۳) سازمان ملل متحد اصطلاح NGO را به گروه های غیرانتفاعی داوطلبانه از شهروندان جهانی اطلاق میکند که در سطح محلی، ملّی و بینالمللی تشکیل شده باشند. آنها نظرات و ارزیابیهای کارشناسی خود را ارائه میدهند و به مثابه مکانیسم هشداردهنده عمل میکنند، همچنین آنها در اجرای توافقنامههای بینالمللی همکاری و نظارت دارند. درتعریف دیگر از سازمان ملل آمده است: گروهی از افراد که داوطلبانه و با هدف غیرانتفاعی گردهم میآیند و درسطح محلی یا بینالمللی فعالیت میکنند (سازمان ملل متحد، ۱۹۹۲ به نقل از جوانی، ۱۳۹۰: ۵۵).
۴) اداره اطلاعات عمومی سازمان ملل: به هر سازمان غیردولتی و داوطلبانهای اطلاق میشود که درسطح محلی، ملّی یا بینالمللی فعالیت دارد و افرادی با علائق مشترک، آن را اداره میکنند. خدمات انسان دوستانه، توجه دادن مردم به اعمال دولت، نظارت برسیاستهای اتخاذ شده ازسوی دولت و تشویق به مشارکت سیاسی در امور خارجه، در شمار فعالیتهای این سازمانها قرار میگیرند. سازمانهایی از این دست، با تحلیل و کارشناسی امور، نقشی مشابه سازوکارهای هشداردهنده را بازی میکنند.
۵) شورای اروپا[۱۱] برای سازمانهای غیردولتی تعریف ذیل را دارد: «سازمانهای غیردولتی، جمعیتها یا جنبشها یا گروههایی هستند که مستقل از دولت، بدون قصد منفعتطلبی و در جهت منافع خاص همچون مسائل شغلی، اجتماعی، فرهنگی، تجاری، سیاسی، علمی، انساندوستانه، مذهبی و… تشکیل گردیدهاند»(ببری، ۱۳۸۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دایان اتو[۱۲] تعریف ذیل را ارائه داده است: «یک سازمان غیردولتی، شخصیتی غیرانتفاعی است که اعضای آن، شهروند یا مجموعهای از شهروندان یک یا چند کشور است که نوع فعالیت آن به منظور پاسخگویی به احتیاجات افراد جامعه و یا جوامعی که سازمان مذکور با آن همکاری می کند تعیین میشود».
تعریف سالامون لستر و هلمونت آنهیار[۱۳]: «سازمان غیردولتی، تشکل مستقل، منعطف، دموکراتیک و غیرانتفاعی است که فعالیتهای خود را در جهت کمک به تقویت بنیههای اقتصادی و اجتماعی گروه های حاشیهای، حل معضلات عامه و گاه رفع مسائل قشری خاص متمرکز نموده است».
غفاری و نیازی(۱۳۸۶) عنوان میکنند که «این سازمانها شامل گروه ها و نهادهای بسیاری هستند که به طور کامل، مستقل از حکومت عمل میکنند و در درجه نخست، همکاری و انسان محوری را بر هدفهای تجاری ترجیح میدهند» (غفاری، نیازی، ۱۳۸۶: ۱۷۲ به نقل از جوانی، ۱۳۹۰).
نمازی(۱۳۸۰) سمنها را نهادی مستقل و بدون وابستگی به دولت میداند که بدست افرادی خیرخواه و بشردوست اداره میشوند و اهداف مشترک و معینی دارند و نسبت به جامعه مدنظر خود احساس مسئولیت میکنند (نمازی، ۱۳۸۰: ۲۵۱).
برای اینکه در این پژوهش یک تعریف اساسی برای آغاز سخن وجود داشته باشد و از آنجا که پژوهش در جامعه ایران انجام گرفته، تعریف ارائه شده در بانک اطلاعات سازمانهای غیردولتی ایران به عنوان اساس کار انتخاب و بیان میشود. در این تعریف آمده است: «سازمانی غیردولتی محسوب میشود که تشکیلات و ساختاری مشخص داشته، غیرحکومتی باشد، همچنین عمده اعتبار آن از بخش غیردولتی تأمین شود، نیز غیرانتفاعی و داوطلبانه بوده، پاسخگوی تمام یا بخشی از نیازهای جامعه خود باشد».
