- ۲. ۳. وَحوحه
وحاوح جمع وحوح به معناى آوازى است که با گرفتگى از سینه دردمند برخاسته مىشود. امام (×) در یکى از روزهاى جنگ صفین فرمود:
« وَ لَقَدْ شَفَى وَحَاوِحَ صَدْرِی أَنْ رَأَیْتُکُمْ بِأَخَرَهٍ تَحُوزُونَهُمْ کَمَا حَازُوکُمْ »؛[۳۸۷]
(اما خوشبختانه) به ناراحتىهاى درونم شفا بخشیدید، چون سرانجام دیدم همان طور که شما را هزیمت دادند، صفوفشان را درهم شکستید.[۳۸۸]
در اینجا” شفی” که یکی از مفاهیم متقابل با ألم است و در فصل پنجم به آن خواهیم پرداخت، با وحوحه و صدر همنشین شده است.که اشاره است به شادی درون. امام خرسندی و احساس رضایت خویش را، با این توصیف زیبا بیان نمودهاند.
- ۲. ۳. نصب
در میان اهل لغت، نصب (به سکون صاد) و نَصَب (به فتح صاد) به معنای درد و تعب است.[۳۸۹] «ناصب» رنج دهنده و نصب کننده و بر پا دارنده رنج را گویند.[۳۹۰]
در ابتدای خطبه ذیل، امام به حمد الهی میپردازد و میگوید:
۱ـ « الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَعْرُوفِ مِنْ غَیْرِ رُؤْیَهٍ وَ الْخَالِقِ مِنْ غَیْرِ مَنْصَبَهٍ »[۳۹۱] ؛
ستایش ویژه خداوندى است که بدون دیده شدن شناخته شده و بىهیچ زحمت و مشقتى آفریننده است.
خداوند بدون زحمت و سختی و رنج این جهان و کائنات را آفریده است.
۲ـ « وَ الرَّغْبَهُ مِفْتَاحُ النَّصَبِ وَ مَطِیَّهُ التَّعَبِ»[۳۹۲] ؛
دنیا پرستى کلید رنج و بلا…و مرکب تعب و ناراحتى است[۳۹۳].
رغب در اصل به معنای وسعت است و هرگاه با حرف اضافه “فی” و “الی” بیاید به معنای دوست داشتن، میل داشتن و حریص بودن است.[۳۹۴] در این کلام امام، رغبت به معنای منفی آن مورد نظر است چرا که همنشین با نصب شده است.به همین دلیل است که رغبت با تعب همنشین شده و به قرینه وجود تعب، نصب از مفاهیم جانشین ألم است.
امام در بیان صفات اولیای خداوند، میفرمایند:
۳ـ « فَأَخَذُوا الرَّاحَهَ بِالنَّصَبِ وَ الرِّیَّ بِالظَّمَإِ وَ اسْتَقْرَبُوا الْأَجَل فَبَادَرُوا الْعَمَل»[۳۹۵]؛
مشقت را بجاى راحتى، و تشنگى را بجاى سیرابى انتخاب کردهاند، پایان زندگى را نزدیک شمرده و به انجام اعمال نیک مبادرت ورزیدهاند.[۳۹۶]
نصب در تقابل با “راحه” آمده است که چگونه اولیای خداوند با تقوای خود، از معصیت خدا به دور هستند و دلهایشان از خوف خداوند، هراسان است آنچنانکه سختی را به جای آسایش برمیگزینند.
دنیا سرای رنج است در رابطه انسان با هستی، امام میفرماید:
۴-« الدَّهْرُ یُخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ یُجَدِّدُ الْآمَالَ …. مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ »[۳۹۷]؛
روزگار بدنها را کهنه، و آرزوها را نو مىکند، …کسى که به آن برسد خسته مىشود. کسى که به آن نرسد رنج مىبرد.[۳۹۸]
نصب در همنشینی با دهر آمده است. امام به ویژگی های رنج آور بودن دنیا اشاره میکند و اینکه هر کس بر روزگار غلبه کند به زحمت مىافتد و نیز هرکس روزگار از او فوت شود به رنج مبتلا گردد، یعنى در هر دو حال زندگى مستلزم رنج و فشار است، چرا که در حال غلبه بر ذنیا، اداى حقوق، مبارزه براى آمال و رسیدن به آن ها است و چه در حال فقر، انسان با فشار دست به گریبان شدن دارد.
نصب از مفاهیم جانشین با ألم است ومتضاد با راحتی است و در رابطه انسان به طور عام و متقین به طور خاص با دنیا، معنا مییابد.
- ۲. ۳. وصب
وصب درد جسمی است. در نهج البلاغه دو بار (وصَب۱بار، اوصاب ۱بار) آمده است. تفاوت ألم با وصب در این است که وصب دردی دائمی در بدن است. وصب همواره با بدن همراه است از این موارد است سخن خدای متعال: { وَلَهُ الدِّینُ وَاصِبًا}[۳۹۹] آیین به طور جاودان از آن اوست ، {وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ }[۴۰۰] و برایشان عذابى دایم است. [۴۰۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در خطبه اول یکی از رسالتهای پیامبران را نشان دادن رنجهای این جهانی برای مردمان، بیان میکند:
۱ـ « وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَهِ … وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ » ؛ [۴۰۲]
و آیات قدرت خداى را به آنان نشان دهند: و مشکلات و رنجهائى که آن ها را پیر مىکند، و حوادثى که پى در پى بر آنان وارد مىگردد، (همه اینها را به آن ها گوشزد کنند).[۴۰۳]
اوصاب جمع وصب به معنای درد و رنج است.
