۳-۲۳- عراق
عراق با نام رسمی جمهوری عراق (به عربی: الجمهوریه العراقیه) (به کردی: کۆماری عێراق) کشوری در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا است. پایتخت عراق شهر بغداد است. این کشور از جنوب با عربستان سعودی و کویت، از غرب با اردن و سوریه، از شرق با ایران و از شمال با ترکیه همسایهاست. عراق در منطقه جنوب خود، مرز آبی کوچکی با خلیج فارس دارد و دو رود مشهور دجله و فرات که منشأ تمدنهای باستانی میانرودان (بینالنهرین) در طول تاریخ کهن این کشورند از شمال کشور به جنوب آن روان هستند و با پیوستن به رود کارون، اروندرود را تشکیل میدهند و به خلیج فارس میریزند.
گستره عراق ۴۳۸،۳۱۷ کیلومتر مربع (۵۸ام، حدود یک چهارم ایران) است. بیشتر سرزمین عراق پست و هموار و گرمسیری است. غرب عراق کویر است و شرق آن جلگههای حاصلخیز. ولی بخشی از کردستان عراق (شمال خاور) کوهستانی و سردسیر میباشد. همچنین عراق یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع نفت میباشد. این کشور دارای ۱۴۳ میلیارد بشکه ذخایر تاییدشده ی نفتی میباشد.
عراق با ۳۲٬۵۸۵٬۶۹۲ نفر (آمار ژوئیه ۲۰۱۴) جمعیت چهلمین کشور پرجمعیت دنیا ست. عربها ۷۵٪-۸۰٪، کردها ۱۵٪–۲۰٪،ترکمنانان، آشوریان و غیره حدود ۵٪ از جمعیت عراق را تشکیل میدهند. همچنین حدود ۶۰٪-۶۵٪ درصد مردم عراق شیعه، ۳۲٪-۳۷٪ درصد سنی و ۳ درصد مسیحی و پیروان سایر ادیان هستند. عراق محل زندگی و دفن ۶ امام شیعه است و شهرهاینجف، کربلا، کاظمین و سامرا زیارتگاه شیعیان جهان است.
عراق دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و پرباری است. سومریان، اکدیها و آشوریها نخستین تمدنهای باستانی عراق را چند هزار سال پیش از میلاد بنیاد نهادند. پس از آن این منطقه بخشی از قلمرو هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، و امپراتوری روم بود. پس از سرنگونی امویان و ظهور عباسیان پایتخت خلافت اسلامی از شام به عراق (شهر بغداد) منتقل شد. بعدها این حکومت با حمله مغولان سقوط کرد. از میانه سده دهم تا پایان سده سیزدهم هجری خورشیدی، عراق بارها میان ایران وعثمانی دست به دست شد. عراق در سال ۱۲۹۸ (۱۹۱۹) به سرپرستی بریتانیا درآمد و در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) استقلال یافت.
بخش زیادی از مرزهای نوین عراق توسط جامعهی ملل در سال ۱۲۹۹ (۱۹۲۰) پس از تقسیم امپراتوری عثمانی بر اساسمعاهده سور تعیین شد. در این زمان عراق تحت قیمومت پادشاهی متحد بریتانیا در آمد. در سال ۱۳۰۰ (۱۹۲۱) پادشاهی عراقتشکیل شد و در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) این حکومت از بریتانیا استقلال یافت. در ۱۳۳۷ (۱۹۵۸) این پادشاهی ساقط شد و جمهوری عراق تاسیس گشت. عراق از سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸) تا ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) توسط حزب سوسیالیست بعث عراق اداره میشد. پس از حملهی ایالات متحده و متحدانش به عراق، حکومت حزب بعثِ صدام حسین برچیده شد و نظام چندحزبی پارلمانی در این کشور برقرار شد. آمریکاییها در سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۱) از عراق خارج شدند اما پیکارجویان به جنگ ادامه دادند. بعدها با سرریز شدن جنگ داخلی سوریه به عراق، درگیریها بسیار شدت گرفت.
حکومتهای متوالی عراق از آغاز تأسیس عراق جدید در ۱۹۲۱ همسان کشورهای همسایه در پی ایجاد هویتی ناسیونالیستی برای آن بر پایه قومیت عربی بر آمدند. این شیوه در عراق ناکام ماند و تنها به گرایشهای جداییطلبانه اقوام غیر عرب و سرکوب یا اخراج شووینیستی آنان انجامید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۲۴
عراق مابین مدار ۲۹ و ۳۸ درجهی شمالی و مدار ۳۹ و ۴۹ درجهی شرقی قرار گرفته است (بخش کوچکی از آن در غرب مدار ۳۹ درجه شرقی واقع شده). این کشور با ۴۳۷٬۰۷۲ کیلومتر مربع ۵۸امین کشور از حیث بزرگی است. اندازهی آن را میتوان با ایالت کالیفرنیا در ایالات متحده مقایسه کرد. همچنین این کشور کمی از پاراگوئه بزرگتر است.