۲-۵-۲ ویژگیهای سازمانهای مردم نهاد
از آنجا که این سازمانها از لحاظ نوع فعالیت و وظایف، حوزه کاری، وسعت جغرافیایی و زیرپوشش، تعداد اعضا و مسائلی از این قبیل دارای تنوع و گستردگی زیاد هستند، از نظر متخصصان و مسئولان ذیربط دارای ویژگیهای مختلفی هستند که برخی از آنها ویژگی عام این سازمانها به شمار آمده و مورد قبول همگان میباشد و برخی دیگر از آنها نیز خاص برخی از آنها میباشد. از آنجا که شناخت این سازمانها از طریق شناخت ویژگی آنها امکانپذیر است، در ادامه به ویژگیهایی که محققان و مسئولان ذیربط این سازمانها برای آنها برشمردهاند، پرداخته میشود. از مجموع بررسیهای صورت گرفته در زمینه سازمانهای غیردولتی و نیز شناسایی و تمیز سازمانهای مختلفی که با چنین هدف و فلسفهای فعالیت میکنند، میتوان ویژگیهای زیر را مورد تأکید قرار داد:
۱- غیرانتفاعی بودن[۱۴]: این سازمانها با انگیزه سودجویانه شکل نگرفتهاند و در پی کسب سود برای اشخاص یا دستهه ای خاص نیستند. هرچند میتوانند در فعالیتهای بازرگانی شرکت کرده تولید سود و سرمایه کنند، سود و سرمایهی آنها باید صرفاً برای اجرای مأموریت سازمان به مصرف برسد یا در سازمان سرمایهگذاری شود.
۲- نداشتن وابستگی به دولت[۱۵]: سازمانهای غیردولتی را مردم تأسیس میکنند و عموماً دولت در ایجاد و مدیریت آنها نقشی ندارد از قبیل انجمنها، مجامع، گروه های حرفهای و سازمانهای خیریه و مذهبی. به دیگر سخن این سازمانها در ساختار دیوانسالاری دولتی جایی ندارند. با وجود غیردولتی بودن این سازمانها، برخی دولتها با هدف گسترش مشارکتهای مردمی در تأسیس و مدیریت این سازمانها دخالت میکنند.
۳- داوطلبانه بودن[۱۶]: خصلت عمدهی سازمانهای غیردولتی آن است که مردم به صورت داوطلبانه آنها را تشکیل دادهاند. با وجود آنکه این سازمانها باید تابع قوانین و مقررات باشند، هیچ تشکیلات دولتی نباید در شرایط عادی دستور ایجاد، اداره و انحلال آنها را صادر کند و هرچند این سازمانها به استخدام کارمند اقدام میکنند، به مشارکت داوطلبانهی بسیاری از افراد علاقهمند، برای خدمت در هیئت مدیره و کمکهای دیگر متکی هستند.
۴- برخورداری از شخصیت حقوقی[۱۷]: برای گسترش فعالیت سازمانهای غیردولتی، قوانینی وضع میشود که براساس آن، این سازمانها به ثبت رسیده، از شخصیت حقوقی مستقل برخوردار میشوند. این امر موجب جلب اعتماد مردم به آنها شده و از این طریق آنها میتوانند با سازمانهای دولتی قرارداد امضا کرده، از تسهیلات مختلفی نظیر وام بانکی استفاده کنند.
۵- مدیریت دموکراتیک و مشارکتی[۱۸]: در این سازمانها فرایند دموکراتیک یا مردمسالاری اهمیّت بالایی دارد زیرا این روند مشارکت مستمر افراد داوطلب را تضمین میکند. ماهیت مردمی آنها اقتضا میکند که فرایند اداره آنها از پایین به بالا و مشارکتی باشد. برهمین اساس نیز مدیران آنها از سوی اعضا انتخاب و درصورت عدم رضایت از عملکردشان برکنار میشوند. این ویژگی سبب میشود که اعضا همواره برعملکرد مدیران نظارت داشته باشند و مدیران پاسخگوی عملکردشان در مقابل اعضا باشند و به این ترتیب نیز سازمان از پویایی بیشتری برخوردار شود. بنابراین، هرچند سازمانها به سوی نخبهگرایی حرکت کنند از ماهیت دموکراتیک بودن به در خواهند شد.
