در یک شرکت، سهامـداران طبق اصـول عقد قرارداد با مـدیریت، به عنوان یک عامـل خدمت می کنند.از آن جا که هدف شرکت حداکثرسازی ارزش سهامـداران است به طور بالقوه درگیـری هایـی بـرای بنگاه وجود دارد. به طور کلـی، حاکمیت شرکتـی مجموعه ای از مقررات و استراتـژی ها برای کاهش درگیری های سازمان است تا اطمینان حاصل شود که ثروت سهامـداران به حداکثر خواهد رسید. یک حاکمیت قوی بایـد به فرصت های از دست رفته کمتر و پروژه های دارای ارزش منفی خالص کمتر منجر شود. یک حاکمیت قوی باید به اظهاراتی که کمتر مـوجب گمراهی شوند منجر شود. همچنین بایـد باعث حداکثر سازی شفافیت اعتبار شرکت گردد. همه این ها باعث افزایش میزان اعتبـار و دسترسی اطلاعات و کـاهش بی اعتباری در بازار می گردد و موجب کاهش ریسک های مربـوط به بازار در شرکت می شونـد(Hao Li et. al,2012,pp204-205).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
استقرار مناسب سازوکارهای حاکمیت شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، ارتقای پاسخگویی، شفافیت، رعایت انصاف و حقوق همه ذی نفعان شرکت ها است(حساس یگانه و داداشی،۱۳۸۹،ص۱۰۵).در این راستا محور اصلی این تحقیق متمرکز بر تبیین عوامل مختلف حاکمیت شرکتی مرتبط بر ریسک شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است.
۱-۳)سؤال تحقیق
سؤال اصلی این تحقیق به قرار زیر است که حاکمیت شرکتی چه رابطه ای با ریسک شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران دارد؟
۱-۴)اهمیت و ضرورت تحقیق
در دنیای کنونی به علت نبود اطمینان، فرایند تصمیم گیری بسیار دشوار است. عدم اطمینان محیطی و شدت رقابت سازمان ها و مدیران، آن ها را با چالش های متعدد مواجه ساخته است(منتظری،۱۳۹۰،ص۳۲). بورس یک نهاد سازمان یافته است که از جمله نهادهای عمده و اساسی در بازار سرمایه محسوب می شود و تعیین میزان ریسک شرکت های پذیرفته شده در آن، گام مهمی در سرمایه گذاری و خرید سهام شرکت ها می باشد.
حاکمیت شرکتی درصدد ارتقای انصاف ، شفافیت و پاسخگوئی در بنگاه اقتصادی می باشد. ریسک بنگاه ها می تواند با اعمال حق حاکمیت شرکتی در ارتباط باشد و مدیران بهتر، می توانند موجب حاکمیت شرکتی مؤثرتر شده و به ذی نفعان خود توجه بیشتری نمایند در نهایت ریسک کمتری را تولید کنند. حاکمیت شرکتی شامل معیارهایی است که می تواند با افزایش عدم تمرکز در کنترل شرکتها، از قدرت مدیران در پیگیری منافع شخصی کاسته و باعث کاهش ریسک بنگاه های اقتصادی شود.
در مجموع دو هدف حاکمیت شرکتی عبارت است از(حساس یگانه و همکاران،۱۳۸۸،ص۷۷):
-
- کاهش ریسک بنگاه اقتصادی از طریق بهبود و ارتقای شفافیت و پاسخگویی.
-
- بهبود کارایی درازمدت سازمان، از طریق جلوگیری از خودکامگی و عدم مسؤلیت پذیری مدیریت اجرایی.
در این تحقیق با توجه به ارتباطی که بین حاکمیت شرکتی(تمرکز مالکیت) و ریسک وجود دارد و با توجه به این که در بازارهای ایران تحقیق چندانی در این باره انجام نشده است، ضرورت تحقیق مشخص می شود. این تحقیق علاوه بر بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و ریسک، تأثیر سهامداران نهادی را نیز بر ریسک مورد بررسی قرار می دهد و به دنبال یاری و کمک به سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری مالی بهینه است.
