فصل پنج : بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………. ۱۱۸
۵-۲- خلاصه نتایج ……………………………………………………………………………………………………….. ۱۲۰
۵-۳- بحث نتایج …………………………………………………………………………………………………………. ۱۲۱
۵-۴- محدودیت های پژوهش ……………………………………………………………………………………….. ۱۲۷
۵-۵- پیشنهادات پژوهش …………………………………………………………………………………………………… ۱۲۸
منابع
الف) منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………… ۱۳۱
ب) منابع لاتین ……………………………………………………………………………………………………………… ۱۳۴
پیوست ………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۳۷
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۴-۱ : شاخص های توصیفی مربوط به ویژگی های جمعیت شناختی افراد مرحله اول (۴۰۸ = n)……………………………………………………………………………………………………………………. 100
جدول ۴-۲ : نتایج توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش افراد مرحله اول (۴۰۸ = n)……………. 101
جدول ۴-۳ : نتایج توصیفی مربوط به ویژگی های آزمودنی ها بر حسب دو گروه (MBSR و کنترل)…………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۳
جدول ۴-۴ : نتایج توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون و پس آزمون ……………………………………………………………………………………………….. ۱۰۴
جدول ۴-۵ : نتایج مربوط به مقایسه متغیر نگرانی بیمارگونه در گروه های آزمایش و کنترل براساس آزمون یومن ویتنی …………………………………………………………………………………………….. ۱۰۶
جدول ۴-۶ : نتایج مربوط به مقایسه متغیر فرانگرانی در گروه های آزمایش و کنترل براساس آزمون یومن ویتنی ……………………………………………………………………………………………… ۱۰۷
جدول ۴-۷ : نتایج توصیفی مربوط به انتظار از درمان، در گروه آزمایش ………………………………. ۱۰۹
جدول ۴-۸ : نتایج توصیفی مربوط به رضایت از درمان، در گروه آزمایش ……………………………. ۱۱۰
جدول ۴-۹ : نتایج مربوط به مقایسه متغیر نگرانی بیمارگونه مرحله ی پیش آزمون، در دو گروه آزمایش و کنترل براساس آزمون یومن ویتنی ……………………………………………………………………… ۱۱۱
جدول ۴-۱۰ : نتایج مربوط به مقایسه متغیر فرانگرانی مرحله ی پیش آزمون، در دو گروه آزمایش و کنترل براساس آزمون یومن ویتنی……………………………………………………………………….. ۱۱۲
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۴-۱۱ : نتایج مربوط به مقایسه میانگین نمره پیش آزمون با پس آزمون متغیر نگرانی بیمارگونه، در گروه آزمایش، براساس آزمون ویلکاکسون …………………………………………………… ۱۱۳
جدول ۴-۱۲ : نتایج مربوط به مقایسه میانگین نمره پیش آزمون با پس آزمون متغیر فرانگرانی، در گروه آزمایش، براساس آزمون ویلکاکسون …………………………………………………………………… ۱۱۴
جدول ۴-۱۳ : نتایج مربوط به مقایسه میانگین نمره پیش آزمون با پس آزمون متغیر نگرانی بیمارگونه، در گروه کنترل، براساس آزمون ویلکاکسون ……………………………………………………… ۱۱۵
جدول ۴-۱۴ : نتایج مربوط به مقایسه میانگین نمره پیش آزمون با پس آزمون متغیر فرانگرانی، در گروه کنترل، براساس آزمون ویلکاکسون ……………………………………………………………………… ۱۱۶
فصل اول
کلیات طرح
۱-۱- بیان مساله
از آن جا که بسیاری از فرایندهای مرتبط با نگرانی در اختلالات روان شناختی نقش دارند، نگرانی هم به لحاظ پژوهشی و هم به لحاظ نظری دارای اهمیت است (دیوی[۱] و ولز[۲]، ۲۰۰۶). داشتن مقداری نگرانی، برای حل مسایل سودمند است، زیرا منجر به رفتار متمرکز بر مساله می شود، اما افزایش میزان نگرانی، نه تنها کارساز نیست که گاه خود بر مشکلات موجود دامن می زند. این مولفه به افکار مداوم و تکراری در مورد دلواپسی های شخصی از یک سو و مشکل در پایان دادن به این زنجیره افکار، از سوی دیگر اشاره دارد (شاهجویی و همکاران، ۱۳۹۰).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نگرانی فرایند شناختی معمول در جمعیت های عادی است، در حالی که نگرانی شدید و بیمارگونه ویژگی اصلی اختلال اضطراب فراگیر است (انجمن روان پزشکان امریکا[۳]، ۱۹۹۴). با توجه به این که نگرانی خصیصه معمول در اختلالات اضطرابی است (هرچند به گونه معناداری در میان مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، بیش ترین فراوانی را داراست؛ براون[۴]، آنتونی[۵] و بارلو[۶]، ۱۹۹۲؛ به نقل از بارلو، ۲۰۰۲)، به نظر می رسد که فهم بهتر نگرانی، درک سایر اختلالات اضطرابی را نیز تسهیل کند (بارلو، ۲۰۰۲). تحقیقات نشان می دهد که نگرانی، مانع پردازش های هیجانی می شود بنابراین
ممکن است در درمان مشکلات روان شناختی از قبیل اختلالات اضطرابی که برای ایجاد تغییرات درمانی در آن ها، وجود چنین پردازش هایی ضروری است، مداخله کند. بنابراین پیشرفت در درمان های موثر بر این حوزه، ممکن است موجب پیشرفت در درمان یا پیش گیری از سایر اختلالات نیز بشود (سیموس[۷]، ۱۳۸۴).