- ۲. ۳. محنه
مِحنه یکی از مفاهیم جانشین ألم است و آن چیزى است که انسان با آن امتحان مىشود، جمع آن مِحَن است.[۴۰۴]
امام در پاسخ به کسی که از او درخواست موعظه میکند میفرماید از کسانی مباش که:
« وَ إِنْ عَرَتْهُ مِحْنَهٌ انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّهِ »[۴۰۵] ؛
و اگر محنتى به او برسد صبر و شکیبائى را بکلى از دست مىدهد.[۴۰۶]
شرایط جمع شریطه به معنای احکام و ضوابط است و محنت در تقابل با مله آمده است و «انفرج عن» در تقابل با «عری» (عارض شدن) میباشد. امام توصیه میکند که انسان نباید در موقع سختیها از موازین دینی دور گردد بلکه صبر و شکیبایی در برابر سختیها با همان اعتقادات و قوانین دینی ممکن میگردد.
در خطبه شقشقیه امیرمؤمنان على (×) دربارۀ سیاستهاى آن دوران و تحوّل تربیتى در مردمان فرموده است:
۱ـ « فَمُنِیَ النَّاسُ لَعَمْرُ اللَّهِ بِخَبْطٍ وَ شِمَاسٍ وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِرَاضٍ فَصَبَرْتُ عَلَى طُولِ الْمُدَّهِ وَ شِدَّهِ الْمِحْنَهِ حَتَّى إِذَا مَضَى لِسَبِیلِهِ جَعَلَهَا فِی جَمَاعَهٍ زَعَمَ أَنِّی أَحَدُهُم»[۴۰۷]؛
به ذات خدا سوگند مردم در این حکومت به انحراف ، سرکشی،ریاکاری و حق گریزی دچار شدند. من آن مدّت دراز را با شکیبایى به سر بردم، رنج دیدم و خون دل خوردم. چون زندگانى او به سر آمد، گروهى را نامزد کرد، و مرا در جمله آنان در آورد.[۴۰۸]
شده با محنت هم نشین شده است و حکایت از بزرگی رنج امام دارد. امام از دوران خلافت عمر میگوید که چگونه جامعه دچار دگرگونی شده و ایشان در تمام این مدت صبر پیشه نمودند.
- ۲. ۳. شده
شده به معنای سختی از مفاهیم جانشین ألم است. شده از ریشه"شد” در لغت بستن به طور محکم را گویند. «شدید» یعنی سخت و محکم وجمع آن شدائد و اشدّاء است[۴۰۹]
شده با توجه به نهج البلاغه از ملازمات این جهان زندگی انسان است. امام تقوا را، راه حل دورکردن سختیها و مشکلات از انسان میداند.
۱ـ « مَنْ أَخَذَ بِالتَّقْوَى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدَائِدُ بَعْدَ دُنُوِّهَا وَ احْلَوْلَتْ لَهُ الْأُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الْأَمْوَاجُ بَعْدَ تَرَاکُمِهَا وَ أَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعَابُ بَعْدَ إِنْصَابِهَا وَ هَطَلَتْ عَلَیْهِ الْکَرَامَهُ بَعْدَ قُحُوطِهَا»[۴۱۰]؛
آن کس که دست به دامن تقوا زند، شدائد و سختىها از وى دور گردند، تلخیها، شیرین، امواج ناراحتیهاى متراکم از هم گشوده، مشکلات پى در پى و خسته کننده آسان، مجد و عظمت و بزرگواریهاى از دست رفته همچون باران دانه درشت بر او فرود بارند.[۴۱۱]
شدائد جمع شده است. نکته قابل توجه این است که امام میفرماید انسان با تقوا بعد از نزدیک شدن سختیها، آن را از خود، دور میکند ؛ یعنی نه اینکه به طور مطلق سختی وجود نداشته باشد و به سراغ انسان نیاید، بلکه به فرموده خداوند نیز انسانها در سختی و رنج آفریده شدهاند.[۴۱۲] و راه حل رهایی از رنجها، تقوا است.
۲ـ« إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ » [۴۱۳]؛
هرگاه از کارى بترسى خود را به میان آن افکن، زیرا سختى بر حذر بودن، بزرگتر از آن چیزى است که از آن مىترسى.[۴۱۴]
«شده توقیه» که به معنای سختی پاییدن است.. فیض الاسلام در توضیح مطلب آورده است که این فرمایش امام مربوط به امور دنیا است که شنیدن آن ها مهمّتر از دیدن آن ها است بخلاف آخرت که آیات و اخبار و فرمایش امام (×)در همین کتاب [۴۱۵] گویا است که دیدن آن ها مهمّتر از شنیدنش مىباشد.[۴۱۶]