ìôgyfx. öNà۶ÅÒ÷èt/ CÙ÷èt7Ï۹ با آن جناب آن طور که با یکدیگر صحبت می کنید داد و فریاد مکنید چون رعایت احترام و تعظیم آن جناب اقتضا دارد در هنگام تخاطب گوینده صدایش کوتاهتر از صدای آن حضرت باشد پس بطور کلی می توان گفت که با صدای بلند صحبت کردن فاقد معنای تعظیم است و با بزرگان به صدای بلند صحبت کردن مانند مردم عادی،خالی از اسائه ادب و وقاحت نیست(طباطبایی،۱۸/۴۵۸).
و در تفسیر روان جاوید آمده: با آنکه لازمه ایمان تأدب به این آداب است و فرموده: تجاوز ندهید صوت خودتان را در وقت مکالمه با پیامبر(ص) بر صوت آن حضرت بلکه خاموش و مؤدب با او گفتگو کنید و آن طور که با خودتان بلند سخن می گوئید با او مخاطبه ننمائید که اگر چنین کنید عمل شما از مرتبه کمال خود که صدور با ادب است ساقط و اجرای آن باطل خواهد شد و گناهکار می شوید ( ثقفی تهرانی،۵/۳۸).
بنابراین با توجه به آیات ورعایت ادب و نگاهداشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی، نشانه خردمندی است و رعایت ادب آنها را به قله های سعادت رهنمون می کند.
۶-۱) ادب از منظر روایات:
در مورد ادب روایات متعددی است که در اینجا به چند مورد آن اشاره می گردد.
حضرت علی(ع) در این مورد می فرمایند:
« باید از کسانی نباشی که پند دادن به آنها سود نرساند مگرهنگامی که به آزردن و رنجاندنشان بکوشی زیرا خردمند(عاقل) به ادب و یاد دادن پند می آموزد و چهارپایان پیروی نمی کنند مگر به کتک » (نهج البلاغه،۵۳۷)
این روایت در اهمیت و ارزش ادب به بحث میان ادب و عقل پرداخته است و همچنین امام می فرمایند:
(ای مؤمن علم و ادب، ارزش وجود توست در تحصیل علم کوشش نما چه به هر مقداری که بر دانش و ادبت افزوده شود قدر و قیمت تو افزایش می یابد)(ابوالفضل طبرسی،۲۶۷).