(آزادی،۱۳۷۳:ص۶۴)
۴-۱۷- خلاصه فصل چهارم
شاید بتوان گفت هیچ شاعری در آثار خود به اندازه سعدی ،به مسائلاجتماعی توجّه نکرده است و آن ملاحظاتی که در مورد جامعه مطرح می کند،فکر شخصی او نیست بلکه مسائلی هستند که جامعه زمان سعدی را فرا گرفته بودند زیرا می دانیم که ایران در روزگار سعدی به عنوان جزئی از قلمرو اسلام یکی از سیاه ترین دوران ها را به خود دیده است.البته ظاهر شهر بوی دین و مذهب داشت اما در باطن آن دزدی،فقر،ولگردی،مستی ،عشق بازی با پسران و…بر شهر حکومت می کرد. سعدی هم به عنوان یک معلّم اخلاق که دنیای عصر خود را بیمار و محتاج هدایت یافته برای تعلیم دید گاه های خود شیوه پند و اندرز را انتخاب کرده است؛اما پند و اندرز های او،تنها برای سلاطین و ملوک نبوده ،بلکه سعدی در ساغر زرّین خود، داروی پند و اندرز را می ریخته و با روان شناسی اجتماعی هوشمندانه خود،داروی تربیت را با شکر هنر و ذوق در آمیخته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
رفت و آمد سعدی با اشخاص و طبقات مختلف جامعه و تأمّل در رفتار و خلقیات آنان، موجب شده است که در آثار خود از طبقات مختلف مردم سخن بگوید. در واقع هر پژوهنده ای با مطالعه در آثار سعدی به ویژگی مردم شناسی او و نگاه ژرف بینش به مسائل مختلف پی می برد.
فصل پنجم
بررسی روابط اجتماعی درآثار سعدی و تطبیق آن با نهج البلاغه
۵-۱- ادبیّات تطبیقی
ادبیّات تطبیقی ، در واقع عبارت است از تحقیق در باب روابط و مناسبات بین ادبیّات ملل و اقوام مختلف جهان.
«کسی که در این زمینه پژوهش می کند مثل آن است که در سرحدّ قلمرو زبان قومی به کمین نشسته تا تمام مبادلات و معادلات فکری و ادبی را که از سرحدّ بین اقوام دور و نزدیک
دیگر روی می دهد تحت نظارت و مراقبت خویش بگیرد و پیداست که حاصل هر
تحقیق او به میزان دقّت و مراقبتی که در این تحقیق به کار بندد مناسب خواهد بود.
(زرّین کوب، ۱۳۶۹: ص ۱۸۲)
«تحقیق و پژوهش در ادبیّات تطبیقی، سبب علل و اسباب واقعی تحولات ادبی و تغییراتی را که در معانی و اسالیب مختلف حاصل می شود، آسان می کند و آن محدودیّتی را که برای محقّق و نقّاد به سبب نظر در تحقیق ادبی قومی و محلّی حاصل می شود و او را از ادراک نسبی وقایع محروم می داردتا حدّی رفع می کند و از بین می برد.
مکتب فرانسوی که از پیشگامان ادب تطبیقی است، شرط لازم را برای ادب تطبیقی وجود تأثیر و تأثّر بین دو شاعر یا دو نویسنده می داند و موضوعاتی را که بین آنها هیچ گونه تأثیر و تأثّری نباشد در ادبیّات تطبیقی جایی ندارد.» (همان، ص ۱۸۳ )
۵-۲- درآمد
نهج البلاغه کتابی بسیار ارزشمندی است این کتاب به منزله دایره المعارف است که در آن موضوعات مختلفی مورد بحث،تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در این کتاب علاوه بر مباحث مربوط به توحید، معاد، نبوّت و سایر مواعظ و اخلاقیات، یک سلسله مباحث جامعه شناسی هم وجود دارد که در تمامی اعصار و قرون می تواند مورد استفاده جوامع بشری باشد؛ راجع به فتنه ها و علل آنها، عزّت ها و شوکت ها، راجع به اصول عدل، مساوات، حقوق، حکومت و قانون، وظایف حاکم و رعیّت و وظایف مردم نسبت به یکدیگر و امثال اینها. مباحثی هم پیرامون روابط اجتماعی و نحوه ارتباط با گروه های مختلف جامعه دارد.
سعدی هم خود بزرگترین ناصح و پند دهنده زبان فارسی است درکنار اینکه یک شاعر بزرگ است می توان او را یک متفکّر اجتماعی هم نامید که دغدغه زندگی همه اقشار جامعه را دارد. بنابراین در آثارش، عناوین و مضامین متعدّد اجتماعی را ذکر می کند به همین دلیل آثار او بیشتر وجهه تعلیمی و آموزشی به خود گرفته اند.
امام علی (علیه السّلام) و سعدی (علیه الرّحمه) هر دو به جامعه خود به دیده دقّت نگریسته اند و به نوعی در کتابشان مسائل مهم روزگار خود و دستورالعمل های لازم برای به سعادت رساندن آنها را انعکاس داده اند. اینجا جا دارد که اندکی به تأثیر پذیری سعدی از نهج البلاغه هم اشاره شود.
