(۷-۶)
از بردار u بدست آمده تنها مقدار اول به پروسه اعمال می شود.
که k اولین سطر از ماتریس میباشد. در نهایت سیگنال کنترل به صورت زیر قابل محاسبه خواهد بود:
برای پیادهسازی این قانون کنترل مقادیر و با بهره گرفتن از مدل فرایند به صورت زیر پیشبینی شدهاند:
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
همانطور که از روابط فوق آشکار است برای پیشبینی خروجی سیستم به بردار مقادیر گذشته ورودی ، نیاز است.
این روش به ازای مقادیر مختلف به فرایند اعمال شده است. نتیجه تغییر این ضریب وزنی مرتبط با تابع هزینه، این است که هر چه مقدار λ بزرگتر باشد سیگنال کنترل کوچکتری قابل اجرا خواهد بود و اگر این ضریب کوچک انتخاب شود پاسخ سیستم سریع تر می شود و خطای بین خروجی و مرجع بدون در نظر گرفتن مقدار سیگنال کنترل کمینه می شود. نتایج اعمال این کنترل کننده به فرایند دما در شکلهای ۷-۳ و ۷-۴ نشان داده شده است.
شکل ۷-۳٫ نتیجه اعمال کنترلکننده GPC برای افق کنترل و پیشبین ۶ برای مقادیر مختلف .
شکل ۷-۴٫ سیگنال کنترل اعمال شده(درصد).
در آزمایش فوق سیگنال مرجع از مقدار ۲۷ درجه سانتی گراد به مقدار ۳۰ برای افزایش مییابد، پس از آن مقدار سیگنال مرجع به مقدار اولیه خود یعنی ۲۷ درجه سانتیگراد تغییر مییابد. در این حالت دمای آب از طریق تبادل حراتی با محیط بیرون کاهش مییابد. به همین ترتیب این آزمایش برای دو مقدار دیگر صورت گرفته است. پاسخ زمانی این کنترلکننده در شکلهای ۷-۳ و ۷-۴ نشان داده شده است. از نتایج آشکار است که پیادهسازی این روش به خوبی صورت نگرفته است، سیگنال کنترل اعمال شده به هیتر دارای نوسانات بسیار زیادی است و سیگنال مرجع با افزایش مقادیر و در نتیجه کاهش سیگنال کنترل، دارای بالازدگی از سیگنال مرجع است و هم چنین با وجود تغییر پارامتر سرعت پاسخ در هر سه مورد تقریبا یکسان است اگرچه برای ضریب وزنی پاسخ از دو حالت دیگر از دیدگاه دنبال کردن سیگنال مرجع مناسبتر است. علت این موضوع پیچیدگی محاسباتی در این الگوریتم میباشد. شکل ۷-۵ توابع ساخته شده برای پیادهسازی این الگوریتم روی PLC را در نرمافزار simatic manager نشان میدهد. همانطور که مشاهده می شود تابع FB1 حجم حافظه بالایی را در پردازنده PLC به خود اختصاص داده است و در هر زمان اسکن OB1، این تابع فراخوانی میشود. همین امر باعث می شود که زمان اسکن برنامه تا ۸۳ میلی ثانیه افزایش پیدا کند و عملکرد موج PWM تولیدشده برای اعمال به هیتر را با مشکل مواجه و در نتیجه خروجی فرایند را خراب کند.
شکل ۷-۵٫ مجموعه توابع ساخته شده برای پیادهسازی الگوریتم GPC برای افق کنترل و پیشبین ۶٫
مقدار کمینه و بیشینه زمان اسکن برنامه در شکل ۷-۶ مشخص شده است.
شکل ۷-۶٫ مقدار کمینه و بیشینه زمان اسکن برنامه.
