اما در ابتدا باید بهاین سؤال مهم پاسخ دهیم که چرا منطقه خاورمیانه ازاین اهمیت برخوردار است؟
اهمیت خاورمیانه دلایل زیادی دارد و به مسائل و موضوعات مختلفی برمیگردد. از لحاظ فرهنگی، خاورمیانه محل ظهور همه ادیان الهی است و به همین دلیل مردماین منطقه بسیار دینباور هستند؛ به لحاظ جغرافیایی خاورمیانه محل اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا است؛ به لحاظ ژئوپلیتیکی نقاط مهمیمثل بابالمندب، تنگه هرمز و کانال سوئز در خاورمیانه واقع شده است و نقاط بسیار مهم استراتژیک در سطح جهان هستند؛ به لحاظ اقتصادی منطقه خاورمیانه بیش از ۶۴ درصد مخازن نفت و گاز دنیا را در خودش جای داده است کهاین هم یک موقعیت ممتاز به منطقه بخشیده است. از دیرباز یعنی حدود ۵۰۰ سال پیش نیز تمام قدرتهای بینالمللی و استعمارگران تلاش کردهاند تا دراین منطقه حضور داشته باشند؛ پرتغالیها، هلندیها، فرانسویها، انگلیسیها و آمریکاییها پس از جنگ جهانی دوم تلاش کردند دراین منطقه حضور داشته باشند و استراتژیستهای بزرگ همواره در طول تاریخ گفتهاند که برای تسلط بر جهان باید بر خاورمیانه مسلط بود.اینیک واقعیت است.۱
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این منطقه همواره بخشی از دکترینهای رؤسای جمهور امریکا را به خود اختصاص داده است؛ به طور مثال سیاست نیکسون دراین منطقه در چارچوب دکترین نیکسون- کسینجر موسوم به “سیاست دو ستون” بود کهایران وعربستان را دو ستون امنیت خلیج فارس میدانستند و نقش ژاندارمیرا هم برایایران قائل بودند. ۲ جیمیکارتر رئیس جمهور دمکرات امریکا صلح خاورمیانه را به عنوان وظیفه اصلی سیاست خارجی امریکا در دستور کار قرار داد و اصل خود که به “اصل کارتر” مشهور شد و سران امریکا بارها وفاداری خود را بهاین اصل اعلام کرده اند رااین چنین مطرح کرد:
” هر تلاشی از سوی هر قدرت خارجی برای کسب سلطه بر منطقه خاورمیانه صورت گیرد، تجاوز به منافع حیاتی امریکا تلقی خواهد شد و امریکا با بهره گرفتن از کلیه وسایل لازم، از جمله با بهره گرفتن از نیروی نظامی، در مقابل چنین تجاوزی خواهدایستاد. “۳
پساین منطقه که به مرکز ثقل قدرتهای صنعتی تبدیل شده است تقریبا تمامیقدرتهای صنعتی جهان را در بازی پیچیده رقابتهای جهانی، مجبور به حضور دراین منطقه حساس کرده است به طوری که میتوان گفت” میتوان انتظار داشت که ترکیب قدرت در منطقه خاور میانه،ایینه ترکیب قدرت جهانی در نظم نوین جهانی خواهد بود. “۴
حال به بررسی روند شکل گیری خاور میانه اسلامیمیپردازیم و مختصاتاین خاورمیانه مفروض را مورد بحث قرار میدهیم.
۴-۲ مناطق جغرافیایی کشورهای اسلامی
برای آشنایی کلی با جغرفیایی کشورهای اسلامی، میتوان آنها را به چند گروه دسته بندی ومورد مطالعه قرار داد که به آنها اشاره میشود:
الف) خاورمیانه : خاورمیانه منطقهای است که بیشترین تعداد کشورهای اسلامیرا درخود جای داده است هرچند برسرمحدوده اصلی آن توافقی صورت نگرفته است ولی هنوز اکثر جغرافیدانان براین نکته اتفاق نظر دارند که خاورمیانه از مغرب به دریای مدیترانه و دریای احمر واز مشرق به حدود غربی شبه قاره هند یعنی مغرب پاکستان وشمال آن ازسواحل دریای سیاه تا منتهی الیه انشعابات شرقی البرز وجنوب آن به دریای عرب واقیانوس هند محدود است.
ب) آسیای میانه: آندسته از کشورهای اسلامیکه اخیرا استقلالیافته اند درمنطقه آسیای میانه قرار دارند.
ج) آسیای جنوبی: سومین منطقهای که پیروان مذهب اسلام درآن استقرار دارند، منطقه جنوب آسیا میباشد. بااین که کشورهای اسلامی این منطقه درظاهر از کشورهای پاکستان و بنگلادش بیشتر نمیباشند. اما تعداد زیادی مسلمانان درکشورهای جزیرهای سیلان و مالدیو و کشورهای هندوستان وبرمه بسیار چشمگیر است و حداقل یک دهم جمعیت دنیای اسلامیرا تشکیل میدهند.