بخش بزرگ عراق صحرا است اما مناطق مابین دو رود دجله و فرات حاصلخیز است. این رودها سالانه ۶۰ میلیون متر مکعب لای را به دلتاحمل میکنند. قسمتهای شمالی کشور عمدتاً کوهستانی است و بلندترین قلهٔ آن حاجی عمران (شیخا دار) (هممرز با بلندیهایپیرانشهر ایران) با ارتفاع ۳۶۱۱ متر است. عراق مرز ساحلی کوچکی به طول ۵۸ کیلومتر با خلیج فارس دارد. در مجاورت شط العرب که نزد ایرانیان با نام اروندرود شناخته میشود، مردابهایی قرار داشتند که بیشترشان طی دهه ۱۳۷۰ خشکانده شدند.
۳-۲۵ آب و هوا
آب و هوای کشور (به جز شمال) عمدتاً صحرایی است با زمستانهای خنک و گاه سرد و تابستانهای خشک و گرم و آفتابی. دمای هوا در تابستان در بیشتر جاهای این کشور به ۴۰ درجه سانتیگراد و در برخی مناطق به ۴۸ درجه میرسد. دمای هوا به ندرت در زمستان بالای ۲۱ درجه میرود و در شرایط سخت بین ۱۵ تا ۱۹ درجه و در شبها تا حد ۲ تا ۵ درجه قرار میگیرد. مناطق کوهستانی شمال اغلب از زمستانهای سرد با بارش برف و باران برخوردار است که گاهی موجب طغیان رودخانهها میشود. به طور معمول بارندگی در این کشور کم است. در بیشتر مناطق سالانه کمتر از ۲۵۰ میلیلیتر بارش وجود دارد. این بارشها هم بیشتر در زمستان رخ میدهد. بارانهای تابستانی به جز در شمال بسیار به ندرت اتفاق میافتند.
۳-۲۶
عراق و ایالات متحده در ۲۷ آبان ۱۳۸۷ اقدام به امضای موافقتنامه وضعیت نیروها کردند. این موافقتنامه بخشی از موافقتنامهی وسیعترِ چارچوب راهبردی تلقی میشود. در بخشی از این موافقتنامه آمده است «دولت عراق خواستار آن است» که نیروهای ایالات متحده به طور موقت در عراق بمانند تا «امنیت و ثبات را حفظ کنند». نیروهای آمریکایی طبق این موافقتنامه هنگامی که در پایگاههای خود نیستند یا به ماموریت رفتهاند تحت حوزهی قضایی عراق قرار میگیرند.
عراق در ۲۴ بهمن ۱۳۸۷ رسماً ۱۸۶مین به عضویت کنوانسیون بینالمللی منع جنگافزارهای شیمیایی درآمد. این کشور بر اساس مفاد این پیمان، به عنوان عضوی تلقی میشود که میزان سلاحهای شیمیایی خود را اعلام کرده است. از آن جا که عراق خیلی دیر به این کنوانسیون پیوسته است، از شمول کشورهایی که در جدول زمانی نابودی سلاحهای شیمیایی قرار دارند خارج است
روابط ایران و عراق با تشکیل دولت جدید عراق در سال ۱۳۸۴ تا بالاترین حد افزایش پیدا کرد. نخستوزیر نوری المالکی و جلال طالبانیبارها از ایران دیدن کردند تا همکاریهای دوجانبه در تمام زمینهها بین دو کشور افزایش یابد. روابط بعد از مالکی نیز همچنان خوب تلقی میشود.
روابط عراق و ترکیه پرتنش است که دلیل اصلی آن حکومت اقلیم کردستان میباشد. در مهر ۱۳۹۰ پارلمان ترکیه قانونی را تصحیح کرد که طبق آن نیروهای ترکیه میتوانند برای تعقیب شورشیان کرد وارد عراق شوند.
۳-۲۷موقعیت جغرافیایی عراق
این سرزمین را از آن رو عراق گفته اند که از دیگر سرزمین های عربی پست تر و در نزدیکی دریاست. کلمه عراق را از « عراق القربه » گرفته اند؛ یعنی مشکی که پایین آن سوراخ است. برخی نیز گفته اند « عراق » جمع « عرق » است؛ به معنای « ساحل دریا » و منظور از آن، ساحل دجله و فرات است که به هنگام مدّ به سطح دریا می رسد و به آن وصل می شود. برخی دیگر معتقدند که از « عروق الشجر »(ریشه های درخت) گرفته شده است. به همین سبب در زبان انگلیسی آن را « ایراک » تلفظ می کنند؛ به معنای جای پر نخل و درخت، که برگرفته از کلمه فارسی « ایراه » است. سرزمین عراق به لحاظ جغرافیایی، شامل سه منطقه است:
۱ ـ استپ و بیابان(در جنوب و غرب)
۲ ـ زمین های پست و دشت های دجله و فرات (دیار بکر و آرارات)
۳ ـ ناحیه های کوهستانی (در شمال و شمال شرق).
