۱-پایه: مدیریت تصویر شرکت، مدیریت برند، رفتار خریداران، تحلیل فرصتهای ترویج
۲-ابزارهای تبلیغات: مدیریت تبلیغات، طراحی تبلیغات
۳-ابزارهای ترویجی: ترویجی برای مشتریان تجاری، ترویج برای شبکه فروش، ترویج برای مصرفکننده نهایی، فروش فرد به فرد، بازاریابی بر اساس پایگاه داده یا مدیریت روابط با مشتریان (CRM) یا روابط عمومی و برنامههای حمایتی.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ابزارهای یکپارچهسازی: بازاریابی اینترنتی، ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک و کارآفرینانه، اروپایی برنامه بازاریابی یکپارچه.
۲-۲-۱-۲-تعاریف، رویکردها و مدلهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی
به اعتقادی درتیمن[۱۰](۲۰۰۳)؛ توافق کلی دربارهی تعریف ارتباطات یکپارچهی بازاریابی وجود ندارد و توصیف ارتباطات یکپارچهی بازاریابی به دیدگاه محقق بستگی دارد. مدیران تجاری نه تنها باید درک کنند چگونگی فعالیتهایشان با دیگر فعالیتهای سازمان مرتبط است بلکه باید بدانند که این فعالیتها با چه روشهایی برای مشتری و دیگر سهامداران ارزی افزوده ایجاد میکند. تعدیل روز افزون برنامههای ارتباطی که توسطارتباطات یکپارچهی بازاریابی پیشنهاد شده است، بدینمعناست که:
۱-برای رسیدن به مشتریان خاص، هزینههای متفاوت وجود خواهد داشت.
۲-برای هر یک از این مشتریان، بازده حاصل از سرمایهگذاری متفاوت خواهد بود (رید[۱۱]، ۲۰۰۵).
دانکن(۲۰۰۶)؛ ارتباطات یکپارچه بازاریابی را اینگونه تعریف میکند: «فرایند مدیریت روابط با مشتریان که ارزش برند را هدایت میکند به عبارت دیگر ارتباطات یکپارچه بازاریابی، فرآیندی میان وظیفهای است برای ایجاد و حفظ روابط سودمند با مشتریان و دیگر ذینفعان از طریق کنترل و نفوذ استراتژیک در تمام پیامهای ارسالی به این گروهها و ترغیب گفتگوی هدفمند با آنها. دو تفاوت عمده میان رویکرد جدید برنامهریزی ارتباطات یکپارچه بازاریابی و اکثر برنامههای سنتی ارتباطات بازاریابی وجود دارد.
۱-تمرکز ارتباطات یکپارچه بازاریابی به مصرفکننده یا مشتری است. بر هدفهای فروش یا سود سازمان؛ ۲-رفتار متفاوت مشتریان، رفتار مشتری در اینجا به صورت اولین رویکرد تقسیم بازار به کار میرود.
این رفتار نیز مستقیما به طبقهبندی و شبکهبندی مفاهیم بستگی دارد (دانکن و تام[۱۲]؛ ۲۰۰۶)
۲-۲-۱-۳- عناصر ارتباطات یکپارچه بازاریابی در صنعت بانکداری
-
- بازاریابی مستقیم: استفاده از روشهای بازاریابی مستقیم در صنعت بانکداری، از مفاهیم جدید بخش بازاریابی است. تمام بانکهای بزرگ ایالات متحدهی آمریکا و بریتانیا، از بازاریابی مستقیم به عنون یک روش عملیاتی استاندارد استفاده میکنند. در صنعت بانکداری، دلیل استفاده از روشهای بازاریابی مستقیم در درجهی اول، بازسازی عمده برای مقرراتزدایی بازارهای موجود بر میگردد. یکی از چالشها در حوزهی بانک، جلوگیری از ایجاد نگرش منفی نسبت به تلاشهای بازاریابی مستقیم است(جنگیر[۱۳]،۱۹۸۹).
-
- تبلیغات: تبلیغات عبارت است از برقراری هرگونه ارتباط غیرشخصی با مخاطبان و انتقال پیام از طریق رسانههای مختلف، به منظور ترویج و ارائه محصول، خدمات یا ایده (براسینگتون، ۲۰۰۰). با گسترش سریع تجارت مبتنی بر رایانه، بسیاری از شرکتها، اینترنت را بخشی از آمیختهی رسانهای تبلیغاتی برای جذب مزایای تکنولوژیهای آنلاین دانستهاند (کالیسر،۲۰۱۰؛ لیم و لو[۱۴]).
به علاوه، ارزیابیها نشان میدهند که تعداد کاربران اینترنت در سراسر جهان، حدود دو میلیارد نفر بوده است که ۸۰۰ میلیون نفرآنها آسیایی بودهاند.