برای حل این مشکل از وقفه زمانی OB35 استفاده شده، این بلاک در مدت زمان مشخص شده که در تنظیمات سخت افزاری تعیین میگردد (در این حالت ۱۰۰ میلیثانیه) فراخوانی و توابع موجود در آن اجرا میگردد. این وقفه زمانی اجرای توابع موجود در آن را در زمان مشخص شده تضمین می کند. به عبارتی OB1 و OB35 در CPU به صورت موازی با یکدیگر پردازش میشوند، روتین و برنامه های نوشته شده در OB1 به صورت نرمال اجرا و مقادیر سیگنال کنترل هر ۱۰۰ میلیثانیه به روز میشوند و duty cycle موج PWM را تغییر می دهند. بهبود عملکرد الگوریتم GPC در این حالت در شکلهای ۷-۷ و ۷-۸ نشان داده شده است.
شکل ۷-۷٫ نتیجه اعمال کنترلکننده GPC با وقفه زمانی برای افق کنترل و پیشبین ۶ برای مقادیر مختلف .
شکل ۷-۸ سیگنال کنترل اعمال شده (درصد).
برای بررسی عملکرد الگوریتم در این حالت سیگنال مرجع همانند حالت قبل برای سه مقدار ضریب وزنی ، از مقدار ۲۷ به ۳۰ درجه سانتیگراد افزایش یافته است. پاسخ زمانی خروجی دما در شکل ۷-۷ نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می شود برای هر سه مقدار ضریب وزنی کنترل با کیفیت خوبی بدون بالازدگی از مقدار مرجع صورت گرفته است. برای ضریب وزنی سرعت پاسخ از دو ضریب وزنی دیگر بیشتر و سیگنال کنترل اعمال شده بزرگتر است. همچنین سیگنال کنترل اعمال شده در این حالت دارای میزان نوسانات بسیار کمتری میباشد. تابع ساخته شده برای پیادهسازی این الگوریتم در نرمافزار Step7 در شکل ۷-۹ آورده شده است.
شکل ۷-۹٫ تابع ساخته شده برای پیادهسازی الگوریتم GPC با افق کنترل و پیشبین ۶ به همراه تاخیر.
تابع GPC با افق کنترل و پیش بین ۶ در شکل فوق نشان داده شده است. ورودی این تابع پارامترهای مدل، بردارهای گذشته ورودی و خروجی، ضریب وزنی و مقدار سیگنال مرجع میباشند که با مشخص کردن این ورودی ها، سیگنال کنترل و خروجی پیش بینی شده فرایند محاسبه میشوند. سیگنال کنترل به صورت زمان حقیقی با ایجاد موج PWM به هیتر اعمال شده و خروجی حاصل از فرایند متناظر با این ورودی دوباره به تابع GPC فیدبک داده می شود.
۷-۲-۳- پیادهسازی روش کنترل مدل پیشبین تعمیمیافته برای فرایند سطح
این فرایند متشکل از دو تانک میباشد که مایع درون آنها می تواند از طریق دو اینورتر متصل به پمپهای رفت و برگشت جابهجا شود. برای مدل کردن این فرایند، دمای آب درون تانک اول ثابت در نظر گرفته شده است و با اعمال فرکانسهای مختلف به اینورتر داده های سطح با زمان نمونهبرداری ۱ ثانیه ذخیره میشوند. در ادامه داده های استفاده شده برای شناسایی سیستم در شکل های ۷-۱۰ و ۷-۱۱ نشان داده شده اند.
شکل ۷-۱۰٫ سطح مایع تانک اول (خروجی).
شکل ۷-۱۱٫ فرکانس اعمال شده به اینورتر (درصد).
فرایند سطح یک فرایند انتگرالگیر میباشد، زیرا تا زمانی که فرکانس به اینورتر اعمال شود سطح آب در مخزن اول افزایش پیدا می کند. مدل زیر این فرایند با خاصیت انتگرال گیر را توصیف می کند:
(۷-۷)
با ساده کردن رابطه Diophontine همانند آنچه برای فرایند حرارتی محاسبه شد، میتوان مقادیر E و F را نیز برای افق کنترل و پیشبین ۶ محاسبه نمود.