۶- خودگردان[۱۹]: سازمانهای غیردولتی، ازنظر مالی خودگردان هستند. هرچند آنها از دولت، افراد خیّر، سازمانهای بینالمللی و… کمکهایی دریافت میکنند، این کمکها نباید بهگونهای باشد که وابستگیشان را به کمک دهنده فراهم کرده، آنها را از اهداف و تعهدات اجتماعیشان دور سازد.
۷- غیرسیاسی بودن[۲۰]: سازوکارهای تأسیس سازمانهای غیردولتی با سازمانهای سیاسی(احزاب) متفاوت است و معمولاً آنها در زمان تأسیس تعهداتی مبنی بر وارد نشدن به حوزههای سیاسی میسپارند. در برخی کشورها نظیر اندونزی زمانی که سازمانهای غیردولتی با احزاب سیاسی همدستی داشتهاند، دولت مانع از گسترش آنها شده است. با این همه، این ویژگی نباید به معنی اجتناب ازحرکتهای جمعی و انتقادی به برنامهریزیهای دولتی و بینالمللی تلقی شود. آنها میتوانند از سازمانهای ملّی و بینالمللی انتقاد کنند، برنامههایشان را افشا کنند و راهپیماییهای مسالمتآمیز ترتیب دهند.
۸- معافیت مالیاتی[۲۱]: همانطور که سازمانهای غیردولتی به صورت غیرانتفاعی اداره میشوند و با هدف خدماترسانی به اقشار آسیبپذیر و توسعه اجتماعی فعالیت میکنند، از پرداخت مالیات معاف هستند (ببری، ۱۳۸۳).
همچنین سازمانهای مردم نهاد از جمله سازمانهای تازه و نوپا هستند که دارای ویژگیهایی هستند که آنها را از سازمانهای دولتی متمایز میسازد که عبارتند از: الف- سازمانهای مردم نهاد با مشارکت داوطلبانه شهروندان شکل میگیرند یعنی روش شکلگیری و اداره آنها توسط گروهی از مردم و به شکل داوطلبانه است. ب- سازمانهای مردم نهاد متشکل از افرادی هستند که انگیزه بالایی برای فعالیت گروهی در راستای هدف مشخصی دارند و فعالیت آنها معطوب به منافع همگانی است. سازمان غیرانتفاعی، خدمتمدار و توسعه محور که در جهت منافع افراد جامعه عمل می کند. ج- سازمانهای مردم نهاد غالباً به دنبال سود به معنای درآمدزایی نیستند و اکثراً به اصطلاح غیرانتفاعی هستند. سازمانی که از نظر ساختاری انعطافپذیر و مردمی است و بدون منفعتطلبی در جهت ارائه خدمات به جامعه تلاش میکند. د- غالباً این سازمانها با توجه به اهداف ویژهای تعریف میشوند و هدف آن توانمندسازی افراد جامعه است. ه- سازمانی که به هیچ حزب سیاسی وابسته نبوده و به طور کلی متعد به خدمت برای توسعه و رفاه اجتماعی است. و- سازمانهای مردم نهاد با اراده دولتها تأسیس نشده و توسط دولتها مدیریت نمیشوند (درآمدی بر اصول، قوانین و مقررات سازمانهای مردم نهاد، ۱۳۹۰: ۱۱).
در سال ۱۹۹۰، تلاشی دامنهدار، جامع و آکادمیک در دانشگاه جان هاپکینز برای تعریف، شاخصسازی و طبقهبندی سازمانهای غیردولتی بر مبنای دادهها و بررسی تطبیقی در کشورهای مختلف آغاز شد. مطالعاتی که توسط سالامون وانهایمر، با بررسی ۱۳ کشور آغاز و به مرور با پوشش بیشتر از ۴۰ کشور هنوز ادامه دارد. از آنجا که گفته میشود این تحقیق مفصلترین تحقیقی است که توسط محققین علوم اجتماعی برای تعریف بخش سوم که خارج از بازار و دولت وجود دارد، ارائه دادهاند (بابامرادی، ۱۳۸۴: ۲۲)، در اینجا به بیان ویژگیها و طبقهبندی سازمانهای غیردولتی براساس این کار که به الگوی جان هابکینز معروف است بسنده میکنیم:
۱- سازمانیافتگی: به این معنا که تشکل تا حدودی نهادینه و تثبیت شده باشد. براساس این شاخص، مهم نیست تشکل ثبت یا به نوعی هویت حقوقی پیدا کند بلکه آن چه اهمیّت دارد؛ هویت سازمانی نسبی داشتن است و این هویت سازمانی با تدوین اساسنامه قانونی و تأسیس، دارا بودن ساختار سازمانی، هدفمندی، استمرار نسبی در فعالیتها یا داشتن تشکیلات متعارف تأمین میشود.