کارهای اولیه بر روی نگرانی توسط بورکووک[۸] و همکارانش انجام شد (ولز، ۱۳۸۴). بورکووک (۲۰۰۲؛ به نقل از دلگادو[۹] و همکاران، ۲۰۱۰) نگرانی را به صورت زنجیره ای از عواطف منفی، افکار و تصاویر نسبتا غیرقابل کنترلی تعریف می کند که منجر به گسترش تلاش های ذهنی به منظور اجتناب از تهدیدهای پیش بینی شده ی بالقوه می شود.
نگرانی به عنوان شیوه ای برای مقاوم شدن علیه درد و مشکلات احتمالی در نظر گرفته می شود اما اغلب این دیدگاه، نتیجه ی معکوس به بار می آورد (اورسیلو[۱۰]و رومر[۱۱]، ۲۰۱۱). به نظر می رسد که تفکر مداوم در خصوص فجایع بالقوه ای که در آینده ممکن است رخ دهد، باعث اجتناب می شود (رومر و اورسیلو، ۲۰۰۲؛ به نقل از بائر[۱۲]، ۲۰۰۶). اجتناب رفتاری – عمل کردن به شیوه ای که ما را از موقعیات برانگیزاننده ی اضطراب دور کند- مولفه ی کلیدی ترس و اضطراب است. هنگامی که تصور می کنیم یک موقعیت یا فعالیت احتمالا منجر به تهدید بالقوه ای می شود، ممکن است که تصمیم بگیریم از آن اجتناب کنیم. اگر ما دچار ترس یا اضطراب شویم راهبردهای گوناگونی را استفاده می کنیم تا از آن موقعیت فرار کنیم و یا هنگام مواجه شدن با هیجان هایی که ورای تحمل ماست، ممکن است از ترس بی حرکت مانده و یا با این امید، این شرایط را تحمل کنیم که عامل تهدید کننده یا استرس زا، سپری خواهد شد (اورسیلو و رومر، ۲۰۱۱).
این عملکرد اجتنابی، پریشانی و استرس تجارب درونی را در کوتاه مدت کاهش می دهد اما با دخالت در پردازش هیجانی در درازمدت، این هیجانات را طولانی تر می کند (رومر و اورسیلو، ۲۰۰۲؛ به نقل از بائر، ۲۰۰۶). واکنش به تجارب درونی همراه با تلاش در سرکوب یا اجتناب از این افکار و احساسات، احتمالا منجر به افزایش این واکنش ها می شود. تقویت این احساسات، خود منجر به کاهش وضوح هیجانات می شود: همان طور که افکار و احساسات از طریق واکنش منفی به آن ها، قضاوت کردن در خصوص آن ها و تلاش برای اجتناب از آن ها، شدیدتر می شود، پاسخ های حقیقی نیز تیره تر شده و از وضوح آن ها کاسته می شود.
بنابراین اغلب مواقع افراد نگران، احساس “آشفتگی” و یا “ناراحتی” را گزارش می کنند اما در بیان دقیق و مشخص حالت هیجانی خویش مشکل دارند. فقدان وضوح هیجانات، توانایی افراد را در استفاده مناسب از پاسخ های هیجانی محدود می کند. هم چنین، براین اساس افراد حالت های درونی، به عنوان مثال حالت ناخوشایند و منفی، را به تجربه ی خود اضافه می کنند که این امر چرخه ی نگرانی را دائمی می کند (بائر، ۲۰۰۶).
آن چه که منجر به تمایز میان نگرانی با افکار و تصاویر ناخوانده کوتاه مدت می شود، تکرار مستمر نگرانی است. نگرانی در پژوهش بورکووک و اینز[۱۳]، (۱۹۹۰؛ به نقل از کلارک[۱۴] و فربورن[۱۵]، ۱۳۸۵) در مقایسه با تفکر بهنجار یا در پژوهش ولز و موریسون[۱۶]، (۱۹۹۴؛ به نقل از کلارک و فربورن، ۱۳۸۵) در مقایسه با وسواس ها، بیش از آنکه حاوی تصاویر باشد دربرگیرنده ی افکار است.
اما ترنر [۱۷]و همکاران (۱۹۹۲؛ به نقل از ریجسورت[۱۸] و همکاران، ۲۰۰۱) معتقدند که میان نگرانی و افکار وسواسی چندین شباهت وجود دارد:
۱) هر دو پدیده هم در جمعیت عادی و هم در جمعیت بالینی اتفاق می افتد.
۲) به نظر می رسد که محتوا و شکل نگرانی و افکار وسواسی در جمعیت های بالینی و عادی مشابه باشد.
۳) اما در جمعیت بالینی نسبت به جمعیت عادی فراوانی و احساس کنترل ناپذیری آن ها بیش تر است.
۴) هم نگرانی و هم افکار وسواسی با خلق منفی در ارتباط هستند. و این که
۵) عوامل بیمارگونه ی متعددی وجود دارد که نشان می دهد به چه علت بعضی از افراد نگرانی ها و افکار وسواسی بیمارگونه دارند و عده ای، ندارند.