۱-۴ چارچوب نظری:
لازم به توضیح است که فعالیتهای مخاطره آمیز در کارآفرینی مستقل وفردی به معنای راه اندازی و سازماندهی یک سازمان جدید یا تأ سیس یک شرکت بوده و فعالیت مخاطره آمیز درمفهوم کارآفرینی شرکتی به معنای توسعه ی فعالیتی جدید در چارچوب یک سازمان موجود است. علاوه براین ، کارآفرینی سازمانی معادل واژه لاتین Intrapreneurship است که درآن یک فرد آغازگر فعالیتهای مخاطره آمیز درسازمان است . ازطرف دیگر ، لازمه ی کارآفرینی شرکتی [۱۴] آن است که کل سازمان وکارکنان آن دارای روحیه ی کارآفرینی شوند (احمدپور، ۱۳۸۳، ص ۱۳۶-۱۳۷ ) .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
درواقع،این باور وجود دارد که اعمال کارآفرینی در یک سازمان موجود ، طیف وسیع وگسترده ای است (هینونن و کورویلا ؛ ۲۰۰۳) [۱۵] که نیل به درجات متعالی آن امری بسیار خطیرقدم گذاری و حرکت مثبت به سوی مدارج بالای این طیف ، موجب اثرگذاری مستقیم برعملکرد سازمان و بهبود محسوس آن می شود ( هورنسبای و همکاران ، ۱۹۹۳ ) [۱۶] .
در این تحقیق، جهت گیری کارآفرینی نهایتاً روی رشد کارکنان و رشد شرکت اثرگذار خواهد بود . متغیر مستقل این پژوهش جهت گیری کارآفرینی و متغیر وابسته این پژوهش رشد شرکتهای کوچک می باشد که شامل رشد کارکنان و رشد شرکت است .
نمودار ۱-۱ مدل تحقیق : ارائه شده توسط گولرو گوربوز و ساینم ایکول[۱۷] (۲۰۰۹)
۱-۵ فرضیات :
۱- جهت گیری کارآفرینی روی رشد فروش شرکتهای کوچک تأثیر قابل ملاحظه ای دارد.
۲-جهت گیری کارآفرینی روی رشد کارکنان شرکتهای کوچک تأثیر قابل ملاحظه ای دارد.
۳-به نظر می رسد میان عمر شرکتهای کوچک و رشد فروش آنها تفاوت معناداری وجود دارد.
۴-به نظر می رسد میان عمر شرکتهای کوچک و رشد کارکنان آنها تفاوت معناداری وجود دارد.
۱-۶ اهداف تحقیق:
۱-۶-۱ هدف اصلی:
هدف اصلی این تحقیق تعیین تأثیر جهت گیری کارآفرینی روی رشد شرکتهای کوچک ( رشد فروش و رشد کارکنان) و نیز شناسایی ساختاری است که باعث تقویت و ارتقای کارآفرینی سازمانی و اقتصادی در شرکتهای کوچک شود .
۱-۶-۲ اهداف فرعی :
-
- تأثیر جهت گیری کارآفرینی روی رشد فروش شرکتهای کوچک
-
- تأثیر جهت گیری کارآفرینی روی رشد کارکنان شرکتهای کوچک
-
- شناخت رابطه میان عمر شرکتهای کوچک و رشد فروش آنها
-
- شناخت رابطه میان عمر شرکتهای کوچک و رشد کارکنان آنها
۱-۷ قلمرو تحقیق :
۱-۷-۱ قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی پژوهش حاضر شامل اندازه گیری گرایش به کارآفرینی در شرکت درچارچوب کارآفرینی شرکتی ، اندازه گیری عملکرد و رشد شرکتها و کارکنان آنها و عمر این شرکتها و سنجش همبستگی میان این مولفه ها است.
۱-۷-۲ مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق شرکت های کوچک در شهر گلپایگان است .