۲- خصوصی بودن: بدان معنا که تشکلها به صورت سازمانی از دولت جدا باشند. لازمه خصوصی بودن آن نیست که این سازمانها، اعلانات یا کمکهای در خور توجهی از دولت دریافت نکنند یا حتی مقامات دولتی در هیأت موسسان عضو نباشند بلکه غیردولتی بودن به آن معناست که از نظر ساختار و تشکیلات، وابسته به مجموعههای دولت نباشند و احکام و اختیارات دولتی را اعمال نکنند.
۳- خودگردانی و استقلال: بدان معنا که بتوانند خود بر فعالیتهای خویش تسلط و نظارت داشته باشند و عملاً تحت نفوذ و سیطره دولت، احزاب یا بخش خصوصی قرار نگیرند.
۴- توزیع غیرانتفاعی: بدان معنا که عواید حاصل از خدمات و فعالیتهایشان به موسسان یا مدیران تعلق نگیرد. این عواید باید مجدداً برای اهداف اصلی سازمان هزینه یا سرمایهگذاری شود.
۵- داوطلبانه بودن: بدان معنا که سازمان درحد متعارفی در فعالیتهایش، داوطلبانه بودن را به نمایش بگذارد. دیگر اینکه داوطلبانه بودن به معنای مشارکت غیراجباری در فعالیتهاست بنابراین سازمانهایی که در آنها به تلویح یا به تصریح در قانون مربوط به آن عضویت اجباری است از این بخش مستثنی هستند(پدرام، ۱۳۸۰: ۱۲۴).
همچنین برای طبقهبندی سازمانهای غیردولتی دوازده گروه اصلی به شرح زیر تعریف شده است که هر گروه اصلی نیز به چند گروه تقسیم میشود: گروه یکم فرهنگی و تفریحی، گروه دوم آموزشی و تحقیقاتی، گروه سه بهداشت و درمان، گروه چهارم خدمات اجتماعی، گروه پنجم محیط زیست، گروه ششم توسعه و خانهداری، گروه هفتم حقوقی، حمایتی و سیاسی، گروه هشتم خدمات خیریه و بشردوستانه و ارتقای فعالیتهای داوطلبانه، گروه نهم بینالمللی، گروه دهم مذهبی، گروه یازدهم کسب و کار و انجمنهای حرفهای و تخصصی و اتحادیهها و گروه دوازدهم مواردی که تحت هیچکدام از این دستهبندیها قرار نمیگیرند(پدرام، ۱۳۸۰: ۱۲۹).