دو رود دجله و فرات، که از ترکیه سرچشمه می گیرد، طولانی ترین رودهای عراق با ۱۸۵۱ و ۲۷۰۰ کیلومتر است و در شمال بصره به هم می پیوندد و پس از تشکیل شط العرب، که امروزه آن را « اروند رود » می نامند، و طی ۱۹۰ کیلومتر به خلیج فارس می ریزد. گاهی این دو رودخانه طغیان کرده و کمبود بارش و بارندگی را برطرف می سازد، زیرا بارش متوسط سالانه در آن جا ۲۵۰ میلی متر است. رودهای کوچک دیگری از جمله دیاله، زاب صغیر و زاب کبیر نیز از عراق می گذرد. در سواحل این رودها کشاورزی، به ویژه کاشت نخل های خرما و انواع میوه، رونق دارد. شایان ذکر است که از تمامی خاک عراق تنها ۳% آن قابل کشت است. دجله و فرات از دیر باز سرچشمه حیات و تمدن بوده و تمدن شکوفای بین النهرین میان این دو رود شکل گرفته است و در حقیقت، آبادانی، شکوه و برپایی این سرزمین در گرو این دو رود است. از دیرباز کناره های این دو رود و میان آن ها سرزمین های پست و حاصل خیزی وجود دارد که زندگی مردم این منطقه را تأمین می کرد. و البته گاهی نیز سیل های خروشان بنیاد همه آن ها را برمی انداخت. امروزه، سدهای احداث شده بر روی دجله و فرات، جریان رودها را مهار می کند. قسمت شمالی عراق در بخشی که به نام الجزیره یا جزیره ابن عمر مشهور است و در نزدیکی آن شهر موصل قرار دارد یکی از حاصل خیزترین سرزمین های عراق است. قسمت هایی از بخش میانی عراق نیز به سواد مشهور است.
وسعت سرزمین عراق ۴۴۴۴۷۴ کیلومتر مربع است و ۱۵۰/۴۲۷/۲۲ نفر جمعیت دارد که پنجاه و دومین کشور جهان محسوب می شود. حدود ۶۰% این جمعیت را شیعیان، ۳۵% را اهل سنت و ۳% آن را مسیحیان تشکیل می دهند. نژاد مردم آن ۷۱% عرب، ۱۸% کرد، ۱%ایرانی و ۲/۱% ترک است. زبان رسمی، عربی و ۷۹% مردم با این زبان، ۱۶% به فارسی و ۲% نیز به ترکی سخن می گویند. البته زبان رسمی در مناطق کرد نشین، زبان کردی است. ۲۵% جمعیت عرب های عراقی اهل سنت اند. اقلیت مسیحی هم عمدتاً در اطراف موصل ساکن هستند. تعداد کمی یهودی در بغداد، یزیدی در شمال عراق و صابئی در بصره پراکنده اند.
در تقسیم بندی اداری، امروزه عراق به سیزده لواء(استان) و سه بادیه(منطقه صحرایی) تقسیم می شود. شهرهای عمده آن عبارتند از: بغداد، موصل، بصره، کرکوک، کربلا، نجف، حلّه، ناصریه، سلیمانیه.
۳-۲۸ شیعیان عراق
شیعیان عراق بزرگ ترین مذهب اقوام کشور عراق که جمعیتی بالغ بر ۶۵٪ این کشور را تشکیل میدهند، اکثریت قاطع مسلمانان شیعه عراق مردم عرب، ۴۰٪ از جمعیت ترکمانان و اقلیتی را نیز کردها تشکیل میدهند. بعد از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ خشونتهای فرقهای بین شیعیان و اهل تسنن عراق افزایش یافته است.
گذشته از این، عراق دارای شهرهای مقدس شیعیان جهان نظیر نجف و کربلا میباشد که زیارتگاه میلیونها نفر از مسلمانان شیعهاست. نجف محل آرامگاه علی بن ابیطالب (امام اول شیعیان) است، و کربلا آرامگاه نوه محمد و فرزند امام اول شیعه، حسین بن علیاست. همچنین نجف به عنوان مرکز علمی طلاب و روحانیون شیعه در سطح جهان فعال است. دو اماکن مقدس دیگر برای شیعیان دوازده امامی در عراق شامل حرم کاظمین در حومه بغداد، که محل دفن مقبره امامان هفتم و نهم شیعیان موسی کاظم و محمد تقی، و حرم عسکریین در سامرای عراق که شامل مقبره امام دهم و یازدهم شیعیان علی الهادی و حسن عسکری میباشد.