۱-۵)اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق پاسخ به این سؤال است که آیا حاکمیت شرکتی با ریسک رابطه دارد یا خیر، در این راستا اهداف زیر قابل دستیابی است:
توصیف متغیرهای ریسک و حاکمیت شرکتی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران
ارتباط بین متغیرهای تحقیق
آزمون فرضیه های تحقیق
از اهداف کاربردی این تحقیق نیز می توان گفت که یافته های این تحقیق می تواند سرمایه گذاران و سیاست گذاران بورس را در راستای ارائه معیارهای مناسب جهت انتخاب سهام با ریسک کمتر یاری رساند و همچنین می تواند منجر به بسط الزامات حاکمیت شرکتی توسط شرکت های بورس اوراق بهادار شود.
۱-۶)چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری بنیانی است که تمامی تحقیق بر آن استوار می شود.چارچوب نظری خوب، متغیرهای مهم را در وضعیتی که مرتبط با مسأله تحقیق است، شناسایی و مشخص می کند و پیوند این متغیرها را به گونه ای منطقی ارائه می دهد. روابط موجود میان متغیرهای مستقل،متغیرهای وابسته و متغیرهای تعدیل گر روشن می شود(سکاران،۱۳۹۰،ص ص۹۵-۹۴).
طبق تحقیق انجام شده توسط هائو لی[۷] و همکارانش در دانشگاه آبرن[۸] در سال ۲۰۱۲، تحت عنوان ریسک شرکت و حاکمیت شرکتی از دیدگاه دیگر ، مدل زیر طراحی شده است:
ریسک
حاکمیت شرکتی
سهامداران نهادی
میانگین فروش
ترکیب دارایی
سود تقسیمی
نمودار ۱-۱) مدل تحقیق
در این تحقیق متغیر وابسته، ریسک و متغیرهای مستقل، حاکمیت شرکتی و سهامداران نهادی می باشند. همچنین میانگین فروش، ترکیب دارایی و سود تقسیمی متغیرهای تعدیل گر این تحقیق هستند. متغیرهای تعدیل گر این تحقیق بر جهت رابطه یا میزان رابطه متغیرهای مستقل و وابسته مؤثر می باشد؛ که اثرات این متغیرها قابل مشاهده و اندازهگیری است. برای آزمون فرضیه های این تحقیق علاوه بر روش رگرسیون از مدل علّی نیز استفاده شده است.
در ادبیات مالی ریسک را میتوان به صورت رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میباشد، تعریف کرد. کل ریسک بازار[۹] به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک[۱۰] و ریسک غیر سیستماتیک[۱۱] تقسیم می شوند؛ ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه، سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به بیان دیگر ریسک سیستماتیک در اثر حرکت های کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با پرگونه سازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند(حاجی آقایی،۱۳۸۷،ص ص۶۱-۶۰).
حاکمیت شرکت ها مجموعه ای از مقررات و استراتژی برای کاهش تعارضات سازمان و حصول اطمینان از حداکثر شدن ثروت سهامداران می باشد که از ویژگی های حاکمیت شرکتی می توان به تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی، نفوذ مدیرعامل، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیئت مدیره و استقلال هیئت مدیره اشاره نمود(Hao Li et.al,2013,pp204-205). حاکمیت شرکتی شامل معیارهایی می شود که می تواند با افزایش عدم تمرکز در کنترل شرکتها، از قدرت مدیران در پیگیری منافع شخصی بکاهد. از مؤثرترین این معیارها حضور سهامداران نهادی در شرکت است که دارای توان بالقوه در کنترل مدیران هستند. سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها،شرکت های بیمه،شرکت های سرمایه گذاری و … هستند(هاشمی و کمالی،۱۳۸۹،ص۲۰۳).