۲-۵-۳ کارکردها و نقشهای سازمانهای مردم نهاد در جامعه
سازمانهای غیردولتی را میتوان براساس معیارهای گوناگون از جمله فعالیت، موضوع فعالیت و سطح فعالیت به گونههای مختلفی تقسیم کرد. بانک جهانی این سازمانها را به دو گونه سازمانهای اجرایی و ترویجی طبقهبندی کرده است. سازمانهای عملیاتی براساس گستره فعالیت به چهار دسته سازمانهای غیردولتی محله محور، سازمانهای غیردولتی شهر مقیاس، سازمانهای غیردولتی ملّی و سازمانهای غیردولتی بینالمللی تقسیم میشوند. سازمانهای ترویجی به موضوع فعالیت سازمانها اشاره دارد. کلارک[۲۲] براساس فعالیت، سازمانهای غیردولتی را به شش گروه سازمانهای رفاهی، سازمانهای فعال در زمینه نوآوریهای فنی، پیمانکاران خدمات دولتی، سازمانهای توسعه که حول خودیاری، توسعه اجتماعی و ایجاد دموکراسی فعالیت دارند، سازمانهای حمایت از فقرا و گروه ها یا شبکههای حمایتی تقسیم میکند. براساس موضوع فعالیت، سازمانهای غیردولتی را میتوان به چهار دسته سازمانهای تبلیغاتی، سازمانهای تخصصی، سازمانهای عام و سازمانهای بشردوستانه طبقهبندی کرد(اصول، مقررات و قوانین سازمانهای مردم نهاد، ۱۳۹۰: ۱۳). به لحاظ جهتگیری سازمانهای غیردولتی را میتوان در چهار گروه جهتگیری خدماتی[۲۳]، فعالیتهایی از قبیل فراهم آوردن بهداشت، برنامهریزی خانواده و خدمات آموزشی را برعهده میگیرند که در این فعالیتها سازمانها بیشتر نقش برنامهریزی را ایفا میکنند، جهتگیری خیرخواهانه[۲۴]، شامل سازمانهایی میشود که به هدایت فعالیتهایی مانند برآوردن نیازهای فقرا، توزیع کالاهای اساسی مانند پوشاک، غذا و دارو، حمل و نقل مدارس، تدارک سرپناه و… میپردازند و در جریان بلایای طبیعی و مانند آن دست به فعالیتهای امدادی میزنند، جهتگیری توانمندسازی[۲۵]، این جهتگیری زمانی است که هدف، اولاً کمک به مردم آسیبدیده برای درک شفافتر از عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که زندگی آنها را متأثر میسازد باشد و ثانیاً آنان را از قدرت بالقوهشان برای کنترل زندگی خویش آگاه سازد. بعضی اوقات این گروه ها به طور خودجوش پیرامون مسئلهای شکل میگیرند. معمولاً کارگزارانی خارج از این نوع سازمانها در توسعه آنها نقش تسهیل کننده دارند و جهتگیری مشارکتی[۲۶] که مشارکت با تعریف نیاز شروع و با درگیر شدن نیروهای انسانی، ابزار کار، زمین، مواد، کمکهای نقدی و… ادامه پیدا میکند. پارهای تعاونیها از این نوع جهتگیری بیشتر بهره میبرند. در هر دو مورد اخیر دخالت مردم شکل حداکثری باید داشته باشد (جوانی، ۱۳۹۰: ۸۲).
نجم[۲۷] چهار نقش را برای سیاستگذاری سازمانهای غیردولتی پیشنهاد میکند: ۱- خدمترسانی: سازمانهای مسئول متناسب با نیاز مستقیماً وارد عمل میشوند. برای مثال در بسیاری از کشورهای درحال توسعه سازمانهای غیردولتی به ارائه خدمات بهداشتی، فعالیت آموزشی غیررسمی و ارائه اعتبارات فردی میپردازند. ۲- سازمانهای غیردولتی حمایتی: سازمانهایی هستند که به دولت انجام فعالیتهای صحیح را پیشنهاد میکنند. ۳- سازمانهای غیردولتی نوآور: سازمانهای مذکور پیشنهاد کننده و نشاندهنده نحوه انجام فعالیتها به طور متفاوت میباشند. ۴- سازمانهای ناظر: سازمانهای غیردولتی هستند که دیدهبان فعالیتهای بخش خصوصی و دولتی را عهدهدار میباشند (نجم، ۱۹۹۹).
- بانک جهانی شش نقش را به عنوان مهمترین نقشهای سازمانهای غیردولتی مطرح میکند که یکی از این نقشها “دفاع از اشخاص نیازمند” است: «در بعضی موارد، سازمانهای مردم نهاد به عنوان سخنران یا سفیر از طرف افراد نیازمند، جهت نفوذ در سیاستگذاریها و برنامههای دولت عمل میکند. برای این منظور از روشهای مختلفی مانند اظهارنظر، انجام پروژههای کوچک، شرکت در سمینارهای عمومی، فرموله کردن سیاستها و برنامههای دولت، براساس مطالعات وضعیت نیازمندان را عهدهدار میشود بنابراین نقش سازمانهای مردم نهاد از دفاع از حقوق نیازمندان تا اجرا برنامههای دولت، از منتقد تا همکاری و مشاوره، از مسئول اجرای پروژه تا رابط قابل توصیف است» (بانک جهانی، ۱۹۹۱).