-
- همچنین تعداد کاربران ایرانی در پایان سه ماههی سوم سال۲۰۱۱ حدود۳۷ میلیون نفر بوده است (هنافیزاده،[۱۵]۲۰۱۲)، از طریق ارتباطات بازاریابی و تحت تاثیر قراردادن مشتریان که به دنبال طیف گستردهای از بهترین خدمات مالی هستند، میتوان به ارتقای تصویر شرکت و ترویج محصولات ارائه شده پرداخت (میدن،[۱۶] ۱۹۹۶).
-
- پیشبرد فروش: پیشبرد فروش شامل محرکهای کوتاه مدت برای تشویق به خرید یا فروش محصول و خدمات سازمان است که در اصل، فعالیتهای بازاریابی مختلف یک سازمان در ارتباط با مشتریان را در بر میگیرد (بلچ و بلچ،[۱۷]۲۰۰۴). موارد استفادهی پیشبرد فروش در صنعت خدمات روبه رو شده است، چرا که بیشتر سازمانهای خدماتی نیازمند برقراری ارتباط با مشتریان خود هستند (اسکینر،[۱۸] ۱۹۸۴).
-
- چالش بزرگ بازاریان خدمات این است که هم مشتریان آینده را به منظور انجام تجارت با شرکت توجیه کنند و هم مشتریان کنونی را به وفاداری و حتی افزایش خرید تشویق کنند. در این میان برنامههای وفاداری (پیشبرد وفاداری) بسیار اثربخش هستند(لاولاک،[۱۹]۱۹۹۹).
-
- روابط عمومی: مدیران روابط عمومی بانکها برای بهتر اجراشدن دستورها، نشر اطلاعات و اخبار، تعلیمات کارهای بانکی و غیره، باید به صورت مداوم و از راههای مختلف با کارکنان سازمان در ارتباط باشند. این ارتباط متقابل با کارمندان، موجب بالا رفتن سطح اطلاعات مدیر روابط عمومی از اندیشههای نو، پیشنهادها، شکایتها نارضایتیها و ایجاد ارتباط صمیم با کارکنان و خانوادههای آنها میشود.
ارتباط با کارمندان در بانکها دیگر، به عنوان ارتباط دو سویه خوانده شده که به معنی دادوستد اطلاعات است. کارشناسان روابط عمومی، علاوه بر ایجاد ارتباط دوسویه، مواظب هستند که پاسخگوی همهی سوالهای سازمان باشند. در واقع بیشتر پرسشها را خبرنگاران روزنامهها، رادیو و تلویزیون مطرح کرد و اطلاعات لازم را از کارشناسان روابط عمومیدریافت میکنند (فرهنگی، ۱۳۷۵).
۲-۲-۲-تکنولوژی
تکنولوژی ترکیبی است از دو واژه یونانی Techne معنای هر آنچه که در طبیعت وجود نداشته باشد و Logie به معنای هر آنچه که مبتنی به عقل و منطق باشد واژه تکنولوژی راهی بس طولانی در طول تاریخ بیهوده تا امروز بدین شکل در ادبیات مدرن امروزی مطرح شده است.
کرانزبرگ و پورسل تکنولوژی را چنین تعریف میکند: تلاش انسان برای مواجه شدن با محیط فیزیکی … و سعی برای رام کردن یا کنترل کردن محیط بوسیلهی ابتکار و نبوغ خود در استفاده نمودن در تمامی منابع در دسترس تکنولوژی عبارت است از ارزش بهسازی، برخودرای از دانش ایجاد کننده بهبود ارزش نهفته در محصولات و خدماتی که در بردارندهی مجموعهای از دانش (الول[۲۰]،۱۹۶۴).
تکنولوژی روش انجام کار و ابزاری است که توسط آن به اهداف خود نایل میشویم. تکنولوژی کاربرد عملی دانش و ابزاری جهت کمک به تلاش انسان است (خلیل ،۲۰۰، باقری،۱۳۸۱،ص۱۴)
تکنولوژی معلوماتی است که روش انجام کارها را به ما میآموزد (ملک زاده، ۱۳۸۴)
مجموعهای متشکل از اطلاعات، ابزارها و تکنیکهایی که از علم و تجربهی عملی نشات گرفتهاند و در توسعه، طراحی، تولید و به کارگیری محصولات فرآیندها، سیستمها و خدمات مورد استفاده قرار میگیرند (آلبرت،[۲۱] ۱۹۸۹)
تکنولوژی فناوریهایی است که بتواند در بازارایابی و معرفی برند عملکردی تاثیرگذار داشته باشد (فتحیان و مهدی نور،۱۳۸۶).
