ایجاد اجتماعات کوچک تر مستقل در مناطق کلان شهری(وزارت مسکن وشهرسازی،۱۳۷۸: ۱۴۱).
۲-۵- چارچوب نظری تحقیق
به نظر فردریک فن ریشتفن شهر اجتماعی ازانسان ها در مکان معینی است که حیات عادی آنان از فعالیت های غیر زراعی به ویژه از راه بازرگانی و صنعت تأمین گردد. برای ژان برون و پیرد فونتن دربرابر قصبه و بخش که اکثریت ساکنان آن خارج از منطقه ی شهری فعالیت دارند شهر مکانی است که اکثریت جمعیت آن قسمت اعظم وقت خود را در داخل منطقه ی شهری صرف کنند(فرید،۱۳۷۳: ۱-۴).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مارکس و انگلس با یک بینش اجتماعی به شهر نگاه می کنند و به نظر آنان شهر دارای دو خصیصه ی ویژه است که آن را از روستا جدا میکند یک تقسیم کار و دوم تمرکز کار و سرمایه.
بعضی از جغرافیدانان برای تعریف و شناخت شهر تنها به تعداد جمعیت شهر توجه کرده و گفته اند:هر اجتماع انسانی را هنگامی می توان شهر نامید که جمعیت آن از عدد معینی بگذردو بدین ترتیب خواسته اند برای تعریف شهر و تمیز آن از روستا معیار عددی پیدا کنند و بر این مبنا کنفرانس اروپایی آمار در شهر پراگ کلیه ی واحد های جغرافیایی بیش از ۲۰۰۰ نفر جمعیت را شهر خوانده است.به شرط ان که کلیه ی هسته های تراکم انسانی کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر بایستی بیش از ۲۵ درصد ساکنین خود را از کار و فعالیت روی زمین معاش بدهند.در ایران از سال ۱۳۳۵ به این طرف سکونتگاه ها و مراکز تراکم انسانی بیش از ۵۰۰۰ نفر جمعیت شهر شناخته شده بود و در سرشماری سال ۱۳۶۵ به نقاطی که در زمان سر شماری دارای شهرداری بوده اند شهر گفته اند و اخیرا طبق قانون تقسیمات کشوری مصوب مجلس شورای اسلامی تعداد جمعیت شهر به ۱۰۰۰۰ نفر افزایش یافته است.(همان منبع،ص۳و۴).
رشد شهری گسترش خود رو و بی رویه شهرک ها و مناطق مسکونی و افزایش بی اصول و نابرابر سطوح مختلف شهری است. در واقع این مساله را می توان از یک سو انبوهی جمعیت و از سوی دیگر ساختمان سازی صرف ،بدون توجه به احتیاجات مورد نیاز در حال و آینده ،به عبارتی افزایش کاربری مسکونی و تخصیص حداقل سرانه ها و فضا به سایر کاربری ها دانست وبه آن پیشی گرفتن رشد بر توسعه یا تقدم کمیت بر کیفیت نام دارد(مشهدیزاده دهاقانی،۱۳۷۴: ۴۲۴).
به افزایش کمی و کیفی کاربری ها و فضاهای کالبدی (مسکونی،تجاری،ارتباطی،…) یک شهردرابعاد افقی و عمودی که در طول زمان انجام می گیرد میتوان توسعه ی فیزیکی اطلاق نمود(زنگی آبادی ،۱۳۷۶: ۳۸). ساختار مجموعه ای متشکل از پدیده های به هم پیوسته است که هر یک در ارتباط با پدیده های دیگر قرار دارد و جزء در ارتباط با آن نمی تواند به هستی خود آنچنان که هست ادامه دهد(گودرزی،۱۳۸۴: ۱۹).
در جغرافیا ساختار به مجموعه ای ارتباطی که مابین اجزاء و عناصرطبیعی و انسانی به عنوان عناصریک سیستم جغرافیایی وجود دارد اطلاق می شود که منجربه خلق چشم اندازهای فرهنگی انسانی می گردد و در واقع آئینه ایست از تابش روح و فرهنگ جوامع انسانی در طبیعت(پور احمد،۱۳۷۰: ۲و۳).
ساختار فضایی محصول فرایند فضای است که در آن فضا به وسیله ی فرایند های اجتماعی،اقتصادی و طبیعی سازمان میابد.این سازمان یابی از محل استقرار عناصر و اجرای داخلی یک پراکندگی فضایی تاثیر می پذیرد.محل استقرارهر جزئی نسبت به همه ی اجزاء با هم و توام سازمان یابی فضایی را شکل می دهند. درواقع ساختار فضایی ،از آرایش و سازمان یابی پدیده که نتیجه ی فرایند های طبیعی ،اجتماعی و اقتصادی است به جود میاید(شکویی،۱۳۷۷: ۲۹۵).
