مخارج دولت
۰۰۸/۱
۰۲/۱
۳۲/۰
۱۹/۰
۳۴/۰
۲۲/۰
۱۷/۰
درآمدهای نفتی
۱۷/۱
۰۹/۱
۰۵/۰
۰۴/۰
۴۳/۰
۳۱/۰
۲۴۳/۰
درآمدهای مالیاتی
۱۶/۱
۰۲/۱
۲۶/۰
۱۸/۰
۶۱/۰
۱۷۸/۰
۱۲/۰
منبع: محاسبات تحقیق
همچنان که محاسبات تحقیق نشان میدهد، بر پایه گشتاورهای مورد استفاده، مدل از قدرت برازش و دقت قابل قبولی برخوردار است. از این رو میتوان نتیجه گرفت که نتایج حاصل از شبیهسازی و پیش بینی مدل اتکاپذیر میباشد.
در ادامه این بخش، پیش بینی مدل با بهره گرفتن از مکانیزم های مربوط به تأثیر پویای شوکهای تصریح شده در قالب توابع ضربه-واکنش مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. این توابع نشان دهنده واکنش متغیرهای درونزای مدل به شوکهای برونزا برای یک دوره زمانی مشخص میباشد. به بیانی دیگر این توابع نشان می دهند که طی یک دوره زمانی مشخص، شوک برونزا منجر به انحراف چند درصدی متغیر درونزا از تعادل بلندمدتش میگردد و این اثر تا چند دوره زمانی به طول میانجامد. بر این اساس، در ادامه تأثیر شوکهای قیمت نفت خام و شوکهای مارک آپ قیمتهای داخلی و قیمت کالاهای صادراتی در قالب توابع ضربه-واکنش بررسی شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
توابع ضربه-واکنش ارائه شده در نمودار (۵-۲) نشان می دهند که تولید کل، سرمایه گذاری، سرمایه، هزینه نهایی واقعی و مصرف خصوصی به شوک مثبت قیمت نفت واکنش مثبت نشان می دهند. اثر این شوک بر روی مصرف خصوصی و سرمایه نوزده دوره طول میکشد و بعد از آن این دو متغیر به مسیر تعادلی بلندمدت باز میگردند. از طرفی، تولید با سپری شدن چهارده دوره به تعادل میرسد. همچنین سرمایه گذاری و هزینه نهایی واقعی بعد از سپری شدن شانزده دوره به مسیر تعادلی بلندمدت برمیگردند.
نمودار ۵- ۲. توابع ضربه-واکنش متغیرهای اقتصادی نسبت به شوک قیمت نفت در سناریوی پایه
منبع: محاسبات تحقیق
در نمودار (۵-۲) همچنین توابع ضربه-واکنش مجموعه متغیرهای بخش پولی نسبت به شوک مثبت قیمت نفت خام ارائه شده است. این متغیرها شامل اجزای پایه پولی یعنی اوراق مشارکت و دارایی های خارجی بانک مرکزی و خود حجم پول میباشد.
بر پایه توابع ضربه-واکنش، شوک مثبت قیمت نفت خام واکنش مثبت دارایی های خارجی بانک مرکزی، اوراق مشارکت نگهداری شده توسط مردم و به تبع آن پایه پولی و نقدینگی را در پی دارد. تخلیه اثر این شوک چند دوره زمانی به طول میانجامد و با سپری شدن این دوره، متغیرهای مذکور به مسیر پایدارشان باز میگردند. در توضیح نتیجه بدست آمده باید اشاره نمود که با بروز یک شوک مثبت قیمت نفت خام و سرریز شدن دلارهای نفتی به اقتصاد داخل، بانک مرکزی در راستای تأمین معادل ریالی درآمدهای نفتی، حجم پول را افزایش میدهد و به ذخایر ارزی بانک مرکزی افزوده می شود.
از طرفی، توابع ضربه-واکنش نشان می دهند که شوک مثبت قیمت نفت اثر فزاینده مثبت بر میزان اوراق مشارکت نگهداری شده توسط مردم دارد. زمانی که شوک مثبت قیمت نفت داریم، شوک مثبت قیمت نفت از طریق دارایی های خارجی بانک مرکزی، حجم پول در اقتصاد را افزایش میدهد (در ساختار کشورهای صادرکننده نفت). از این رو یکی از راههای مقابله با اثر افزایش نقدینگی ناشی از این شوک، عقیمسازی توسط بانک مرکزی خواهد بود که این خود منجر به انتشار اوراق مشارکت در اقتصاد خواهد شد. از این رو انتظار بر آن است که اوراق مشارکت نگهداری شده توسط مردم اثر مثبتی در واکنش به شوک قیمت نفت داشته باشد؛ به عبارت دیگر شوک مثبت قیمت نفت از طریق افزایش دارایی های خارجی بانک مرکزی منجر به افزایش نقدینگی می شود. مقامات پولی از جمله بانک مرکزی از کانال اعتبار داخلی اقدام به عقیمسازی می کنند. یکی از راههای عقیمسازی، انتشار اوراق مشارکت در راستای جمعآوری نقدینگی میباشد[۳۰۷].
در نمودار فوق توابع ضربه- واکنش مخارج و درآمدهای مالیاتی دولت به عنوان متغیرهای مالی و صادرات و واردات کالاها و خدمات به عنوان متغیرهای بخش خارجی نیز نشان داده شده است. بر پایه این نمودارها، مخارج دولتی و درآمدهای مالیاتی دولت نسبت به شوک قیمت نفت خام واکنش مثبت نشان می دهند و اثر این شوک طی بیش از چهارده دوره زمانی تعدیل می شود و از آن پس مخارج و درآمدهای مالیاتی دولت به مسیر تعادلی پایدار خود باز میگردند. در توضیح این نتایج میتوان گفت که یک شوک مثبت قیمت نفت با ایجاد انبساط بودجهای سبب افزایش مخارج دولت میگردد و با توجه به ارتباط مستقیم مالیاتها با درآمد ملی، شوک مثبت قیمت نفت خام سبب افزایش تولید و در نتیجه افزایش درآمدهای مالیاتی دولت می شود.
همچنین در نتیجه شوک مثبت قیمت نفت خام، واردات کالاها و خدمات افزایش و صادرات کالاها و خدمات کاهش مییابد.
وابستگی شدید اقتصاد کشور به نفت و درآمدهای حاصل از آن سبب شده است که اقتصاد ایران صرفاً به درآمدهای حاصل از نفت توجه داشته باشد، به نحوی که سیاستگذاران بخش اقتصادی کشور به منظور تقویت پول ملی همزمان با افزایش درآمد نفت، دلارهای نفتی را مستقیماً به بازار عرضه کرده و بدون ایجاد فرصتهای شغلی مناسب یا تقویت زیرساختهای بخش تولیدی و ارتقای ظرفیتهای صادرات غیرنفتی، نرخ برابری ارز را پایین نگاه داشته تا پول ملی تقویت شود. در نتیجه شاهد افزایش بیرویه واردات کالاها و خدمات و کاهش صادرات غیرنفتی میباشیم.
تخلیه اثر شوک قیمت نفت بر صادرات و واردات کالاها و خدمات نیز به حدود بیست و پانزده دوره زمانی به ترتیب به منظور رسیدن به مسیر تعادلی بلندمدت نیاز دارد.