۲-۲-۳-برند
یک نامه، عبارت، طرح، نماد یا هرویژگی دیگری است که مشخص کننده خدمات یا فروشنده محصولی خاص باشد که به وسیلهی آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز میگردد. عنوان قانونی برای برند، نشان تجاری است (جعفر پیشه، ۱۳۹۰)
۲-۲-۳-۱-نام تجاری
یکی از بهترین تعریفهای نام تجاری از سوی گاردنرولوی در سال ۱۹۵۵ ارائه شده است. نام تجاری مفهومی پیچیده است که دامنهی متنوعی از ایدهها و ویژگیها را در بر میگیرد. نام تجاری نه تنها با استفاده از آهنگ خود (و نیز معنا و مفهوم لغوی خود) بلکه مهمتر از آن با استفاده از هر عاملی که در طول زمان با آن آمیختهاند و در جامعه به صورت هویتی شناخته شده و نمود یافته است با مشتری سخن میگوید (پک،[۲۲] ۲۰۰۹)
نام تجاری یک نامه و تعهد ایجاد شده از سویی یک شرکت است تا به وسیلهی آن از مشتریانش حمایت کند(پیکتون[۲۳]، ۲۰۰۱). از نظر کلر نام تجاری، اصطلاح، نشانه، علامت، نماد طرح یا ترکیبی از آنها که هدف آن، معرفی کالا یا خدمتی است که محصولات شرکتهای رقیب متمایز میکنند (کلر، ۲۰۰۱).
۲-۲-۳-۲-مفهوم مارک
مارک عبارتست از درک مجموعه یکپارچه از اطلاعات و تجربیات که یک شرکت و یا محصول عرضه شدهاش را از دیگر رقبا متمایز میسازد خلق و اداره هویت مارک، بایستی مسئولیت تمام شرکت باشد. کین بخش بازاریابی بایستی فرمان این تلاش بوده و رهبری را بر عهده گیرد تا اطمینان حاصل کند که به صورت اثربخش و کار آمد و با حداقل ابهام و عدم ثبات تحقق میپذیرد. به خاطر داشته باشید که مارک یک موجودیت فیزیکی نیست، بلکه یک ادراک است که در مشتری جاری و مبتنی است بر مجموعهی خاصی از ویژگیهای مربوط به مارک تجربیات پیامهای که مشتری در معرض آن قرار دارد (روستا،۱۳۷۵).
آکر[۲۴](۱۹۹۶)؛ اعلام داشته است که برندهای جهانی باید بر تلاشهای تبلیغاتیای متمرکز گردند که در گذر زمان دستخوش تغییر نشوند از بعد فرهنگی، ابعاد شخصیت برند یعنی دوستانه، جذاب، خلاق و پیچیده در فرهنگهای ژاپن و ایالات متحده آمریکا مشترکا وجود دارند. حال آنکه بعد صلح در شخصیت برند صرفا خاص فرهنگ بوده و بعد جدی بودن شخصیت برند منحصری به فرهنگ آمریکا است.
-
- ارزش ویژه برند
بنابر تعریف دیوید آکر، پروفسور بازاریابی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، ارزش ویژه برند، مجموعهای از داراییها و تعهدات است که با نام و سمبل (علامت) برند مرتبط است و بهارزشی که توسط یک محصول با خدمت برای شرکت یا مشتریان شرکت ایجاد میشود اضافه شده یا کم شود. این داراییها و تعهداتی کهارزش ویژه برند براساس آنها شکل میگیرد از یک زمینه به زمینه دیگر مفتاوت است ارزش ویژه نام و نشان تجاری شامل مجموعهای از داراییها و تعهدات است که در طول زمان بهارزش ارائه شده توسط کالا یا خدمات شرکت افزوده شده یا از آن کسر میشود.
-
- شخصیت برند
مدل شخصیت برند کار جنیفر آکر دختر دیوید آکر معرفی شده است (پارس مدیر) از نظر مصرفکننده هویت برند معرف پایه و اساس یک برنامه برندسازی مطلوب است. مدیریت کارا و مناسب برند علاوه بر این که شخصیت برند را در بر میگیرد، در رسیدن به اهدافی مانند مشتری مداری، و وفاداری و سوددهی نیز بسیار موثر است.
در دنیای بازاریابی امروزه شخصیت برند مفهوم جذاب و گیرایی دارد.
آکر(۱۹۹۶)؛ شخصیت برند را هسته مرکزی و نزدیکترین متغیر در تصمیمگیری مشتری در هنگام خرید میداند. مدیریت کارا و مناسب برند علاوه بر این که شخصیت برند را در بر میگیرد در رسیدن بهاهدافی مانند مشتری مداری، وفادری و سوددهی نیز بسیار موثر است.
-
- وفاداری برند
وفاداری برند از مفاهیم اصلی و ساختار بازاریابی میباشد و تفاوت معنایی قابل توجهی با عادت مشتری به خرید دارد نکته اساسی تمرکز بر مفهوم وفاداری برند و ارتباط آن با رضایت مشتری اعتماد وی بر برند و در نهایت گسترش و رفتار مشتری بر برند است (حیدرزاده،۱۳۹۰).