شاید بتوان گفت که بعد از قرآن، نهج البلاغه به صورت کلامی نافذ و پرمعنی و گنجینه ای از علم و معرفت است که بر بزرگان و رهروان مکتب، تأثیر به سزایی داشته و سعدی نیز از این رهگذر بی بهره نمانده است. وی ازکلام دلنشین علی (علیه السّلام) در نهج البلاغه، بهره مند گردیده است که در ادامه نمونه هایی از افکار تربیتی سعدی را با بعضی از نکات و کلمات علی (علیه السّلام) مقایسه می کنیم تا بر میزان اقتباس و استفاده سعدی از نهج البلاغه به عنوان یک منبع تربیتی آگاهی یابیم.
این دو بزرگوار برای بیان مفاهیم تربیتی خود، هر کدام روش خاصّی را برگزیده اند.
سعدی، داوری تلخ موعظه و نصیحت را با شیرینی حکایات و ابیات ساده خود در کام مخاطب، گوارا می سازد. امام علی (علیه السّلام) هم با شیوه خاصّ خود به اندرز و ارشاد مردم روزگار خود بلکه تمامی بشریّت می پردازد و هر کدام مضامین اجتماعی بی شماری را مورد توجّه قرار داده اند و در بعضی موارد، دیدگاه مشترک در خصوص یک عنوان اجتماعی دارند . ممکن است افق دید این دو بزرگوار بعضی جاه ها متفاوت باشد و هر کدام در مورد نحوه ارتباط با گروه های مختلف نظر متفاوتی داشته باشند، اما سعی شده است که مهمترین افرادی که حتّی عامّی ترین انسانها با آنها ارتباط دارند؛ مورد بحث قرار گیردو هم چنین به اصولی که باعث تحکیم ارتباط اجتماعی می شود، اشاره شود.
مثالها و نمونه ها هم بر اساس روش کار این دو بزرگوار، نیز ذیل عنوان مورد بحث ذکر
می شوند. در بعضی موارد به صورت ابیات و گاهی هم به صورت جملات وعبارات؛ به خصوص از نهج البلاغه و گلستان سعدی به صورت جمله ها و عبارات و گاهی در قالب حکایات دلپذیر ذکر شده است. به تناسب هر موضوع نیز، از آیات، روایات ، احادیث، سخنان بزرگان دین و نظرات اخلاقی علمای اسلام استفاده شده است.
برای اینکه با نگاه تطبیقی و مقایسه ای به دیدگاه های دو نویسنده نگریسته شود؛ سعی شده است که به طور همزمان در کنار بیان نظر مشترک آنها، برخی از دیدگاه های متناقض و گاه متّضاد سعدی شیرازی و امام علی(ع) نیز ذکر شود.
۵-۳- عوامل حفظ روابط سازنده اجتماعی
از آنجا که فطرت انسانی بر انس و رابطه با یکدیگر پایه گذاری شده، انسان دوست دارد که همیشه زندگی جمعی را داشته باشد و از انزوا و گوشه گیری متنفّر است، زندگی جمعی آداب و شرایطی دارد تا محیط را برای زندگی سالم و توأم با آرامش آماده کند و زمینه های نزاع و دشمنی را از میان بردارد. انسان برای اینکه در این زندگی جمعی روابط سالم و پسندیده ای با سایر افراد داشته باشد باید یک سری اصول را رعایت کند که امام علی (علیه السّلام) و سعدی و سایر بزرگان در این زمینه سخنانی ارزنده گفته اند که در ادامه ذکر خواهد شد.
۵-۳-۱- ادب درگفتار
یکی از اصولی که در فرایند ارتباط با دیگران باید به آن توجّه کرد؛ ادب در گفتار است که رعایت درست، به جا و به موقع آن باعث تحکیم روابط اجتماعی می شود. امام علی (علیه السّلام) و سعدی در این زمینه سخنان بسیار دارندکه شامل این مواردند. توصیه به سکوت به موقع و کم حرفی، سنجیده سخن گفتن و به موقع سخن گفتن.
۵-۳-۱-۱- سکوت وکم صحبتی: امام علی (علیه السّلام) در این زمینه می فرماید: «آنچه نمی دانی مگو، بلکه همه آنچه را که می دانی نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ برای اعضای بدنت، چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجّت آورده است.» (نهج البلاغه،ص ۵۱۷، حکمت،۴۳۰) یا
« باسکوت بسیار وقار انسان بیشتر می شود (همان، ص ۳۸۹، حکمت ۳۲۴)
سعدی خاموشی وسکوت را وسیله ای برای شنیدن سخن دیگران می داندو می گوید انسان فقط برای بیان سخنان ارزشمند باید حرف بزند.
او در مورد ارزش سکوت می گوید:
«زبان در کش ای مرد بسیار دان
صدف وار گوهر شناسان راز
که فردا قلم نیست بر بی زبان
زبان جز به لؤلؤ نکردند باز