به طور کلی میتوان گفت سازمانهای غیردولتی از نظر حوزه فعالیت و نقشهایی که در جامعه به عهده میگیرند بسیار متنوع هستند، این حوزهها میتواند شامل؛ آموزش، رفاه اجتماعی، کاهش فقر، فعالیتهای پژوهشی، مسائل زیست محیطی، بهداشتی، سیاسی، فرهنگی، هنری یا رفع معضلات پناهندگان، مهاجرین و اقلیتهای قومی و مذهبی باشد که در ایران، ۳۱ درصد در حوزه آموزشی، ۲۶ درصد در حوزه اجتماعی و مشخصاً ۸ درصد از آنها در حوزه آسیبدیدگان اجتماعی، ۳ درصد در زمینه ادبی، ۱۰ درصد در زمینه بهداشت و درمان، ۱۹ درصد در حوزه مالی و قرضالحسنه، ۷ درصد در زمینه توانبخشی، ۲۲ درصد در زمینههای حمایتی، ۱۳درصد در زمینه علمی و پژوهشی، ۳ درصد در زمینه عمران و آبادی، ۳۷ درصد در حوزه فرهنگ، ۸ درصد در زمینه گردشگری، ۸ درصد در زمینه محیط زیست، ۱۴ درصد در زمینههای مذهبی، ۲۵ درصد در امور خیریه، ۱۰ درصد در حوزه ورزش، ۱۱ درصد در حوزه هنر مشغول به فعالیت هستند. حوزههای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، امور خیریه، حمایتی و مذهبی از مهمترین حوزههای فعالیت سازمانهای غیردولتی در کشور است. در تهران حوزههای فرهنگی(۳۱ درصد)، اجتماعی(۲۴ درصد) و مشخصاً (۶ درصد) آنها در زمینه آسیب دیدگان اجتماعی، امور خیریه(۲۵ درصد)، بهداشت و درمان(۲۱ درصد)، حمایتی(۲۳ درصد) و علمی و پژوهشی(۲۲ درصد) از مهمترین حوزههای فعالیت سازمانهای غیردولتی محسوب میشوند. اطلاعات موجود نشان میدهد که در کشور ما به دلیل زمینههای ریشهدار فرهنگی و اجتماعی، بیشترین زمینههای فعالیت سازمانهای غیردولتی در حوزههای اجتماعی و خیریه و حمایتی است(درآمدی بر اصول، قوانین و مقررات سازمانهای مردم نهاد، ۱۳۹۰: ۱۵-۱۴).
گروه های مختلفی از خدمات سازمانهای غیردولتی بهرهمند میشوند. ۴۲ درصد از استفاده کنندگان از سازمانهای غیردولتی، عموم هستند، ۱۷ درصد جوانان، ۲ درصد کودکان، ۵ درصد زنان، ۴ درصد ایتام، ۸ درصد مستمندان، ۶ درصد معلولان، ۲ درصد آسیب دیدگان اجتماعی، ۱ درصد سالمندان، ۳ درصد بیماران خاص و ۶ درصد سایر بیماران است. در این زمینه آسیب دیدگان اجتماعی علی رغم تعداد مناسب سازمانهای غیردولتی فعال در این حوزه، از گروههایی هستند که از خدمات این سازمانها کمترین استفاده را میبرند(اصول، مقررات و قوانین سازمانهای مردم نهاد، ۱۳۹۰: ۱۵).
سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی نیز دارای نقشهای متعددی هستند که به طور کلی عبارتند از: ۱- کمک به توسعه انسانی و اجتماعی از طریق پاسخگویی به نیازهای رشد و پرورش همه جانبه و سلامت کودکان با توجه به مفهوم توسعهی پایداری و متوازن ۲- ایجاد زمینه برای مشارکتهای مردمی و بسیج آنان در زمینهی حمایت از کودکان ۳- عامل با دولت به عنوان پل ارتباطی بین مردم و دولت برای تحقق حقوق کودکان با توجه به راهبردهای انتقاد سازنده، جهت دادن، فشار آوردن، تعدیل کردن، کار مشترک و سایر شیوهها براساس وضعیت موجود ۴- نظارت بر فعالیتهای سازمانهای دولتی مربوط به کودکان ۵- برنامهریزی برای اجرای فعالیتهای مناسب در زمینهی نیازهای کودکان با توجه به اهداف خود ۶- توانمندسازی گروه های هدف-کودکان و خانواده ها- از طریق آموزش در زمینههای مورد نیاز ۷- کمک به فرهنگسازی و ایجاد تغییرات مناسب در حوزه فعالیتهای خود در ارتباط با کودکان ۸- کمک به ارتقای سلامت اجتماعی با توجه به اهمیّت آن در توسعه اجتماعی ۹- ارائه الگوهای موفق در حمایت و ارائه خدمات به کودکان در زمینههای گوناگون به ویژه در ارتباط با کودکان با نیازهای خاص ۱۰- کمک به ترویج فرایندهایی چون کار گروهی، شیوه های برقراری ارتباط مناسب، گفت و گو، مشارکت، تفاهم، مدارا و اعتماد با توجه به ضرورت این فرایندها در زندگی اجتماعی و مشکلات و کمبودهای موجود در این موارد ۱۱- کمک به ایجاد ابتکار، خلاقیت، اعتماد به نفس در مردم در پاسخگویی به نیازهای کودکان ۱۲- کمک به ترویج آزادی و دموکراسی در جامعه به عنوان پیش نیاز شکلگیری سازمانهای غیر دولتی ۱۳- کمک به فقر زدایی در حوزه کار کودکان.
با توجه به اینکه خانه کودک ناصرخسرو و شوش از واحدهای اجرایی انجمن حمایت از حقوق کودک محسوب میشوند، ذکر توضیحاتی در زمینه انجمن حمایت از حقوق کودک و فعالیتهای آن ضروری به نظر میرسد:
۲-۵-۴ انجمن حمایت از حقوق کودک به عنوان نهادی حمایتی
انجمن حمایت از حقوق کودکان به عنوان سازمانی مستقل، غیردولتی (NGO) و غیر انتفاعی از سال ۱۳۷۳ فعالیت خود را با هدف اصلی انجمن آن گونه که در اساسنامه آمده است، تبلیغ و ترویج اصول مندرج در پیمان نامه حقوق کودک آغاز کرده است. کلیه فعالیتهای انجمن، غیر سیاسی و غیر انتفاعی است که ضمن رعایت کامل قوانین جمهوری اسلامی ایران در زمینههای مربوط به: ۱- آموزش ۲- اطلاعرسانی ۳- امور تعلیم و تربیت ۴- بهداشت و درمان ۵-کمکهای عملی به کودکان آسیب دیده از بلایای طبیعی و شرایط سخت ۶- کودکان کار و خیابان ۷-کودکان آزار دیده ۸- و نیز ارائه خدمات مشاوره به خانواده ها تلاش میکند.
در راستای دستیابی به زمینههای فوق، انجمن براساس سه دیدگاه فعالیت میکند:
۱ـ دیدگاه تقنینی: در دیدگاه تقنینی به سه موضوع زیر اشاره میشود: الف- توجه به قوانین مدنی کشور که به کودک و زندگی او مربوط است ب- تلاش برای بازنگری در قوانین موجود به نفع کودکان ج- ارائه پیشنهاداتی برای افزودن یا تغییر قوانینی در حمایت از کودکان.
۲ـ دیدگاه اجرائی: در دیدگاه اجرایی انجمن معتقد است که: الف- کوشش برای اجرای همه قوانینی که به نفع کودکان در قوانین کشور وجود دارند ب- تلاش در راه از بین بردن موانع اجرای درست آنها؛ زیرا علیرغم وجود بسیاری از قوانین، در مراحل اجرایی کاستیهایی دیده میشود، مانند قانون ممنوعیت کار کردن کودکان، آموزش رایگان و اجباری کودکان.
۳ـ دیدگاه اجتماعی: دیدگاهی که مورد نظر انجمن در سطح اجتماع میباشد به این قرار است:الف- آگاهی دادن و آموزش حقوق کودک به خانوادهها، نهادهای اجتماعی و افرادی که به نوعی با کودکان سر و کار دارند ب- تلاش در راه پیشگیری و کاهش بد رفتاری، آزار، سوءاستفاده، بیتوجهی، بهرهکشی، تبعیض و هر نوع سوء رفتاری که به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب میرساند.