عراق در رأس خلیج فارس٬ و یکی از پر جمعیت ترین کشورهای منطقه است که بیش تر جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند. البته در این کشور نیز همانند دیگر کشورهای حاشیه ی خلیج فارس٬ آمار دقیقی از جمعیت شیعیان موجود نیست و در بیش تر کتاب ها و دایره المعارف ها٬ جمعیت آنان بین ۶۰تا ۶۵ درصد تخمین زده شده است. کشور عراق هیجده استان دارد که شیعیان تقریباً در دوازده استان آن پراکنده اند. این مکان ها که استان های جنوبی و مرکزی را در بر می گیرد٬ شامل شهرها و استان های بصره٬ ناصریه٬ عماره٬ کوت٬ دیوانیه٬ حله٬ کربلا٬ نجف٬ بغداد٬ کاظمین٬ بابل٬ قادسیه٬ ذی قار٬ سماره و واسط است. هم چنین در سه استان کرکوک٬ دیالی و سامرا نیز اقلیتی از شیعیان زندگی می کنند. نکته قابل توجه آن است که از میان تقریباً شش میلیون جمعیت بغداد٬ حدود چهار میلیون شیعه هستند که سه میلیون آن ها در شهرک صدر زندگی می کنند. «هم چنین یک سوم از جمعیت دو میلیون نفری ترکمان و نیز بخشی از کردهای عراق موسوم به «اکراد فعلی»٬ شیعه می باشند»از بعد جامعه شناختی٬ شیعیان عراق به عکس هم کیشان ایرانی خود٬ گرایش های ملی قوی دارند و به نوعی میان علقه های مذهبی ملی خود سرگردان مانده اند. به لحاظ تاریخی٬ حضور آنان در این کشور به گذشته های دور باز می گردد؛ حتی قبل از آن که امام علی علیه السلام به کوفه بیاید و مرکز خلافت را در آن جا مستقر سازد. و پس از آن٬ دوره های مختلف حکومت های شیعی را شاهدیم که به تقویت تشیع در منطقه انجامید. اما تشدید شیعی گری در سالهای اخیر٬ به نقل از نقاش به سالهای ۱۸۳۱ میلادی باز می گردد و تخریب اماکن متبرکه شیعی در ٬۱۸۴۳ به احساس هویت شیعیان دامن زد. نقاش دلیل آورد که تغییر زندگی از شبانی به کشاورزی٬ بحرانی هویتی در مردم پدید آورده بود که تعریفی جدید از هویت جمعی را ضروری می ساخت. در این مجموعه فکری٬ او به بخش اعظمی از مردم که به ناچار از عربستان آمده بودند٬ اشارت دارد. مهاجرت از عربستان و تلاش برای یافتن هویت جدی در قالب نظام اقتصادی کشاورزی به جای شبانی٬ به نظر نقاش٬ ساکنان تازه وارد را به دینی متضاد با وهابیت علاقه مند ساخت. گرچه درستی و نادرستی این تحلیل بحث برانگیز است٬ ولی در اصل مهاجرت هایی که از دیرباز به این کشور صورت می پذیرفته٬ شکی نیست. وجود بارگاه شش امام معصوم در این کشور و هم چنین وجود مدارس علمیه٬ به ویژه در شهرهای نجف٬ حله و کاظمین٬ همواره عامل مؤثری در مهاجرت شیعیان به این کشور بوده است. از سوی دیگر٬ غالب حکومت های عراق تا قبل از حکومت بعث٬ مهاجر دوست بوده و به نسبت کشورهای منطقه٬ برخورد تهاجمی چندانی با شیعیان مهاجر نداشتند؛ گرچه به دلایل سیاسی٬ با مهاجران ایرانی رفتاری متفاوت بروز می دادند. این رویکردها باعث شده بود تا شیعیان منطقه به این کشور رو آورند و شمار بسیاری از شیعیان را٬ شیعیان کشمیری٬ عربستانی٬ پاکستانی٬ هندی٬ لبنانی٬ ایرانی و شیعیان دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس تشکیل می دهند که دلیل روشنی بر مهاجرپذیر بودن عراق است. البته نباید فراموش کرد که اسناد به جای مانده از تاریخ این منطقه٬ گویای آن است که شیعیان٬ سالیانی بس طولانی در این منطقه زندگی کرده اند٬ به گونه ای که حتی قبل از حکومت علی علیه السلام نیز در این سرزمین ها ساکن بوده اند و پس از حادثه ی کربلا٬ گروهی به خونخواهی ایشان برخواسته و حکومت های شیعِی بسیاری مستقر گشتند. به هر حال٬ هم اینک اکثریت با شیعیان است و بیش تر آن ها شیعه ی دوازده امامی هستند و همانند دیگر شیعیان منطقه٬ به لحاظ سیاسی گروه منزوی و طرد شده ای به شمار می آیند. پس از آن که عراق بر اساس