- محصولات مشهور
- مدیریت قوی
۱۰ هزینه تبلیغات
- سلامت شرکت
- سودآوری(Caruana and Chircop,2000:43) .
یکی از مهم ترین معیارهای ایجاد شده اندازه گیری شهرت رتبه بندی بوسیله رسانه ها ست. پیمایش سالانه ثروتمند ترین شرکت های امریکائی از نظر مدیران عالی و تحلیل دیدشان درباره ۵۰۰ شرکت ثروتمند از سال ۱۹۸۴ و ۱۰۰۰ شرکت ثروتمند از سال ۱۹۹۵٫ جواب ها رتبه شهرت رقبا بر حسب هشت خصوصیات کلیدی نشان می دهند:
- صحت مالی
- ارزش سرمایه گذاری بلند مدت
- استفاده از سرمایه (دارائی های) شرکت
- نوآوری ها
- کیفیت محصولات و خدمات
۶٫کیفیت مدیریت شرکت
- توانائی در جذب، توسعه و نگهداری افراد با هوش
- توجه به مسئولیت اجتماعی
فایننشال تایمز شرکت های بسیار معتبر جهان را براساس ادراک مدیران عالی براساس ۸ معیار رتبه بندی می کند:
- استراتژی قوی و خوب طراحی شده
- بیشینه کردن رضایت مشتریان
- رهبری کسب و کار
- کیفیت محصولات و خدمات
- قوت و ثبات در سود آوری مالی
- فرهنگ شرکتی قوی و انسانی
- مدیریت تغییر موفق
- جهانی شدن کسب و کار
نمونه ای شامل ۴۰۰۰ مدیر ارشد از هفتاد کشور که بیشتر بوسیله تلفن با آن ها مصاحبه می شود. به جواب ها با توجه به ارزش تولید ناخالص داخلی کشور مدیر عالی جواب دهنده وزن داده می شود. دیگر رتبه بندی رسانه ای مشابه شامل «شرکت های معتبر بریتانیا» از مجله مدیریت امروز یا شرکت های معتبر آسیائی بوسیله مجله کسب و کار آسیائی هستند از نظر چارچوب های مورد نظر یا شاخص هائی که مورد استفاده قرار می گیرند همان ایرادهائی که بر مطالعات فورچون وارد است مانند استفاده از دیدگاه یک ذی نفع یا تمرکز بر معیارهای مالی بر آن ها نیز وارد است.
دانشگاهها اغلب از اطلاعات فورچون برای آزمون ارتباط بین شهرت شرکت و دیگر متغیرهای مالی و استراتژیک (برای مثال مسئولیت اجتماعی) استفاده می کنند. در حالی که استفاده از این اطلاعات
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مزیت هائی به خصوص در مورد اطلاعات مقایسه ای در بیش از یک دوره زمانی و نمونه مشخص وجود دارد اما ضعف هائی نیز دارد که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد : معیارهای ارزیابی فورچون کمی بالاتر از ارزیابی عملکرد هستند اما در تفکر شهرت نباید تنها براساس معیارهای مالی قضاوت شود. هر چند معیارهای مالی انتخاب شده می تواند بخش مناسبی از تغییر پذیری شهرت شرکت را نشان دهد.اما تغییرات مشخصی وجود دارند که بوسیله معیارهای مالی توضیح داده نمی شوند.این تغییرات ما را به سمت تفکر درباره عوامل دیگری که می توانند در ارزیابی خصوصیات شرکت مهم باشند هدایت می کند. فریکسل و وانگ منتقد استفاده از معیارهای یک بعدی برای اندازه گیری خصوصیات غیر مالی مانند شهرت بودند. به طور خلاصه می توان گفت که محدودیت های روش شناسی در پرسیدن از اعضای هیئت موسس درباره شهرت رقبا وجود دارد. در عین حال یک محدودیت مفهومی در رابطه با بهره گرفتن از یک جنبه رفتار شرکت-مالی-برای ارائه تعریفی از شهرت به عنوان ارزیابی کامل رفتار گذشته بنگاه وجود دارد(Sobol and Farrelly,2000:57).
