- مقیاس شاخص: بهتر است که هر دو مقیاس ارجحیت مثبت و منفی اندازه برابری داشته باشند، نزدیک به صفر(۰).
- قابلیت سازگاری شاخص: بهتر است که قابلیت دربرگرفتن بیش از دو نوع غذا را در شاخص داشته باشیم.
- حیطه ی یک شاخص: بهتر است مقدار شاخص حداکثر در همه ی تراکم های غذایی قابل استفاده باشد.
به طور کلی سه گروه مطالعات برای اندازه گیری ارجحیت توسط منلی و همکارانش در سال ۱۹۹۳ و ۲۰۰۲ مورد بررسی قرار گرفته است. بایستی توجه داشت که این ارجحیت ها می تواند در سطح زیستگاه، مکان های آشیانه گذاری و یا ارجحیت غذایی مطرح شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
طرح نوع I: مطالعاتی که در آنها تمام اندازه گیری ها در سطح جمعیت انجام می شود نه در سطح فرد. و از منابع مصرف شده و مصرف نشده در کل منطقه مورد مطالعه نمونه برداری انجام می شود. به عنوان مثال، حضور یا عدم حضور گروه های سرگین در هر کوادارت ثبت شود (Krebs, 1999 ; Manley, 2002؛ عجمی، ۱۳۸۱).
طرح نوع II: در این نوع از مطالعه افراد شناسایی شده و منابع استفاده شده برای هر فرد اندازه گیری می شود. اما موجودیت منابع در سطح جمعیت و برای کل منطقه مورد مطالعه اندازه گیری می شود. مثلاٌ می توان محتوی نمونه های شکمبه جانور را بررسی کرده و آنرا با غذای قابل دسترس در منطقه مقایسه کرد (Krebs, 1999 ; Manley, 2002؛ عجمی، ۱۳۸۱).
طرح نوع III: مانند طرح نوع II افراد مورد اندازه گیری واقع می شوند، اما علاوه برآن قابلیت در دسترسی منابع برای هر فرد اندازه گیری می شود. بعنوان مثال مکان های زیستگاه را می توان توسط گروهی از افراد که به فرستنده های رادیویی مجهز شده اند، اندازه گیری کرد و این اندازه گیری ها را با زیستگاه هی قابل دسترس در داخل گستره ی خانگی هر فرد مقایسه نمود (Krebs, 1999; Manley, 2002؛ عجمی، ۱۳۸۱).
۱-۸-۲- شاخص های انتخاب
شاخص های ارجحیت متنوعی تاکنون در منابع ذکر شده است که از آن میان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- شاخص نسبت علوفه
ساده ترین سنجنده ی ارجحیت، نسبت علوفه است که برای اولین بار توسط Savage(1931) و Williams & Marshall(1938) ارائه شده است (Krebs, 1999; Manly et al., 2002):
(۱-۱)
که در این معادله:
wi= نسبت علوفه برای گونه ی i (شاخص ۲ Cock[13] ۱۹۷۸)
oi= نسبت یا درصد گونه های i در رژیم غذایی
pi= نسبت یا درصد گونهi دردسترس در محیط
نسبت های علوفه محاسبه شده مربوط به گونه های گیاهی مورد تغذیه در جدول ۴-۱ آورده شده است.
نکته قابل توجه در این جدول این است که تنها شاخص نسبت علوفه در مورد گونه های مورد تغذیه ارائه شده است.
روزیری و همکاران[۱۴] (۱۹۷۵) مقادیر شاخص انتخاب را به منظور مشخص نمودن ارزش رجحانی بدین گونه تقسیم نموده اند (عجمی ،۱۳۸۱):
بیشتر از ۲.۱ نشان دهنده ی رجحان کامل،
۲- ۱.۴ نشان دهنده ی رجحان نسبی،
۱.۳- ۰.۷ ارجحیت متوسط،
۰.۶- ۰.۳ اجتناب نسبی،
کمتر از ۰.۲ اجتناب کامل.
- شاخص انتخاب استاندارد شده
به عقیده Krebs(1999) در روش تعیین شاخص انتخاب (نسبت علوفه) شاخص های انتخاب بالای ۱.۰ نشان دهنده ارجحیت گونه و شاخص های کمتر از ۱.۰ نشان دهنده ی اجتناب هستند. در حالی که شاخص های انتخاب ممکن است از ۰ تا ∞ باشند، که این امر مسئله ای است که اختلال ایجاد می کند. در این مورد منلی و همکارانش (۱۹۹۳) نسبت های علوفه یا شاخص های انتخابی تحت عنوان نسبت های استاندارد شده را ارائه نموده اند (که همان شاخص چیسون[۱۵] است که در سال ۱۹۷۸ ارائه شده است (Manly et al, 2002) البته با جایگزینی wi به جای (oi /pi)) :
(۱-۲)
که در این معادله:
Bi = شاخص استاندارد شده برای گونه i
= wi نسبت علوفه برای گونه i
نسبت های استاندارد شده پایین تر از این مقدار (تعداد منابع/۱) نشان دهنده ی اجتناب نسبی، و مقادیر بالاتر از آن نشان دهنده ارجحیت نسبی هستند (Krebs, 1999).
- شاخص مورداک[۱۶]
برخی از شاخص های ارجحیت تنها دو گونه را مورد مقایسه قرار می دهند (Krebs, 1999؛ عجمی، ۱۳۸۱).مورداک در سال ۱۹۶۹ شاخص C را به صوزت زیر ارائه نمود:
(۱-۳)
که در این رابطه
= نمایه مورداک برای برآورد ارجحیت
= نسبت گونه طعمه a وb در رژیم غذایی
= نسبت گونه طعمه aوb در محیط