عروق بزرگ الاستیک، مانند آئورت و شاخه های اصلی آن ( شریان بازویی- سری، شریان سبات مشترک[۳۰]، شریان زیرترقوه ای[۳۱] و شریان خاصره ای مشترک[۳۲]) که به پایداری جریان خون کمک می کنند، جز این دسته هستند. تونیکا اینتیمای شریان های الاستیک اغلب ضخیم تر از تونیکا اینتیمای سایر عروق است. سلول های اندوتلیال اغلب فرم آجر- مانند[۳۳] دارند. لایه ی زیر اندوتلیال حاوی سلول های ماهیچه ی صاف، فیبروبلاست ها، فیبرهای کلاژن طولی و تعدادی رشته های الاستیک است. پرده ی الاستیک داخلی اغلب جدا شده از لایه ی داخلی و به صورت یک لایه ی الاستیک با لایه ی میانی یکی شده است.
تونیکا مدیا ضخیم ترین لایه است و عمدتا شامل لایه هایی از الاستیک منفذدار متمرکز است و مقطع فیکس شده ی بافت این عروق به رنگ زرد دیده می شود. سلول های عضله ی صاف بین این لایه ها قرار دارند که این سلول ها توسط فیبریل های کلاژن به هم چسبیده اند. با فاصله گرفتن از قلب، شمار سلول های عضلانی این لایه افزایش یافته و در عوض مقدار بافت الاستیک کاهش می یابد. پرده ی الاستیک خارجی در این نوع شریان ها ناواضح است یا وجود ندارد.
لایه ی خارجی دستجات(باندل ها) طولی رشته های کلاژن دارد که کمی هم رشته های الاستیک و فیبروبلاست دارند. این لایه هم چنین حاوی رگ رگ و عروق لنفاوی است (پوستی، ۱۳۷۳/ دل من، ۲۰۰۶) .
سرخرگ های عضلانی[۳۴]
این سرخرگ ها توسط لایه ی میانی ضخیم شناخته می شوند، که در این دسته سرخرگ ها رشته های الاستیک کم و در عوض رشته های عضلانی صاف مدور یا مارپیچی فراوان تر هستند، به این جهت به آن ها سرخرگ عضلانی گفته می شود. به این ها شریان توزیع گر هم می گویند، زیرا خون را به ارگان های مختلف توزیع می کنند و میزان خون را در پاسخ به نیازهای مختلف بدن تنظیم می کنند. لایه ی داخلی بسیار نازک و پرده ی الاستیک داخلی و خارجی کاملا مشخص است. لایه ی میانی حاوی تعداد زیادی سلول های ماهیچه صاف است که به طور حلقوی مرتب شده اند(تعداد لایه های ماهیچه به ۴۰ تا می رسد). بین لایه های ماهیچه ای مقدار کمی بافت پیوندی وجود دارد که شامل رشته های کلاژن، رتیکولر و الاستیک است. لایه ی خارجی از نظر ضخامت متنوع است، ولی اغلب به ضخیمی لایه ی میانی است و شامل رشته های الاستیک و کلاژن است و اغلب به صورت طولی مرتب شده اند. رشته های الاستیک به طرف داخل متمرکز شده اند و تشکیل یک غشای الاستیک داخلی مشخص را می دهند ( لسن لسن،۱۹۸۸/دل من، ۲۰۰۶/ جان کوئیرا، ۲۰۱۰) .
سرخرگ های بسیار کوچک[۳۵]
این سرخرگ ها با چشم غیر مسلح قابل رویت هستند، این رگ ها به سرخرگ های قبل از مویرگ خاتمه می یابند. لایه ی داخلی بسیار نازک و لایه ی میانی کلفت ترین لایه و از رشته های ماهیچه ای حاصل شده است. پرده ی الاستیک داخلی در آرتریول های بزرگ مشخص بوده، ولی پرده الاستیک خارجی موجود نیست ( پوستی، ۱۳۷۳) .
۵-۲ کلیاتی در مورد بلدرچین ژاپنی
۱-۵-۲ تاریخچه
بلدرچین به طور وسیع به عنوان گونه های مهاجردر اروپا، آفریقا و آسیا پراکنده می باشند. در ابتدا به عنوان پرندگان زینتی و آوازخوان نگهداری می شدند، اما در سال ۱۹۰۰ میلادی به طور گسترده در کشور ژاپن برای تولید گوشت و تخم مورد استفاده قرار گرفتند و بعد از آن در کشورهایی نظیر هنگ کنگ، سنگاپور، مالزی و فرانسه جایگاه خود را پیدا کردند ( فرخوی و همکاران، ۱۳۷۶) .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۵-۲ رده بندی[۳۶] بلدرچین:
از لحاظ رده بندی بلدرچین ژاپنی در رده پرندگان[۳۷] ، راسته ماکیان سانان[۳۸]، خانواده فازینیده[۳۹] ، جنس کاترنیکس[۴۰] ، کوترنیکس ژاپونیکا[۴۱] است ( موسوی، ۱۳۸۰) .