از اواسط دهه ی ۱۹۶۰ به بعد این نظریه به اشکال گوناگون در پشت سیاست های منطقه ای به نحوی حضور داشته است. نظریه ی قطب رشد اساسآ متمایل به کارایی اقتصادی است.اما این کارایی در مقایسه با تحلیل های ایستایی نظریه های نوکلاسیک پویایی بیشتری دارد.نظریه قطب رشد بر این استدلال است که میتوان تولید را از طریق تجمع زیرساخت ها و فعالیت های مولد در یک نقطه افزایش داد.
افزون براین شواهد مثبت اندکی وجود دارد که قطب های رشد، حتی در صورت موفقیت لزوماً برای نواحی پیرامون خود هم مفید باشند. پیوند های میان فعالیت های قطب رشد و فعالیت های مستقر در دیگر مناطق تا حدی که موجود است، معمولاً پراکندگی جغرافیایی گسترده ای دارند. سر انجام این که، خود الگوی سلسله مراتبی نو آوری از اثبات تجربی اندکی بر خوردار بوده است. سیاست تعین قطب رشد در عمل چه بسا گرفتار دو مشکل می شود:۱) مشکل فنی انتخاب بهترین قطب رشد بالقوه ۲) مشکلات سیاسی وابسته به قطب های نا موفق(هاگت،۱۳۷۵: ۴۳).
بنابراین راهبرد قطب رشد چه در نظر و چه در عمل بحث انگیز بوده و انتظارات تقدیم ایجاد فضا بر توسعه فعالیت های اجتماعی و فضایی، درازمدت بودن اقدامات و نیاز به سرمایه گذاری های زیاد برای تحقق این راهبرد، دستیابی به نتایج آن را دشوار کرده است. سوم برخورد ارادی و از بالا نهفته در این راهبرداست که سازگاری آنچه هست و آنچه در حال شدن است با آنچه را که فکر شده است را می طلبد و جوامع بشری بسیار پیچیده تر از آن عمل می کنند که بتوان آن ها را درقطب های از پیش تعیین شده خواند.(صرافی،۱۳۷۵: ۴۸)
برای درک ساختار فضایی مناطق و پیش بینی تغییر و تحولات و روند توسعه، فریدمن الگوی مرکز- پیرامون را عرضه می دارد. فریدمن می گوید: هر نظام جغرافیایی شامل دو زیرنظام فضایی است. یکی مرکز که قلب پیشتاز و پویای نظام است که می توان آن را بقیه نظام به حساب آورد و در حالت وابستگی یا سلطه پذیری نسبت به پیرامون قرار داد. رابطه مرکز_ پیرامون را اصولاً می توان رابطه ای استعماری دانست. معمولاً بروز یک ساختار قطبی شده، با یک سری جابجایی های عوامل اصلی تولید از حاشیه به مرکز همراه است. تا موقعی که پیرامون به صورت یک تولید کننده مواد اولیه (عمدتاً کشاورزی)باقی می ماند، گرایش عمومی نرخ مبادله بین مناطق به طور کلی به نفع مرکز ادامه خواهد یافت.
نا برابری های فزاینده منطقه ای به فشارهای سیاسی برای تغییر جهت جریان منابع به سوی پیرامون و کمک به بالا بودن درآمد سرانه در حاشیه منجر خواهد شد. آنچه در این الگو بیش از هر چیز دیگر توجه را به خود جلب می کند نقش مهمی است که شهر در آن دارد.شهر نقش وحدت بخش را ایفا می کند. در واقع توسعه و نواوری در ماتریس از مناطق شهری زاییده شده و به پیرامون روستایی جریان می یابد.که در آن یک نظام مرتبه ای از شهرها و عرصه های شهری حاصل می شود که می تواند نمایانگر افزایش یکپارچگی فضایی در نتیجه ی توسعه باشد.