توافق نامه ی سایکس پیکو (تقسیم عثمانی) در سال ۱۹۲۰ تأسیس گردید٬ انتظار می رفت که آن ها (شیعیان) به نسبت کثرت و اهمیتشان٬ نقش عظیم یا برجسته ای داشته باشند. با این همه٬ همان طور که همه می دانند٬ شیعه مذهب های عراقی٬ نه تنها موفق به ایفای چنین نقشی نشده اند٬ بلکه هم چنین از آغاز حکومت سلسله ی هاشمی تا به امروز٬ از نظر سیاسی٬ یک گروه از یاد رفته و منزوی بوده اند. آن گونه که می دانید٬ تحولات اخیر عراق٬ آینده ی این کشور را در هاله ای از ابهام فرو برده است٬ به گونه ای که هیچ کس به درستی نمی داند حکومت آینده ی این کشور چگونه خواهد بود و چه گروه هایی در دولت آینده نفوذ بیش تری خواهند داشت. تا پیش از این٬ شیعیان به طور کلی از سیاست طرد شده و گروه اقلیت سنی٬ تمام شغل های حکومتی را در انحصار خود گرفته بودند؛ آن گونه که می نویسند: شیعیان عراق به طور سازمان یافته ای از نیل به منصب و مراکز قدرت محروم می شوند. به گفته علوی و بنجیر٬ از سال ۱۹۲۱ تا ۵۹ ٬۱۹۵۸ دولت در عراق تشکیل شده که صرفاً پنج نفر از شیعیان از میان صدها نفری که به منصب وزارت و نخست وزیری رسیده اند٬ توانسته بودند در منصب نخست وزیری به تشکیل دولت دست زنند و حدود سه سال٬ زمام امور شور را به عهده داشته باشند. با عنایت به این که بین ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق را شیعیان تشکیل می دهند٬ این تبعیض ناروا برای شیعیان عراق بسیار آزار دهنده است. از سال ۱۹۵۸ تا ٬۱۹۹۰ صرفاً یک شیعی به نخست وزیری برگزیده شد که مدت ده ماه صدارت داشت. تبعیض بر ضد شیعیان٬ در دیگر عرصه های زندگی نیز وجود دارد؛ از جمله آن که شیعیان در پارلمان٬ فرهنگ٬ مطبوعات٬ اوقاف٬ آموزش و پرورش٬ آموزش عالی و تجارت و بازرگانی حضور کم رنگی دارند. البته بیش تر بر شیعیان٬ به دوران حکومت بعث باز می گردد. در حالی که در ٬۱۹۶۳ شش تن از سیزده تن عضو فرماندهی منطقه ای بعث شیعه بودند٬ در ۱۹۷۰ هیچ عضو شیعی در آن وجود نداشت. … پس از ٬۱۹۶۴ شیعیان رفته رفته تمام منافع سیاسی را که در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ و در دوران کوتاه رژیم عبدالکریم قاسم در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۳ به دست آورده بودند٬ پس از ۱۹۶۹ حکومت جدید بعثی٬ به ایجاد محدودیت هایی فراوان در زندگی مذهبی و فرهنگی شیعیان پرداخت که مصادره ی موقوفات٬ تعطیل کردن مدارس علمیه و ممانعت از اجرای مراسم مذهبی٬ نمونه ای از آن هاست. ابتدا شیعیان کوشیدند با حضور در امور آموزشی٬ جای پای خود در نظام سیاسی عراق باز کنند٬ اما چون بعضی از مراجع عظام شیعی٬ استخدام در ادارات دولتی عراق و پذیرفتن مناصب سیاسی را مکروه اعلام کرده بودند٬ حضور شیعیان در دستگاه دولتی ضعیف می نمود. دولت از این فتواهای شیعیان استقبال می کرد. گروه هایی که چندان به این فتواها پای بند نبودند٬ مشارکت بیش تر در دولت را می خواستند٬ اما اقدامات حکومت علی جودت الایوبی در حذف شیعیان و سپردن مشاغل دولتی به اهل تسنن٬ زمینه ساز شورش های سال ۱۹۳۵ شد. شدت سرکوب و عدم تلاش برای راهجویی٬ موجب شد تا بعضی از شیعیان عربگرای مذهبی٬ به ترتیب در قالب احزاب کمونیستی و یا مذهبی فعال گردند. سنی مذهبان از این عامل بهره جسته و شیعیان را به ارتداد متهم می کردند. با اوج گیری اصول گرایی اسلامی٬ فعالیت ضد رژیم در برابر فعالیت های گرایش شیعی٬ از جمله ی این گرایش های سیاسی شده ی شیعیان عراق است. با تشکیل این احزاب٬ از فشار اتهامات پیشین مبتنی بر الحادگری شیعیان کاسته شد٬ ولی سیاسی شدن شیعیان٬ به سیاسی شدن گروه رقیب سنی نیز دامن زد. با روی کار آمدن حزب بعث٬ روند شیعه آزاری تشدید شد. با