۱-۷-۳ زمانی
از نظر زمانی این تحقیق از اسفند ماه ۱۳۹۱ آغاز و تا شهریور ۱۳۹۲ به طول انجامیده است.
۱-۸ تعاریف مفهومی :
۱-۸-۱ جهت گیری کارآفرینی:
فرآیندی است که در آن افراد گرایش به این دارند که یا در خود ویا در داخل سازمان به دنبال فرصت بدون توجه به منابع دارای کنترل آن هستند.این تعریف کارآفرینی بر رفتار فرصت طلبانه تآکید دارد و از نظر کارآفرینی به عنوان یک رویکرد مدیریت مطرح می شود ( جاریلو ؛ ۱۹۹۰؛ص۲۳ )[۱۸].
۱-۸-۲ مدیریت کارآفرینی :
مجموعه ای از نطریه ها،فنون و روش های هدایت اثربخش فعالیتهای کارآفرینی می باشد.عمدتاً در مدیریت کارآفرینی فرض بر این است که شرکت های کارآفرین از فرصتها و منابع استفاده بهینه نمایند. ( براون و همکاران؛ ۲۰۰۱؛ص۱۰۶ )[۱۹] .
۱-۸-۳ رشد شرکت:
رشد شرکت توسط دو عامل:فروش و رشد اشتغال کارکنان شرکت اندازه گیری می شود.از لحاظ اندازه گیری رشد، شاخص رشد بیشتر بر گردش مالی فروش و اشتغال تمرکز دارد.رشد فروش به عنوان شاخص اصلی رشد در نظر گرفته می شود،زیرا بدون افزایش در فروش،شرکت قادر به استخدام کارمندان جدید نمی باشد. (براون و همکاران ؛۲۰۰۱؛ص۹۰) .
۱-۹تعاریف عملیاتی:
۱-۹-۱جهت گیری کارآفرینی:
پیش فعالی(پیشتازی)شرکت،ریسک پذیری،نوآوری،استفاده از فرصتها،پیش قدم شدن در یک بازار رقابتی،خلق ایده های نو و محصولات جدید،به کارگیری افراد خلاق می باشد.
۱-۹-۲مدیریت کارآفرینی:
گرایش استراتژیک(نظارت و ارزیابی بر تهدیدهاو فرصتها) ،استفاده از منابع،بهره بردن از فرصتها،ساختار مدیریت شرکت،فلسفه پاداش در شرکت،گرایش به رشد و پیشرفت در شرکت و فرهنگ کارآفرینانه، تغییرات برای تامین خواسته های مشتری .
۱-۹-۳رشد شرکت:
رشد فروش شرکت،رشد اشتغال کارکنان،رقابت در بازار،پیشرفت کارکنان،رشد مالی شرکت، افزایش فروش و سودآوری بیشتر باعث بهبود عملکرد شرکت خواهد شد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱ مقدمه :
مفهوم (( کارآفرینی سازمانی )) احتمالاً برای اولین بار در کشور سوئد به کار گرفته شد ( ویلام [۲۰] ، ۲۰۰۲ ، ۲ ) .
در این دهه همراستا با ناکارآمدی فرآیندهای اداری و دیوان سالاری در شرکتها ، فعالیت کارآفرینانه مورد توجه مدیران ارشد شرکتها قرار گرفت و درصدد برآمدند تا چنین فعالیتهایی را در ساختار اداری شرکتها تزریق نمایند ( استیونسون و گامپرت ، ۱۹۸۵ ، ۸۹ )[۲۱] .