نمود تازه ای از نابرابری های منطقه ای و عدم تعادل در سطح روستاهای کشور، ناشی از سیاست های توسعه ی صنعتی و راهبرد توسعه ی مرکز - پیرامونی در ایران است.این سیاست موجب تشدید جاذبه های شهری، بر هم خوردن تعادل ساختاری بین شهر و روستا و تشدید نابرابری بین روستا های کشور شده است.در مناطق توسعه یافته نیز اضمحلال ساختار سنتی روستا، نابودی کارکرد اقتصادی_کشاورزی روستا و جانشینی ساختار اجتماعی _اقتصادی و فرهنگی رفع این نابرابری ها جزء از طریق توسعه درونزا، تکیه بر امکانات محلی، بهره گیری از منابع بالقوه و بالفعل و سمت دهی امکانا ت و استعداد در مسیر صحیح برا ی ایجاد تعادل و توازن بین روستا ها ممکن نیست و این به برنامه ریزی ناحیه ای یکپارچه مبتنی بر تحلیل فضایی نیاز دارد. ملاحظه میشود که نظریه ی مرکز - پیرامون در حقیقت به دنبال و درجهت تصحیح کم و کاستی های نظریه ی قطب رشد ارائه شده و مهمترین انتقادی که بر آن شده این است که اصل را درهمه مراتب بر مرکز (از جمله شهر )می گذارد و پیرامون را فرع به حساب می اورد.(پاپلی یزدی،۱۳۸۲: ۲۰۷(
جدول ۲-۱ چهارچوب نظری تحقیق
تبدیل شهر اردبیل به مرکزیت استان
مهاجرت بی رویه به شهر اردبیل
رشد شتابان و نامتوازن شهری
تحولات در ساختار اقتصادی واجتماعی شهر
تحولات در ساختار فیزیکی شهر
قرار گرفتن مردم مهاجر کم درامد وفقیر در حاشیه شهر
قرار گرفتن طبقه مرفه ومتوسط در بخش مرکزی
رشد افقی در مناطق حاشیه نشین
رشد عمودی در بخش مرکزی شهر
فصل سوم:
روش اجرای تحقیق
۳-۱-روش تحقیق
با توجه به این که نوع تحقیق ما از نوع کاربردی بود. این نوع پژوهش بسیاری از ویژگی های پژوهش های بنیادی را داراست.بیشتر تحقیقات انجام شده در جغرافیا از نوع تحقیقات کاربردی می باشد.همچنین در روش تحقیق جهت تشریع وضع موجودبه لحاظ کاربری اراضی، توسعه فیزیکی وکالبدی وخدمات اجتماعی در نتیجه به شناخت وضع موجودوهمه جانبه از شهر نیاز داریم لذا از روش توصیفی استفاده می کنیم.وبرای بررسی تحلیل تطبیقی از روش تحلیلی ومقایسه ای استفاده می کنیم.
۳-۲-مراحل تحقیق در این تحقیق به بررسی تطبیقی بافت مرکزی با بافت حاشیه ای با در نظر گرفت سه شاخص کاربری اراضی، توسعه فیزیکی وخدمات اجتماعی پرداخته است . که نشان می دهد شهراز نظر کاربری اراضی چه تغییری کرده یا از نظر توسعه فیزیکی وکالبدی شهر در چه جهتی در حال گسترش است وخدماتی که در مرکز شهر انجام می دهند نسبت بافت حاشیه ای با هم دیگر چقدر تفاوت دارد که با بررسی این عوامل در مرحله تحقیق سعی شده این منطقه باهم تطبیق داده شود .
۳-۳-روش گرد اوری تحقیق
-
- روش اسنادی وکتابخانه ای:در این روش از کتب واسناد وطرح های توسعه شهری موجود در سازمان ها وکتابخانه ها،نقشه ها وتصاویر ماهواره ای وسایر منابع نوشتاری مربوط به موضوع پژوهش با مراجعه نهادها واژگان های مربوط با موضوع پژوهش مانند(سازمان راه وشهر سازی اردبیل٬ استانداری اردبیل٬ شهر داری اردبیل)استفاده شده است.
-
- مطالعات و عملیات میدانی: شامل مراجعه به بخش های مختلف شهر اردبیل و مشاهده وبرداشت میدانی و همچنین مصاحبه با مسئولان دست اندر کار مدیریت شهر اردبیل.در گردآوریاطلاعات با بهره گرفتن از ابزار هایی چون(پرسشنامه، مصاحبه٬ نمونه برداری، بانک های اطلاعاتی٬ شبکه کامپیوتری و ماهواره ای لندست برای عکس های ماهواره ای وغیره انجام می گیرد. از انجا که روش تحقیق ما توصیفی –تحلیلی و میدانی بود. لذا برای تحلیل داده های کیفی از روش استدلالی واستنباطی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نمودار- جدول از نرم افزار تحلیل Excel وSpssوبا توجه به اینکه از روش تحقیق میدانی نیز استفاده شده است برای نقشه های شهری از نرم افزار Arcview- Arcgisاستفاده شده است.
