انطباق
طراحی
تصویب
نصب
عادی سازی
عملیاتی کردن
القاء سیستم
ارزیابی
بنابراین پذیرش فناوری اطلاعات نقش مهم و کلیدی در فرایند پیاده سازی ایفا می کند و در صورت درک صحیح مسئله و شناسایی فرصت ها، تهدیدات و زیرساخت های لازم که بخش عمده ای از این زیرساختها، به ابعاد اجتماعی موضوع بر می گردد و در ادامه اتخاذ راهبردهای مناسب برای برخورد با این موضوعات، مسیر پیاده سازی فناوری در سازمان هموارتر خواهد شد. لذا تحقیقات بسیاری، خصوصاً در کشورهای در حال توسعه یافته، بر اهمیت مرحله پذیرش به عنوان یک گام اساسی در فرایند پیاده سازی تاکید دارند. مطالعات کندال و همکاران، هوانگ و چو، کلوت، شین از جمله این تحقیقات است (زمانیان، ۱۳۸۵: ۲۰۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱-۱- اجرا و بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات
بکارگیری و اجرای تکنولوژی اطلاعات در سازمان ها یک نسخه تجویز شده کلی نیست و نمی توان با یک برنامه جامع تکنولوژی اطلاعات برای کلیه سازمان ها و شرکت ها، ساختار IT را پیاده سازی و اجرا نمود. مهمترین عوامل که در پیاده سازی تکنولوژی اطلاعات در هر سازمان باید مورد نظر و توجه قرار گیرد، عبارتند از:
فرهنگ سازی: بسترسازی فرهنگی در هر سازمان جهت اجرای موفقیت آمیز IT لازم میباشد.
اعتقاد و باور مدیران ارشد سازمان: هر چه مدیران ارشد سازمان به IT به عنوان یک مقوله لاینفک از سازمان خویش توجه کنند، موفقیت بکارگیری آن سریعتر و بیشتر خواهد بود. IT مثل تیغ جراحی اگر در گلوی مدیر سازمان باشد نافذتر می باشد. در این راه اعتقاد و اطمینان مدیران به آینده موثرترین عامل در موفقیت بکارگیری IT است.
آفت شناسی: مشکلات و موانع بکارگیری و پیاده سازی IT در سازمان دقیق و علمی بررسی و برنامه ریزی شود.
سوق به سمت ساختار فرآیندی: ساختار سازمان های مرتبط با IT باید از ساختار وظایفی خارج و به سمت ساختار فرآیندی سوق داده شود.
درگیری کلیه افراد سازمان در امور IT: کلیه اعضای سازمان از مدیر ارشد تا کارمندان سطح عملیاتی باید به عنوان کارشناسان IT شناخته شوند.
بهبود شاخص های بهره وری: شاخص های اندازه گیری بهره وری در سازمان باید به سمت بهبود رشد نماید و از اطلاعات جهت تبدیل به دانش استفاده شود.
کوچک سازی: خارج کردن فعالیت های غیرمحوری از محیط سازمان که کوچک سازی گفته می شود، از ضروریات ملی به شمار می رود (Chengalur,1999:322).
۲-۱-۲- اهمیت پذیرش فناوری اطلاعات
پذیرش سیستم های فناوری اطلاعات نقش مهمی در سرمایه گذاری در این فناوری ارزشمند دارد. پذیرش افرادی که از این فناوری استفاده می کنند یکی از عوامل تاثیرگذار بر موفقیت آن، نتایج و آثار مثبت آن برای سازمان است. موثر بودن فناوری، رابطه مثبتی با پذیرش آن دارد. بنابراین اگر کاربران بالقوه این فناوری، در برابر استفاده از آن مقاومت کنند اهداف مورد نظر نمی تواند حاصل شود (Siegel, 2008: 123).
سطح پایین پذیرش فناوری اطلاعات باعث سطح پایین استفاده می شود. سطح پایین استفاده از رایانه در محل کار یکی از مشکلات اصلی است که بر کارآیی و بهره وری سازمان تاثیر منفی می گذارد. از آنجاکه گمرک از سیستم های مبتنی بر رایانه استفاده می کند، بنابراین باید عوامل تاثیرگذار بر استفاده گمرک از فناوری اطلاعات شناسایی گردد تا استفاده از رایانه و منافع حاصل از این استفاده افزایش یابد.
لازم به ذکر است که خرید سیستم های مبتنی بر فناوری اطلاعات و در اختیار افراد قرار دادن، با این هدف که کاربران استفاده موثری داشته باشند، کافی نیست. حتی اگر همه شرایط برای کاربران فراهم باشد، آن ها ممکن است به دلایل فردی یا رفتاری از آن استفاده کنند. مطالعات اخیر نشان داده اند که خصوصیات فردی کاربران تاثیر مهم و معناداری بر استفاده از رایانه و انطباق با آن دارد (Grandon, 2009: 14).