معمول ترین سویه ی بلدرچین که به صورت تجاری و متراکم پرورش داده می شود، بلدرچین ژاپنی با نام علمی کاترنیکس کاترنیکس ژاپونیکا[۴۲]است ( غروی ناصرایی، ۱۳۷۹) .
۳-۵-۲ ویژگی های ریخت شناسی[۴۳] بلدرچین و تعیین جنسیت:
بلدرچین پرنده ای مقاوم ، جسور و تقریبا ۱۷ سانتی متر طول دارد که قادر است شرایط مختلف را در حد قابل قبولی تحمل نماید ( حقیقی، ۱۳۷۵/ منصوری، ۱۳۷۹). تعیین جنسیت جوجه ها در ۳ هفتگی به راحتی امکان پذیر است( از روی رنگ پر ها) و با تجربه بیشتر و یا با کمک پرورش دهنده می توان در دو هفتگی نیز تشخیص جنسیت داد. نرها دارای سینه های تمام قهوه ای، هر از گاهی دارای چند خال کوچک در این ناحیه هستند. ولی ماده ها دارای سینه هایی خال خال به رنگ خاکستری و سیاه متمایل به قهوه ای هستند. ماده ها کمی بزرگتر از نرها هستند (رانتاماهان، ۱۹۸۵) . در زمان بلوغ علاوه بر رنگ پرها، نرها و ماده ها را از طریق غده ی کلوآکی نیز می توان تشخیص داد (غروی ناصرایی، ۱۳۷۹) . بلوغ جنسی نرها در سن ۵ تا ۶ هفتگی بوده و هم زمان با بلوغ جنسی، ماده ی کف آلودی از ساختمان بالب مانند[۴۴] ترشح می شود. علاوه بر ترشح ماده ی کف آلود، شروع بلوغ جنسی با خواندن نرها نیز همراه می باشد ( جعفرآقایی، ۱۳۷۶) .
۴-۵-۲ تولید مثل
بلدرچین های ماده در سن ۶ تا ۷ هفتگی شروع به تخم گذاری می کنند و تحت شرایط مساعد سالانه ۲۰۰ تا ۲۵۰ عدد تخم تولید می کنند. متوسط وزن تخم ها ۱۰ گرم و تنوع رنگ پوسته از سفید تا قهوه ای متغیر بوده و دارای لکه های سیاه رنگ متمایل به قهوه ای می باشند. باروری به طور مشخص در پرندگان مسن تر کاهش پیدا می کند.
وزن بلدرچین نر بالغ ۱۰۰ تا ۱۶۰ گرم بوده ، در حالی که ماده ها کمی سنگین تر بوده و حدود۱۱۰ تا ۱۶۰گرم هستند ( رانتاماهان، ۱۹۸۵) . این پرندگان با گذشت زمان بلوغ و افزایش سن می توانند به ۲۵۰ گرم هم برسند (سنزبری، ۱۹۹۲) .
تکامل جنینی بلدرچین اهلی به وسیله ی نور کنترل می شود. نگهداری پرنده ها در تاریکی مداوم تقریبا به ممانعت کامل رفتار جنسی و تولید تخم منجر می شود. در حالی که نگهداری پرنده ها در نور مداوم به میزان بالایی از تولیدتخم در سال اول و با رسیدن تولید به مرحله توقف در پایان سال دوم می انجامد (جعفرآقایی، ۱۳۷۶) .