۲-۵-۵ اهداف و برنامههای انجمن حمایت از حقوق کودک
اهداف انجمن حقوق کودک به طور اختصار عبارتند از: ۱- ارتقاء سطح دانش و آگاهی گروههای هدف نسبت به حقوق کودکان، بهداشت فردی، روانی و حقوق شهروندی. ۲- تغییر نگرش و رفتار گروه هدف نسبت به حقوق کودکان. ۳- ایجاد حس مسئولیت بین مردم منطقه و گروههای هدف نسبت به محیط خود و تشویق به مشارکت در مسائل اجتماعی جهت تغییر نگرش با مدنظر داشتن کنوانسیون حقوق کودک.
انجمن در راستای دستیابی به هدفهای فوق برنامه های زیر را مدنظر دارد:
۱- آموزش: برنامههای آموزشی این طرح با هدف توان افزایی کودکان و کسب مهارتهای زندگی شامل کلاسهای آموزشی مهدکودک و پیش دبستانی، کلاسهای تقویتی از ابتدایی تا کنکور، کلاسهای حرفهآموزی شامل خیاطی، آرایشگری، کامپیوتر و کلاسهای آموزشی زبان، آموزش خانواده (مادران) و برگزاری اردوهای آموزشی تفریحی برای کودکان از برنامههای این طرح است.
۲- بهداشت و سلامت: الف- آموزش و ارتقای بهداشت جهت حفظ سلامت کودکان در مقابل امراض و بیماریها (برگزاری کلاسهای آموزشی بهداشت فردی، بهداشت روانی و…) ب- بیماریابی و ارجاع کودکان به مرکز درمانی تخصصی ج- تلاش در جهت شناسایی امکانات درمانی رایگان و کم هزینه د-احداث پایگاه بهداشت توسط مرکز بهداشت شرق تهران با هدف تنظیم خانواده و پایش رشد کودکان.
۳- مددکاری اجتماعی: الف-تشکیل پرونده مددکاری اجتماعی برای کودکان و اولویتبندی نیازهای آنان و ارجاع آنها به مراکز ذیصلاح و پیگیری تا رفع مشکل کودکان ب-تلاش برای پیگیری حضانت و تهیه شناسنامه برای کودکان فاقد شناسنامه ج-تلاش برای بهبود وضعیت کودکان در زمینههای آموزشی و رفاهی (کودکان بازمانده از تحصیل).
۴- روابط عمومی: به منظور اطلاع رسانی در مورد مسائل و مشکلات، نیازها و توانمندیهای کودکان، تبلیغ حقوق و منافع کودکان در افکار عمومی، جذب منابع مالی، همکاریهای فکری و اجتماعی فعالیت میکنند که تهیه گزارش عملکرد و دستاوردهای خانه کودک و همچنین برگزاری نمایشگاهها و مناسبتها از مهمترین موارد تعریف شده در این برنامه است.
۵- ایجاد کتابخانهی کودک و نوجوان: به منظور ارتقای سطح دانش و تشویق کتابخوانی اولین کتابخانه کودک و نوجوان در منطقه در سال ۸۶ در خانه کودک افتتاح شد و برنامههایی از قبیل امانت دادن کتاب، کتابخوانی گروهی، دعوت از نویسندگان کودک و نوجوان و برگزاری جشن تشویق فعالان کتابخانه و… را شامل میشود.
۲-۵-۶ جمعیت تحت پوشش سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی
گروه هدف این مراکز کودکان و نوجوانان (زیر ۱۸ سال) هستند که جمعیت تحت پوشش آنها، بیشترکودکان بازمانده از تحصیل، کودکان خیابانی، کودکان کار، کودکان محروم و کودکانی که در معرض آسیبهای اجتماعی و حوادث طبیعی هستند یا در معرض خطر هستند، که زندگی آنها تحت شرایطی خاص است که در کل آنها را به نام کودکان در وضعیت دشوار میشناسند. در این سازمانها بیشترین تأکید بر روی کودکان بازمانده از تحصیل، کودکان در معرض آسیب یا آسیب دیده و کودکان خیابانی هستند. همچنین کلیه افرادی که در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با گروه هدف باشند، مانند والدین و مربیان را شامل میشود. به طور خلاصه توجه همزمان و هماهنگ به کودک، خانواده و محیط اجتماعی او است.