برای افق کنترل و پیشبین ۶ بهترین خروجی پیشبینی شده برای سیستم به صورت زیر تعریف می شود:
(۷-۸)
که در آن ماتریسهای G و G‘ و F به صورت زیر محاسبه شده است:
اگر رابطه (۷-۸) را به فرم بسته در بیاوریم، خواهیم داشت
و در نهایت سیگنال کنترل به صورت زیر قابل محاسبه است:
(۷-۹)
از بردار u بدست آمده تنها مقدار اول به صورت زیر به پروسه اعمال میشود:
که k اولین سطر از ماتریس برای ، به صورت زیر خواهد بود:
این روش به ازای مقادیر مختلف به فرایند اعمال شده است، ضریب وزنی کنترل λ هر چه بزرگتر باشد کنترل اعمالی کوچکتری قابل اجرا خواهد بود و اگر این ضریب کوچک انتخاب شود پاسخ سیستم سریع میشود و خطای بین خروجی و مرجع بدون در نظر گرفتن مقدار کنترل کمینه میشود. نتایج اعمال این کنترل کننده به فرایند سطح در شکلهای ۷-۱۲ و ۷-۱۳ نشان داده شده است.
شکل ۷-۱۲٫ نتیجه اعمال روش کنترل مدل پیشبین با افق کنترل و پیشبین ۶ برای فرایند سطح.
شکل ۷-۱۳٫ سیگنال کنترل اعمال شده (درصد).
در آزمایش طراحی شده برای بررسی عملکرد این الگوریتم، سیگنال مرجع سطح برای مقادیر مختلف ضریب وزنی از مقدار ۲۸ به مقدار ۳۵ سانتیمتر افزایش پیدا کرده است. از نتایج شکل ۷-۱۲ آشکار است که برای مقادیر ضریب وزنی () کوچک سیگنال مرجع به خوبی دنبال شده است اما برای سایر مقادیر سیگنال مرجع با دقت خوبی دنبال نشده است. از طرفی درجه ۲ بودن مدل و از طرف دیگر محاسبات و فرمولهای GPC باعث افزایش زمان اسکن برنامه شده و همین امر موجب ایجاد تاخیر در اعمال سیگنال گنترل به فرایند می شود و بالازدگی از مقدار سیگنال مرجع را نتیجه میدهد. در این حالت تابع ساخته شده برای این الگوریتم حجم ۱۰۱۱۷ بایت از حافظه کاری PLC را اشغال می کند. برای حل این مشکل در گام اول، فرایند را با مدل درجه اول تخمین میزنیم و در گام دوم از روش کنترل مدل پیشبین تعمیمیافته صنعتی برای اعمال به این فرایند استفاده میکنیم.
تابع ساخته شده در نرمافزار simatic manager برای اعمال این الگوریتم به فرایند و زمان اسکن برنامه در شکلهای ۷-۱۴ و ۷-۱۵ نمایش داده شده اند.
شکل ۷-۱۴٫ تابع ساخته شده در نرمافزار siamtic manager برای اعمال الگوریتم به فرایند.
شکل ۷-۱۵٫ زمان اسکن برنامه.
حال فرایند فوق را با مدل درجه اول به صورت زیر تخمین می زنیم:
(۷-۱۰)
نتایج اعمال روش استاندارد GPC برای افق کنترل و پیشبین زیر با در نظر گرفتن مدل فوق در شکلهای ۷-۱۶ و ۷-۱۷ نمایش داده شده است. نتایج برتری این حالت را نسبت به حالت قبل از دیدگاه دنبال کردن سیگنال مرجع نشان میدهد. علاوه براین زمان اسکن برنامه در این حالت به ۸۵ میلیثانیه و حجم حافظه مورد نیاز آن نیز به ۶۷۰۴ بایت کاهش پیدا می کند.
شکل ۷-۱۶٫ نتیجه اعمال روش کنترل مدل پیشبین با افق کنترل و پیشبین ۶ با مدل درجه ۱ برای فرایند سطح.
شکل ۷-۱۷٫ سیگنال کنترل اعمال شده (درصد).