آن که برخی از رهبران حزب بعث شیعی مذهب بودند٬ جنگ فرقه ای تمام عیاری بر ضد شیعیان آغاز شد و تحت عنوان شعوبی گری توجیه گردید. اما صدام٬ هر از چندگاهی که تمامیت ارضی کشورش به خطر می افتاد٬ سعی می نمود تا از شیعیان دلجویی کند و به روایت برخی٬ صدام در قبال شیعیان سیاست «نیش و نوش» را برگزیده بود. او به خوبی و بهتر از دیگر رهبران عراق از مذهب برای اثبات حاکمیتش استفاده می کرد. پس از سالهای دهه ی ٬۱۹۷۰ صدام حسین که قصد مشارکت دادن شیعیان در دولت عراق را داشت٬ روش های علمی متعددی را انتخاب کرد. مهم ترین آن ها٬ صنعتی کردن مناطق شیعِی جنوب و سرعت بخشیدن به تغییرات درون روستاها بود. دومین اقدام عبارت بود از نظارت بسیار شدید بر محافل شیعی٬ خصوصاً پس از سال ۱۹۷۹ و پیروزی انقلاب اسلامی در تهران٬ صدام حسین هم چنین سعی کرد با به استحاله کشاندن تشیع٬ خود را به عنوان دوست شیعیان معرفی کند واین کار را به ویژه با انجام حرکات احترام آمیز نسبت به زعمای دین انجام می داد. اما این مسأله٬ هرگز موجب نشد نقش سیاسی به شیعیان داده شود و نهایِت ارفاقی که در قبال شیعیان قائل می شدند٬ در زمینه اقتصادی بود. البته خود شیعیان هم هنگامی که از ایفای نقش های سیاسی ناامید شدند٬ درصدد برآمدند تا با مشارکت در اقتصاد و تجارت٬ ضعف سیاسی خویش را جبران کنند؛ گرچه در برخی برهه ها٬ حتی از مشارکت اقتصادی آنان نیز جلوگیری به عمل می آمد و با در پیش گرفتن سیاست های اقتصادی که به ضرر آنان تمام می شد٬ مانع قدرت گرفتن شیعیان در بعد اقتصادی می گردیدند. فشار بر ضد شیعیان٬ این گروه اجتماعی فرهنگی را به سمت و سوی فعالیت اقتصادی سوق داد. به دنبال مهاجرت یهودیان عراق به اسرائیل در سال ٬۱۹۴۸ شیعیان به سرعت سعی کردند در زمینه های اقتصادی و تجارت استعداد و توان خویش را به کار گیرند. اما با رسیدن عبدالسلام عارف به قدرت و اعمال برنامه های ملی سازی٬ به شدت آسیب دیدند. در تعمیق فشار بر شیعیان٬ سیاست های خاصی در پیش گرفته شد؛ از جمله این که سهمیه شیعیان در زمینه واردات و صادرات کاهش یافت و در عوض٬ سهمیه های کسر شده٬ در اختیار عرب های سنی٬ به ویژه افسران بازنشسته قرار گرفت. گرچه نباید فراموش کرد که دوره ی حکومت برادران عارف (عبدالسلام و عبدالرحمن) به نسبت دوران حکومت بعث٬ دوران آرامش نسبی برای آنان به شمار می آید٬ به جهت آن که هر دو برادر٬ تا حدودی به آزادی سیاسی معتقد بودند و شیعیان در این زمان کوشیدند تشکل های خود را سازمان دهی نمایند؛ ولی پس از آن ها٬ به ویژه در زمان حاکمیت حزب بعث٬ محرومیت های سیاسی و اقتصادی به اوج خود رسید. شاید بتوان سال ۱۹۷۱ را٬ آغاز فجایع انسانی در عراق دانست. در این سال٬ بیش از ۱۶۰ هزار نفر از شیعیان دستگیر٬ اعدام و اخراج شدند و این دستگیری ها٬ در طول دهه هفتاد هم چنان ادامه داشت. البته جنایات واقعی بر ضد شیعیان٬ با روی کارآمدن صدام حسین صورت گرفت. وی که در سال ۱۹۷۹ حاکمیت سیاسی عراق را به چنگ آورده بود٬ از همان سالهای اولیه ی ریاست جمهوری اش٬ وحشی ترین جنایات خود را در شهرهای جنوبی و مرکزی مرتکب شد. در سال ٬۱۹۸۰ موج جدیدی از جنایات به وقوع پیوست و این بار به بهانه سرکوب شورشیان و بیش از همه٬ عوامل حزب الدعوه الاسلامی٬ دستگیری ها و اعدام های فراگیری آغاز شد. بیش از دویست هزار نفر از شیعیان دستگیر و اعدام شدند٬ عده ی زیادی از کشور اخراج شده و تعداد زیادی هم گریختند. در دسامبر ٬۱۹۸۸ حکومت عراق طرح بسیار محرمانه ی ” عملیات در باتلاق ها” را به اجرا گذاشت که به موجب آن٬ محاصره ای اقتصادی بر منطقه [شیعی نشین جنوب] تحمیل می گشت٬ روستاها و محصولات کشاورزی به آتش کشیده می شدند و