منافع حاصل از کاربرد فناوری اطلاعات در محیط کار فقط هنگامی به دست می آید که این فناوری در سطح مناسبی مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین بسیار مهم است که بفهمیم چرا کاربران، استفاده از آن را می پذیرند یا رد می کنند. اگر عوامل تاثیرگذار بر پذیرش کاربران از فناوری اطلاعات شناسایی و درک گردد، این امکان فراهم می شود تا سیستم های فناوری اطلاعات بهتری طراحی شده و بدین طریق امکان پذیرش کاربران افزایش می یابد. شناسایی این عوامل همچنین برای سازمان هایی اهمیت دارد که تلاش می کنند سیستمهای رایانه ای مناسبی برای خود انتخاب کنند که بیشترین پذیرش را از طرف آنها داشته باشد. بالاخره این که اگر این عوامل شناخته شوند، سازمان ها احتمال بیشتری دارند تا برنامه های آموزشی مفیدتری برای افزایش اثربخشی سیستم های فناوری خود طراحی کنند. بنابراین سازمان گمرک می تواند منافع مورد نظر خود را در راستای استفاده از فناوری اطلاعات به دست آورده و فعالیت های صحیحی برای بهبود این منافع انجام دهد.
۲-۱-۳- پذیرش فناوری در سازمان ها و چالش های آن
پذیرش فناوری جدید در مجموعه ای از سازمان ها و استفاده از آن توسط افراد مرتبط با آن مسئله ای پیچیده است. استقرار فناوری اطلاعات با موانعی مواجه است که عدم توجه به آن ها باعث ناکامی یا ناکارآمدی خواهدشد. به عنوان یک نمونه ،گزارشی که گروه بررسی جنبه های سازمانی فناوری اطلاعات وابسته به وزارت بازرگانی و صنعت انگلیس منتشر کرده است، نشان می دهد که حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد پروژه های فناوری اطلاعات به اهداف عملکردی خود نمی رسند و بخش مهمی از این عدم موفقیت به دلیل عدم توجه جدی سازمانها به عوامل غیر فنی (انسانی، سازمانی، فرهنگی) است که عوامل اصلی تعیین کننده در اثربخشی سیستم های جدید هستند (کبررا و همکارن به نقل از ۱۹۹۶، OASIG).
در حقیقت می توان گفت که نوآوری های فناورانه، به خصوص در حوزه فناوری اطلاعات به دلیل تصمیم تجمعی افراد برای پذیرش آنها انتشار می یابند. برای تحلیل چگونگی پذیرش و استقرار فناوری اطلاعات، تئوری ها و مدل هایی ایجاد شده است. یکی از جنبه های این مسئله، تغییر رفتارها در یک سیستم اجتماعی است. واکنش های افراد در برابر تغییر روش های پیشین و بکارگیری یک روش یا فناوری جدید، عامل مهمی برای موفقیت یا ناکامی تلقی می شود. بسیاری از افراد در برابرفناوری نو موضع می گیرند و آن را نمی پذیرند. ده ها سال است که عوامل موثر بر تصمیم افراد برای پذیرش فناوری و استفاده از آن دستمایه تحقیقات و پژوهش های بسیاری بوده است. در دهه های اخیر، موضوع «پذیرش فناوری» یک عنوان اصلی در تحقیقات مرتبط با سیستم های اطلاعاتی (IS) بوده و مدل هایی برای فهم عوامل موثر بر تصمیم کاربران برای پذیرش فناوری ارائه شده که بازده سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات به میزان گرایش کاربران برای بکار بردن و استفاده از آن بستگی دارد.
آنچه مسلم است این که حل این مسئله دشوار بوده و اگر چه این موضوع در تحقیقات متعدد و متنوع مورد مطالعه قرار گرفته است هنوز هم نکات ناشناخته بسیاری درباره تعیین نحوه ی تصمیم گیری یک فرد در پذیرش فناوری اطلاعات باقی مانده است. افراد هنگامی که به یک وضعیت پایدار در کار خود می رسند، کمتر به تغییر آن تمایل پیدا می کنند .عادت کردن یا خو گرفتن به یک وضعیت، پدیده ای کاملاً قابل انتظار بوده و گاهی چنان ذهن انسان را تحت تاثیر قرار می دهد که روش یا راهکارهای دیگر را نمی توانند قبول و حتی تصور نمایند. اگر یک پدیده نو، فناوری جدید ،یا نوآوری و ابتکار برای انجام بهتر کارها یافت شود ،و وقتی فایده یا ضرورت آن نیزاثبات گردد ،نمی توان انتظار داشت که به محض معرفی و ارائه، توسط افراد مورد قبول قرار گرفته و بکار بسته شود (Grandon, 2009: 15).
۲-۱-۴- عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات
دیدگاه های مختلفی درباره عوامل تاثیرگذار بر فرایند پذیرش IT مطرح شده است. بیشتر آنها بر روی مدیریت ارشد، کارکنان، فروشندگان و مشاوران خارجی IT، توانایی موسسات برای بکارگیری فناوری اطلاعات جدید، مردم و فرهنگ، و دیگر موسسات درون شبکه ،تاکید دارند. در اینجا این دیدگاه ها به ۴ دسته عامل عمده تقسیم می شود: عوامل سازمانی، شبکه ای، مشاوران خارجی و IT.