مقدمه
در مطالعات علم جغرافیا شناخت شهر از لحاظ جغرافیایی بسیارمهم است،چرا که شهر به عنوان پدیده مکانی دریک قلمرو جغرافیایی شکل می گیرد و درادامه رشد وتوسعه خود تحت تاثیر آن قرار می گیرد،لذا مطالعه جغرافیای طبیعی شهر ازاهمیت خاصی برخوردار است.در علم جغرافیا مقرطبیعی شهر به عنوان ظرفی درنظر گرفته می شود که شهرمظروف آن محسوب می شود،لذا شناخت جغرافیای طبیعی آن برای ارتباط پدیده ها وعناصر شهری مهم است.با توجه با اهمیت موضوع دراین فصل شهر اردبیل بطور مختصرو مفید ازدیدگاه جغرافیای طبیعی از ابعاد موقعیت ریاضی و نسبی،زمین شناسی شهر،توپوگرافی شهر،شاخصهای اقلیمی درطول زمان مورد بررسی قرارگرفته است.همچنین برای شناخت موقعیت شهراردبیل درایران و استان با بهره گرفتن از نرم افزار GIS نقشههای اردبیل با عنوان نقشه موقعیت جغرافیایی شهر اردبیل ترسیم شده است.
۳-۴-بررسی وضع موجود شهر اردبیل
۳-۴-۱-موقعیت ریاضی و نسبی شهر اردبیل
شهراردبیل درشمال شرقی آذربایجان در موقعیت عرض شمالی و طول جغرافیای واقع شده است.فاصله آن تا مرز جمهوری آذربایجان درحدود۲۰کیلومتر می باشد.از لحاظ موقعیت نسبی این شهردر فلات دایره ای شکلی درجنوب غربی دریای خزر و بین دو کوه سبلان وباغرو واقع شده است وارتفاع آن از سطح دریا۱۲۶۳متر می باشد.شهرستان اردبیل از شمال به شهرستان گرمی از مشرق به جنگلهای آستارا و تالش ازجنوب به خلخال وازمغرب به شهرستان مشگین شهرمحدود شده است).طرح جامع شهر اردبیل،۱۳۸۶)
۳-۴-۲-زمین شناسی شهر
شهراردبیل به مانند اکثرشهرهای ایران برروی رسوبات دوران کواترنر گسترده شده است.(کواترنر دورانی است که سرزمین ایران از آب خارج شده و دوران فرسایش آغاز گردیده است)شهر اردبیل در دشت اردبیل مستقر شده است و قسمت عمده دشت را رسوبات دشت و پادگانه های آبرفتی جوان، مخروط افکنه ها قرار گرفته است.شمال شهراردبیل عمدتاً برروی فلات ولکانیکی مرکزی با ضخامت زیاداز سنگ های ولکانیکی پالئوژن قرار گرفته است.سیستم آبراههای به ناحیه فرورفته پیرامون اردبیل برده شده اند.این کنش توسط رودخانههای قره سو و بالخیلو که از وسط شهر اردبیل می گذرد،ادامه دارد.
۳-۴-۳ توپوگرافی شهر
بدلیل آن که شهراردبیل در دشت واقع شده است از پستی و بلندی و عوارض خاصی در اطراف شهر برخوردار نیست،محدوده های اطراف عمدتاً دارای ملایمی هستند.محدوده اصلی شهر اردبیل در۳ طبقه ارتفاعی به شرح زیر قرار گرفته است:
۱- محدوده های جنوبی شهر(اراضی پیرامون دریاچه شورابیل)و جنوب غربی شهر در ارتفاع ۱۳۹۲ تا ۱۴۳۲ متر واقع شده است.
۲-محدوده های مرکز شهر و محله های غرب و شمال غربی در ارتفاع۱۳۵۲تا ۱۳۹۲متر واقع شده است.محدودههای واقع دراین ارتفاع عبارتنداز:شهرک آزادگان،محمودآباد،شهرک رضوان،محله ججین ومحدودههای میدان جانبازان،ملایوسف،اروج آباد،سلمانآباد،اسلام آباد،کریم آباد،رسول اکرم،کاظم آباد و در غرب کوی آزادی، کوی ریحانیه، کوی شریعتی، بهارآباد، جمشید آباد.
۳- محدوده های شمال و شمال شرقی و برخی محدوده های شرق شهر که در ارتفاع۱۳۱۲-۱۳۵۲ متر واقع شده اند.این محدود ها نسبت به تمام نقاط دیگر شهردرارتفاع کم تری هستند.مناطق واقع در این محدوده عبارتنداز:پناه آباد،دانش آباد،شهرک رسالت و سینا،الحمدیه(طرح جامع شهری اردبیل،۱۳۸۵)
۳-۱-نقشه موقعیت جغرافیای شهر اردبیل
۳-۴-۴-شاخص های اقلیمی
در بررسی شاخص های اقلیمی شهر اردبیل،از اطلاعات ایستگاه سینوپتیک اردبیل در یک دوره آماری ۱۰ساله استفاده شده است.
الف: دما