در جهان امروز تفکر نوآوری و کارآفرینی و استفاده از آن در سازمانها امری اجتناب ناپذیر است. همانگونه که تولد و مرگ سازمانها به بینش ، بصیرت و توانایی موسسین بستگی دارد ، رشد و بقای آن نیز به عواملی مانند توانایی ، خلاقیت و نوآوری منابع انسانی آنها بستگی دارد. اگر سازمانها نتوانند به تغییرات پاسخ دهند و یا در مقابل تغییرات حالت انفعالی به خود بگیرند از قافله عقب می مانند. به عبارت دیگر شرکتها یا باید به نوآوری و کارآفرینی بپردازند یا محکوم به فنا هستند. بنابراین باید فعالیتهای کارآفرینانه را در شرکتهای کوچک ترویج داد تا به فنا گرفتار نگردند. ( هادی زاده ، ۱۳۸۴ ، ۱۳ و ۱۵ ) .
به طور کلی در تعاریفی که از کارآفرینی ارائه شده است، تفاوتهای مغایر و متناقضی به چشم می خورد. اما بر این نکته اتفاق نظر هست که اصطلاح کارآفرینی دست کم بخشی از کارکرد تصمیم گیری را در جهت هدایت عملیاتی سازمان دربر می گیرد. وجود این تفاوتها نشان دهنده ی گستردگی و اهمیت موضوع است که می تواند از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد و از سوی دیگر نشان دهنده ی پویایی موضوع است که زمینه ی ارائه ی مدلها ، تئوریها و نظرات متفاوتی را فراهم می کند. در این فصل به توضیح و تفسیر هریک از متغیرهای کلیدی کارآفرینی همچون ریسک پذیری ، نوآوری و پیش فعالی ( پیشتازی ) می پردازیم تا درک معقولی از ادبیات مذکور بدست آید و در ادامه نیز به تاریخچه ی آنها می پردازیم.
۲-۲ کارآفرینی سازمانی :
تعاریف متعدد کارآفرینی سازمانی که در مقالات و کتب مختلف و از دیدگاه صاحب نظران متعدد ارائه شده است، به طور قابل توجهی به هم شباهت دارند. مکنزی و دیکامبو (۱۹۸۶ ) معتقدند که فعالیت کارآفرینانه سازمانی می تواند شامل توسعه ی یک محصول جدید تا ایجاد یک فرایند اثربخش باشد. جنینگ و یانگ[۲۲] (۱۹۹۰) کارآفرینی سازمانی را به عنوان فرایند توسعه ی محصولات یا بازارهای جدید تعریف می کنند. کوراتکو[۲۳] و هورنسبای [۲۴] (۱۹۹۰ ) کارآفرینی سازمانی را به عنوان ایجاد کسب و کارهای جدید در درون چارچوب شرکتهای مادر توصیف می کنند. آریلا [۲۵] معتقد است که کارآفرینی سازمانی دارای سه بعد است که عبارتند از نوآوری ، توسعه ی محصولات ، خدمات یا فرآیندهای جدید و ریسک پذیری . از مجموع این تعاریف می توان نتیجه گرفت که کارآفرینی سازمانی عبارت است از : فرآیندی که فعالیتهای سازمانی را به سمت نوآوری ، ریسک پذیری و پیشتازی ( پیش فعالی ) سوق می دهد و می توان گفت که گرایش به کارآفرینی سازمانی در برگیرنده ی همین سه مولفه می باشد. در معنای کلی ، کارآفرینی سازمانی به معنای کارآفرینی در درون سازمان موجود است. به عبارت دیگر نوعی کارآفرینی است که در سازمانها و شرکتها و توسط واحدها و اعضای سازمان برای توسعه کسب و کار شرکت یا سازمان انجام می شود. علت رواج این مفهوم را می توان در نیاز سازمانها به هماهنگی با تغییرات محیط اجتماعی و اقتصادی دانست. این مفهوم شامل نیت ها و رفتارهای یک شرکت یا سازمان ( مانند ریسک پذیری ، نوآوری و پیشتازی ) جهت عزیمت از یک شرایط سنتی به حالتی بهتر می شود ( آنتونیک و پرودان ، ۲۰۰۱ ، ص ۴۹۵ و ۵۲۷ ) .
۲-۳ اهمیت و ضرورت کارآفرینی در سازمان و شرکتها :