مظنونان توقیف می گشتند. چندی بعد٬ جنگ دوم خلیج فارس به وقوع پیوست؛ جنگی که به صورت گسترده نیروهای آمریکایی را به طور مستقیم وارد منطقه خلیج فارس نمود. در این حین٬ شیعیان جنوب که سال ها سختی و مصیبت را تجربه کرده بودند٬ سر به شورش و اعتراض برآوردند؛ ولی دیری نپایید که دوباره قربانی تعامل آمریکا و صدام حسین شدند. به گفته ی علی حسن المجید پسر عموی صدام٬ رژیم در عملیات سه هفته ای اش برای سرکوب شورش٬ سیصد هزار نفر را کشت. بدین ترتیب٬ شیعیان عراق بیش از سه٬ دهه مورد آزار و اذیت وحشیانه ی حزب بعث قرار گرفته اند و بنابراین٬ بیش از همه از سرنگونی حزب سیاه بعث و به ویژه صدام حسین شادمان شده اند؛ ولی خاطرات گورهای دسته جمعی و پشته های کشته٬ آنان را از تکرار تاریخ می هراساند. از این رو٬ با عنایت به ظلم تاریخی موجود در عراق به جهت عدم حضور در هرم قدرت٬ این بار در تلاش اند برخلاف حرکت سال ۱۹۲۰ که در سایه ی چالش با قدرت خارجی٬ یعنی انگلیسی که به حذف سیاسی آن ها منجر شد٬ در شرایط فعلی با درک موقعیت منحصر به فرد و داشتن اکثریت جمعیتی و سیاسی٬ در آینده ی سیاسی عراق نقش سازنده تری ایفا ۹/۱۲/۲۰۱۵ عراق شیعیان نمایند. گرچه نیروهای اشغالگر٬ افراطی های سنی و کشورهای عرب منطقه٬ از قدرت گرفتن شیعیان عراق خرسند نخواهند شد. هفته نامه ی صبح صادق به نقل از روزنامه ی الوطن عربستان می نویسد: بسیاری از مقامات کشورهای عربی در تماس های فشرده با دولت بوش٬ نگرانی خود را از روی کارآمدن حکومت شیعیان در عراق ابراز کرده اند. از سوی دیگر٬ بوش چندی پیش در یکی از مصاحبه های خود ابراز نمود که ممکن نیست٬ یک دولت شیعه مذهب در عراق بر سر کار آید که ایران بر آن تسلط داشته باشد. اما به هر حال٬ شیعیان به رغم موانع خارجی و اختلافات جدی درون گروهی٬ هم چنان درصددند بازی خوبی را در صحنه ی سیاسی کشور ارائه دهند؛ گرچه میزان موفقیت آنان٬ بسته به تحولات آینده ی این کشور دارد. در تشکیل کنگره ی ملی یک هزار نفری عراق٬ شیعیان توانستند ۶۵ درصد کرسی ها را به خود اختصاص دهند٬ ولی این میزان در طی درگیری های داخلی نجف٬ توسط آمریکایی ها تا ۵۵ درصد به نفع سنی ها تعدیل شد. در تشکیل کابینه ی جدید٬ آنان توانستند حدود پانزده وزارتخانه را در اختیار گیرند و به علاوه٬ کرسی نخست وزیری نیز برای شیعیان تثبیت شده است؛ گرچه در برخی برهه ها به دلیل اختلافات٬ فرصت ها را از دست داده اند؛ برای مثال در جریان انتخاب نخست وزیر٬ تعلل آنان به روی کارآمدن «ایاد علاوی» انجامید. وی که پایه گذار «جنبش وفاق ملی عراق» و عضو سابق حزب بعث است٬ به عنوان یک شیعه ی سکولار شناخته شده است. اما نکته مهم قابل توجه آن است که پست نخست وزیری برای شیعیان تثبیت گردید. مدیریت اجرایی کشور٬ بیش تر در اختیار نخست وزیر است؛ گرچه هنوز به طور دقیق٬ مرزبندی قدرت میان رئیس جمهوری و نخست وزیر روشن نشده٬ اما چارچوب اختیارات شورای ریاست جمهوری از نخست وزیر خیلی کم تر است. از فضای کلی می شود این را فهمید که شورای ریاست جمهوری٬ علی القاعده باید اختیارات کمتری پیدا بکند٬ مگر این که تحول خاصی به وجود بیاید. ضمناً قرار است که شیعیان یک وضعیت حداکثری را در همه ی سازمان های دولتی و همه ی ساختارهای مرتبط با دولت در اختیار داشته باشند؛ اعم از ارتش٬ وزارت دفاع٬ وزارت کشور٬ نیروهای امنیتی که در حال حاضر در اختیار سنی ها هستند و همین طور در دیگر وزارتخانه ها. این که تا چه میزان این تصمیم اجرا شود٬ بستگی به کارکرد شیعه دارد. اگر شیعه از ابزارهای فشار خود به خوبی استفاده کند و شیعیان به این درک بالا برسند… که اکنون زمان طرح اختلافات درونی نیست و در حال حاضر٬ با چالش های