۱-۳ مواد مصرفی و روش کار:
۱-۱-۳ مواد مصرفی:
بلدرچین ژاپنی ۱۸ قطعه، فرمالین بافر ۱۰% ، وسایل متداول مورد استفاده در تشریح و بافت شناسی، دستگاه اتوماتیک آماده کننده ی بافت[۴۵]، میکروتوم دستی لایتز[۴۶]، آون، چسب ، لام و لامل، میکروسکوپ نوری و میکرومتر مدرج چشمی و شیئی
الف: مواد مورد نیاز برای رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین: (آمبورگی، ۱۹۶۸)
آب مقطر، اسیدهیدروکلراید غلیظ، الکل ۱۰۰درجه، کریستال های هماتوکسیلین، اکسید جیوه[۴۷]، آمونیوم یا پتاسیم الوم [۴۸]و ائوزین الکل
ب: مواد مورد نیاز برای رنگ آمیزی ماسون تری کروم سبز: (آمبورگی، ۱۹۶۸)
محلول بوئن[۴۹]، محلول ویگرتز آیرون هماتوکسیلین[۵۰]، محلول ببریخ اسکارلت[۵۱]، اسید فوشین، محلول فسفو مولیبدیک[۵۲]، فسفوتنگستیک اسید، محلول آنیلین بلو، محلول لایت گرین[۵۳] و محلول گلاشیال اسید استیک[۵۴]
۲-۳ روش کار:
نمونه برداری[۵۵]
پایدار سازی نمونه های بافتی [۵۶]
آماده نمودن بافت ها [۵۷](آب گیری [۵۸]، شفاف سازی [۵۹]، نفوذ دادن (آغشته سازی)[۶۰])
قالب گیری [۶۱]
مقطع گیری[۶۲]
رنگ آمیزی [۶۳]
بررسی توسط میکروسکوپ نوری [۶۴]
۱-۲-۳ تهیه ی نمونه ها:
۱۸قطعه بلدرچین ژاپنی ۱۰روزه، ۲۰روزه و ۶۰ روزه خریداری شد تا شریان های بازویی- سری چپ و راست مورد بررسی قرار گیرند. بلدرچین ها به صورت انسانی کشته شدند. بلافاصله، پس از باز کردن محوطه ی سینه ای (بدون آسیب رساندن به قلب و عروق آن) شریان بازویی – سری چپ و راست مشخص شدند.
۲-۲-۳ اصول نمونه برداری
اندازه ی نمونه به نوع ماده پایدارکننده و بافت نمونه برداری شده بستگی دارد. نمونه ها با وسایل بسیار تیز و با دقت( تا از صدمه زدن یا له شدن بافت جلوگیری شود) گرفته شد، پس از خارج کردن شریان بازویی- سری و شست وشو با نرمال سالین، در داخل ظروف در دار حاوی فرمالین بافر ۱۰% قرار داده شد. سپس با نوشتن کد خاص سابقه ی آن روی ظرف درج گردید.
۳-۲-۳ نگه داری نمونه:
بافت ها را پس از برداشت باید سریعا با مواد پایدارکننده، فیکس کرد، تا از تغییر آن ها توسط میکروارگانیسم ها و یا اتولیز جلوگیری شود. نمونه های تهیه شده، جهت پایدار سازی بهتر به مدت سه روز در فرمالین بافر۱۰% قرار داده شدند.( هر ۲۴ ساعت قطعات بافتی تریم گشته و مجددا در فرمالین بافر۱۰% تازه قرار گرفت). هدف از پایدار سازی بافت ها، جلوگیری از تخریب بافت با آنزیم های درون سلول(اتولیز[۶۵]) یا باکتری ها [۶۶]و برای حفظ ترکیب ساختمانی و ملکولی، جامد کردن مواد کلوئیدی آن، حفظ درجه ی انکسار بافت، سهولت رنگ آمیزی و سخت کردن بافت است .
بعد از پایدارسازی کامل، قطعات شریان جهت انجام اعمال آبگیری، شفاف کردن و پارافینه شدن به دستگاه اتوتکنیکون منتقل گردیدند.
۴-۲-۳ آماده نمودن بافت ها
روش پارافین[۶۷]
یکی از روش های معمول تهیه ی برش های بافت شناسی می باشد که مراحل آن در زیر آمده است:
آب گیری
در ابتدا پس از فیکس کردن بافت، برای آب گیری آن بایستی از محلول های آب گیر مانند الکل از درجات پایین به بالا مانندالکل ۷۰ درجه تا ۱۰۰ درجه نظیر الکل اتیلیک، الکل ایزوپروپیل، الکل بوتیلیک و استون استفاده نمود.
شفاف کردن و الکل گیری
جهت شفاف کردن بافت، باید توسط یک حلال قابل امتزاج با ماده ی قالب گیری مثل محلول زایلول، الکل آن بازپس گرفته شود.
آغشتگی به پارافین
موادی نظیر چربی در شفاف کردن از بین می روند. بنابراین بایستی محل آن ها (حفرات و مجاری خالی از پارافین) را پر نمود، تا بافت حالت طبیعی خود را حفظ کند. برای این منظور از پارافین۵۳-۵۷ درجه ذوب شده می توان استفاده نمود. زمان آغشتگی به محلول مورد نظر به اندازه ، نوع ماده ی شفاف کننده بستگی دارد.