شاخص رشد فروش از جمله شاخص هایی است که توانایی ارزیابی قدرت بازپرداخت بدهی ها و قابلیت سودآوری واحد تجاری را دارد. رشد مستمر درآمد فروش و سود شرکت منجر به آن می شود که بازار ریسک کمتری را برای شرکت در نظر بگیرد. نوع ترکیب دارایی های یک شرکت نیز منجر به فرآیندهای ارزیابی و کنترل ریسک های شرکت جهت نیل به اهداف مالی طرح ریزی شده می گردد(ایزدی نیا و همکاران،۱۳۹۰،ص۱۷).
هر ساله شرکت ها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را براساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری می کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می کند و به طور نقدی به دست سهامدار می رسد سود تقسیمی[۱۲] گفته می شود به عبارت دیگر سود تقسیمی، بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم است که توسط شرکت پرداخت می گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی (مصوب مجمع عادی سالانه) بر تعداد سهام شرکت به دست می آید(بهرام فر و مهرانی،۱۳۸۳، ص ۳۰).
۱-۷)فرضیه های تحقیق
فرضیه تحقیق را می توان یک حدس علمی یا پیش داوری دانست که به وسیله جمع آوری حقایقی که منجر به قبولی یا رد آن فرضیه شده، مورد آزمایش نیز قرار می گیرد. در این تحقیق فرضیه ها عبارتند از:
فرضیه ۱: بین ریسک شرکت ها و شاخص حاکمیت شرکتی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه ۲: بین سهامداران نهادی و شاخص حاکمیت شرکتی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه ۳: بین سهامداران نهادی و ریسک شرکت ها رابطه معناداری وجود دارد.
در فرضیه اول ریسک متغیر وابسته و شاخص حاکمیت شرکتی متغیر مستقل، در فرضیه دوم سهامداران نهادی متغیر وابسته و شاخص حاکمیت شرکتی متغیر مستقل و در نهایت در فرضیه سوم سهامداران نهادی متغیر وابسته و ریسک متغیر مستقل می باشد.
۱-۸)تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای موجود در فرضیه های فوق به قرار زیر است:
-
- شاخص حاکمیت شرکتی - در این تحقیق شاخص مورد استفاده برای ارزیابی حاکمیت شرکتی، شاخص تمرکز مالکیت(CON)[13]است. تمرکز مالکیت عبارت است از چگونگی توزیع سهام بین سهامداران شرکت های مختلف. هر چه تعداد سهامداران کمتر باشد، مالکیت متمرکز تر خواهد بود. در این تحقیق به منظور محاسبه نسبت تمرکز مالکیت از شاخص هرفیندال-هیرشمن[۱۴](HHI) استفاده شده است. شاخص مزبور از مجموع مجذور درصد سهام متعلق به سهامداران شرکت ها به دست می آید. این شاخص به موازات افزایش میزان تمرکز مالکیت افزایش پیدا کرده و در شرایطی که کل سهام متعلق به یک نفر باشد، بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و معادل ۱۰۰۰۰ واحد محاسبه می شود. در صورتی که ساختار مالکیت پراکنده بوده و کلیه سهامداران دارای نسبت های مساوی باشند، HHI کمترین ارزش را پیدا کرده و معادل N/10000 محاسبه می شود. شاخص هرفیندال به شرح زیر قابل محاسبه است(محمدی و همکاران،۱۳۸۸،ص۷۵).
HHI=
-
- ریسک - استفاده از بتا[۱۵]به عنوان معیار سنجش ریسک در طول ۲۰ تا ۲۵ سال اخیر رایج بوده است. استفـاده از این ضریب برای تسهیل فرآینـد مدیریت پرتفـوی بر اسـاس نظریه مدرن پرتفوی[۱۶] می باشد(راعی و سعیدی،۱۳۹۲،ص۱۱۹) و از حاصل تقسیم کواریانس بازده اوراق بهادار با بازده پرتفوی بازار بر واریانس بازده پرتفوی به دست می آید.
=
که در آن:
= کواریانس بازده اوراق بهادار با بازده پرتفوی بازار
= واریانس بازده پرتفوی