عظیم تری مواجه هستند و اکنون باید یک رابطه تکاملی را با هم تعریف کنند تا همه ی شیعیان بتوانند در کنار هم در جهت رسیدن به آن هدف که احقاق حقوق شیعه است٬ به حرکت درآیند٬ اگر چنین باشد٬ یقیناً می توانند این وعده ها را به انجام برسانند و حتی بیش از آن را نیز تحقق بخشند. به هر حال٬ باید منتظر ماند و دید تحولات نظام سیاسی عراق تا چه میزان در راه منافع شیعیان به وقوع خواهد پیوست. به یقین قدرت یافتن آنان٬ نه تنها پیامدهای مثبتی برای شیعیان عراق٬ بلکه برای هم کیشان در منطقه به همراه خود خواهد داشت؛ به ویژه آن که آنان به لحاظ قومیتی٬ عرب بوده و پیوند مشترکی با اعراب منطقه دارند. اگر شیعیان در عراق به جایگاهی سیاسی دست یابند٬ بی تردید هم چون شیعیان لبنان٬ خواستار تداوم فعالیت های فرهنگی و سیاسی عراق در جهان عرب خواهند بود و البته درصدد تغییر دادن برخی از تلقی های متداول در این جهان نیز برخواهند آمد؛ به ویژه تعصباتی که به شیعیان لطمه زده اند. پیشینه ای که شیعیان در عراق به جا می گذارند٬ شدیداً مورد توجه مردم و حکومت های تمامی کشورهای منطقه قرار خواهند گرفت. با وجود نگرانی های نخبگان سنی در جهان عرب٬ شیعیان احتمالاً با این اعتقاد جزمی که حکومت های عربی ضرورتاً باید سنی باشند٬ مخالفت می کنند و به عرفی که عربیت را سنی گرایی یکی می داند و مدت هاست در فرهنگ جهان عرب نهان است٬ پشت پا می زنند. به بیانی جسورانه تر٬ شیعیان عراقی می توانند گذشته را نیز تحت تأثیر قرار دهند؛ آن ها می توانند تاریخ نگاری عربی را به گونه ای بازسازی کنند که تشیع٬ به عنوان مؤلفه ای اساسی از این تاریخ درآید. مثبت یا منفی بودن پیامدهای احیای سیاسی شیعه در عراق٬ برای شیعیان عرب به عنوان یک کل٬ بسته به عوامل ذیل است: حل تنش های درونی و نیز تنش های میان شیعیان و سنیان٬ چگونگی تصمیم گیری آن ها در مورد مسایل داخلی٬ و نحوه ی ارتباط آن ها با کشورهای منطقه.
۳-۲۹ خلاصه و جمع بندی
در فصل حاضر همان طور که مشاهده شد به طور مفصل موقعیت جغرافیایی ایران را از نظر گذراندیم و سپس صنعت گردشگری را به همراه جاذبه های گردشگری در ایران معرفی کردیم . سعی کردیم تا حدودی عملکرد سازمان میراث فرهنگی را در این راستا بیان کنیم .عواملی را که بر روی تبلیغات موثر بودند را نام برده وتوضیح دادیم . و در نهایت کشور عراق را معرفی نموده و توضیحاتی در خصوص جغرافیای عراق بیان کردیم .
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل اطلاعات
۴-۱ مقدمه
تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده به منزلۀ پل ارتباطی برای رسیدن به نتایج پژوهش است در فصل چهارم گزارش می آید. در این فصل از گزارش پژوهشگر به توصیف ویژگی های نمونه بر اساس اطلاعات بدست آمده پرداخته و با اجرای آزمون آماری مناسب در مورد معناداری رابطه ها و تفاوت ها و تعمیم نتایج بدست آمده به جامعه مورد نظر اقدام می کند.
در پژوهش حاضر نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شده است در سطح توصیفی از شاخص های فراوانی ( فراوانی مطلق، درصد فراوانی، فراوانی تراکمی ) و نمودار ستونی و دایره ای استفاده شده است. جهت بررسی فرضیه ها نیز ضمن رسم جداول توزیع فراوانی دوبعدی، با بهره گرفتن از آزمون خی دو تک متغیری و دو متغیری، به تجزیه و تحلیل استنباطی پرداخته شده است. شایان ذکر است که فصل حاضر در دو بخش زیر ارائه شده است :
بخش اول) تجزیه و تحلیل توصیفی
بخش دوم ) تجزیه و تحلیل استنباطی
۴-۲ ویژگی های فردی پاسخگویان
جدول ۴-۱ : توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب جنسیت
جنسیت | فراوانی | درصد فراوانی | درصد فراوانی تراکمی | |
زن |