بارتیکوسکی و والش[۱۳](۲۰۱۱) نیز در تحقیق خود ابعاد شهرت سازمان را شامل موارد زیر مورد بررسی قرار دادند:
مشتری گرائی؛ شامل توجه به نیازها و علائق مشتریان، مودبانه رفتار با مشتریان، متوجه و مراقب مشتریان بودن، و رفتار منصفانه با مشتریان.
عملکرد کلی شرکت؛ شامل عملکرد سازمان نسبت به رقبا، عملکرد مالی شرکت، و شناسایی فرصت ها توسط شرکت و بهره برداری از آنها.
کیفیت خدمات؛ شامل کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان، نوآوری در خدمات و رضایت مشتریان از خدمات ارائه شده توسط شرکت(Bartikowski and Walsh,2011:43).
۲-۲) کیفیت خدمات
۲-۲-۱) خدمت
امروزه افراد در محیطی زندگی می کنند که بطور روزافزون به سوی اقتصاد مبتنی بر خدمات پیش می رود. دیگر خدمات بخش کوچکی از اقتصاد به شمار نمی رود، بلکه به عنوان قلب ارزش آفرینی در اقتصاد مطرح است. دیگر خدمات به خدمات بانکی، پستی، بیمه ای، بهداشتی، و آموزش محدود نمی شود بلکه اغلاب محصولاتی که خریداری می کنیم عناصری از خدمت را نیز شامل می شوند. در واقع طیف وسیعی از کالاها برای داشتن مزیت رقابتی بر فعالیتهای مبتنی بر خدمت تکیه دارند. هم اکنون خریدار یک خودرو یک بسته جامع از منافع خدمات و نه صرفا یک خودرو را خریداری می کند. حتی کالاهایی نظیر تلویزیون و ماشین لباسشویی معمولا همراه خدماتی نظیر تحویل، تامین مالی، بیمه و تعمیر همراه هستند(سید جوادین و کیماسی،۱۱:۱۳۸۹).
تعریف خدمت، به دلیل تنوع آن، همواره کار سختی بوده است. آنچه موضوع را پیچیده تر می کند این است که اغلب، به دلیل غیر محسوس بودن بسیاری از داده ها و ستاده ها، درک کردن روشی که خدمت در آن ایجاد و به مشتریان عرضه می شود، دشوار است. اکثر مردم برای تعریف تولید یا کشاورزی مشکل چندانی ندارند، ولیکن برای تعریف خدمت دچار مشکل هستند(لاولاک،۳۴:۱۳۸۶). در اینجا به چند تعریف از خدمت می پردازیم.
خدمت عبارت است از فعالیت جانبی که با هدف بهبود و اتقای محصول اصلی انجام می گیرند(هاوکینز و دیگران،۲۶:۱۳۸۵).
خدمت عبارت از عمل یا اجرایی است که توسط یک طرف برای طرف دیگر انجام می شود. گرچه فرایند این کار ممکن است با یک کالای فیزیکی مرتبط باشد، اما اجرای خدمت لزوما نامحسوس است و معمولا مالکیت هیچ یک از عوامل تولید را به دنبال ندارد(لاولاک،۳۴:۱۳۸۶).
خدمت، فرآیندی است مشتمل بر یک سری از فعالیت های کم و بیش نامحسوس که بطور طبیعی اما نه لزوما همیشگی، در تعاملات بین مشتریان و کارکنان و یا منابع فیزیکی یا کالاها و یا سیستم های
ارائهکننده خدمت، روی داده تا راه حلی برای مسائل مشتریان باشد(سید جوادین و کیماسی،۱۱:۱۳۸۹).
هر چیزی را که شرکتی به بازار عرضه می کند، گاه همراه با مقداری خدمت است. جزء خدمت می تواند بخش کوچک یا بزرگی از هر آنچه عرضه می شود باشد. در اینجا پنج طبقه از آنچه که به بازار عرضه می شود را می توان از یکدیگر تفکیک کرد:
- کالای محسوس محض: اغلب آنچه عرضه می شود کالای محسوس است. نظیر صابون، خمیر داندان یا نمک. در اینجا هیچ خدمتی همراه کالا نیست.