۲-۱-۴-۱- عوامل سازمانی
اولین عامل، ساختار یا محیط داخلی می باشد که اندازه موسسات و اهداف آنها، افراد درون موسسه، رفتار آنها، فرهنگ، هویت شناسی، ساختار و دانش را در بر می گیرد (Bruque and Moyano, 2007:45).
لذا این عناصر اثر مستقیم بر روی ماهیت موسسه دارند. برای مثال، فرهنگ در موسسات بزرگ و کوچک، به شدت به وسیله گرایش مدیران مالک سازمان و شخصیت و ارزش تحت تاثیر قرار می گیرد.
مدیران ارشد یا مالکان سازمان تمام تصمیمات را اتخاذ می کنند و این تصمیمات بر پایه دانش موجود، قضاوت شخصی و مهارت های ارتباطی می باشد (Carson and Gilmore, 2000: 68).
دانش کارکنان و مشکلات آنها، در پیشرفت و یا سقوط موسسه سهیم است. در درون سازمان ها، از دانش موجود استفاده می شود یا انتقال داده می شود یا برای تولید دانش جدیدی که نوآوری را ارتقاء می دهد استفاده می گردد. در اینجا این دسته بندی ها به ۴ گروه تقسیم می شود: فرهنگ، مدیران ارشد، کارکنان و قابلیت جذب موسسات.
فرهنگ
فرهنگ هماهنگ شده ای درون یک سازمان وجود دارد و می تواند هسته رقابتی سازمان محسوب گردد. با این روش افراد کارهایشان را انجام می دهند و همچنین کار را به هدف مشخص، ارزش مشخص و با باورهای معین به اشتراک می گذارند.
تغییر فرهنگ یا شکل دهی آن یک فرایند است که به برنامه ریزی استراتژیک نیاز دارد (Turban and Liang, 2005:312). دنیزن[۱۷] (۱۹۹۵:۵۸) می گوید که درون موسسات بزرگ و کوچک، مخصوصاً در سازمان ها با زمینه کاری مشابه، فرهنگ به وسیله سیستم باورها یا ارزش های موسسان یا مدیران مالک تحت تاثیر واقع میگردد (Denison and Mishra, 1995:58).
همچنین دنیزن بیان کرد که موسسات کنترل شده مشابه، عملکرد متفاوت فرهنگی دارند و با شناخت این نقاط قوت، موسسات می توانند مزایای رقابتی به دست آورند. بنابراین، روشی را به تصویر می کشد که افراد فعالیت هایشان را انجام می دهند و اطلاعات را به اشتراک می گذارند تا به مقصود معین ،ارزش و اعتماد درون سازمان دست یابند.
مدیران ارشد
در شرکت های کوچک و متوسط، مدیران تمام تصمیمات برای عملیات روزمره ،تا تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری در آینده را اتخاذ می کنند، بنابراین قوانین آنها مستقیماً فرایند پذیرش IT را تحت تاثیر قرار می دهد. خصیصه اجتماعی مدیران ارشد به رفتار آنها و چارچوب مرجع بر می گردد. مطالعات نشان می دهد که در موسسات بزرگ و کوچک، قوانین مدیران ارشد یا مدیران مالک بسیار شدید است به طوری که تصمیمات آنها تمام فعالیت های سازمان (چه فعالیت های جاری چه آتی) را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین جهت تصمیمات برای پذیرش IT از طریق برنامه ریزی یا پیاده سازی تا نگهداری و به روز رسانی، سیستم کاربرد دارد.
مطالعات زیادی بر روی رفتار اجتماعی و چارچوب مرجع صورت گرفت. تعدادی از مطالعات یافتند که آگاهی بیشتر مدیران در رابطه با IT، احتمال پذیرش IT و موفقیت پذیرش را زیاد می کند. همچنین نوآوری مدیر کم اهمیت تر از نمایش خلاقیت و انگیزش آنها به رشد نیست.
مطالعه به وسیله تانگ و یاپ[۱۸] (۱۹۹۶:۱۴۵) می گوید که مدیرانی که بسیار نوآورند و نگرش مثبت نسبت به پذیرش IT دارند احتمالاً در پذیرش فناوری اطلاعات جدید موفق هستند (Thong and Raman, 1996:145 ). از این دیدگاه، ما می توانیم بگوییم که خصوصیات و رفتار مدیران ارشد و مدیران مالک بر روی فعالیت های روزانه همانند کسب و کارهای آتی اثرگذار است. داشتن آگاهی سازنده در رابطه با IT، شانس پیاده سازی و پذیرش IT را بالا می برد. یافته های آنها درباره IT و مهارت های نوآوری به طور قابل توجهی بر احتمال پذیرش IT اثرگذار است. قابلیت های اجرایی مدیران و مهارت های آنها در فرایند پذیرش نیز اثرگذار است.
کارکنان