د) آسیای جنوب شرقی: منطقهای آسیای جنوب شرقی از شبه جزایر ومجمع الجزایر گستردهای تشکیلیافته که در بیش از۴۰ درجه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ پراکنده گردیده اند. خط استوا از مرکزاین منطقه میگذرد.
ه) آفریقا شمالی: منطقه مسلمان نشین آفریقا شمالی تمامیسواحل جنوبی دریای مدیترانه تا شمال منطقه ساوان وازسواحل غربی دریای احمر تا سواحل شرقی اقیانوس اطلس را دربر میگیرد.این منطقه نیز مانند خاورمیانه از تعداد زیادی از کشورهای اسلامی پرجمعیت وکم جمعیت تشکیلیافته است.این بود اشاره مختصر به مناطق جغرافیایی کشورهای اسلامی، هرچند میتوان دراین جا مباحث زیادی را مطرح کرد که به نظرضرورت ندارد.
۴-۳ جایگاه جهانی اسلام درنظریههای ژئوپلیتیک
کلیه نظریههای ژئوپلیتیکی جهان، براساس وجود محور آب وخشکی مطرح گردیده است دراین نظریهها، جهان اسلام، جز مکملهای ژئوپلیتیک وژئو استراتژیک دو قدرت بری وبحری جهان درنظر گرفته شده است. اما با توجه به موقعیت جغرافیایی جهان اسلام، اگرجایگاه واقعی خود را درک کند، نه تنها میتواند مکمل قدرتهای بزرگ نباشد، بلکه خود به عنوانیک هسته اصلی قدرت بزرگ جهانی به حساب آید. دراین مورد برای اولین بار درسال ۱۹۵۴ پیر ژرژ گفت: «اسلام درپرتوایمان مذهبی اش، مایل است که گروه بندی جدید و وسیعی ازملل مسلمان باشد وحتی ازلحاظ سیاسی، به صورت قدرت سومیبین دوقدرت غرب وشرق درآید».
۱) تقسیم بندی جغرافیایی جهان اسلام
درتقسیم بندی جهانی اسلام نظریههای متفاوتی ارائه شده است که برخی جهان اسلامیرا به دوبخش مرکزی وپیرامون وبرخی دیگر آن را به سه بخش مرکزی، غربی وشرقی تقسیم بندی نموده اند. هرچند تعیین مرز دقیق بیناین دوبخش دشواراست.
اما با توجه به تحولات به وجود آمده، به ویژه پس از فروپاشی شوروی وجدایی بخش بزرگی ازآن، باید یک تقسیم بندی جدیدی را ارائه داد وبراین اساس میتوان جغرافیایی جهان اسلام را به چهار بخش تقسیم بندی کرد:
۱- مرکزجهان اسلام (خاورمیانه)
۲- شمال جهان اسلام (آ سیای مرکزی وقفقاز)
۳- غرب جهان اسلام (کشورهای شمال، شمال شرقی وبخشهای ازآفریقا)
۴- شرق جهان اسلام (ازمرزهای شرقایران تا کرانههای غربی اقیانوس آرام)
مرکز جهان اسلام درحقیقت شبه جزیرهای بزرگی است که دریایهای سیاه، مدیترانه، احمر، عرب، عمان و خلیج فارس را دربرمیگیرد وباتوجه به تحولات سیاسی- مذهبی درجهان اسلام، که دراین منطقه آغازشده است، از ابتدای پیدایش قدرتهای بزرگ جهان، توجه ویژهای بهاین منطقه شده است. تحولات که دراین منطقه به وجود میآید، تأثیرات زیادی برسایرمناطق (درچه درجهت وحدت و یکپارچگی وچه درجهت واگرایی وتفرقه) دارد واولین گام که درجهت وحدت جهان اسلام، برداشته شده، سازمان کنفرانس اسلامیاست که ضرورت وعوامل آن دارای اهمیت است که به آنها اشاره میشود.
الف) ضرورت تشکیل: درنیمه دوم قرن بیستم، پس از به وجود آمدن رویدادهای درجهان اسلام، سران کشورهای اسلامی را برآن داشت تا در راستای وحدت جهان مسلمانان اقدامیانجام بدهند. دراین مورد ابتدا درسال ۱۹۶۹ کنفرانس ازکشورهای عرب درقاهره تشکیل شد وراهکارهای را بررسی کردند از ۲۲ تا ۲۵ سال ۱۹۶۹ نمایندگان کشورهایایران، سومالی، مالزی، نیجر ومراکش دررباط، پایتخت مراکش برگزارشد.
ب) عوامل تشکیل کنفرانس اسلامی: در دهه ۱۹۶۰ مسلمانان شاهد رویدادهای تلخی بودند که میتوانست باعث تفرقه وجدایی میان مسلمانان شود.یکی ازاین رویدادها، درگیری چهارکشور مصر، سوریه، اردن ولبنان درجنگ شش روزه سال ۱۹۶۷بود که نتیجه آن، شکست اعراب وپیروزی اسرائیل گردید. حادثه دیگر، مسله آتش سوزی مسجد الاقصی در۱۸ اوت سال۱۹۶۹ بود.این حوادث باعث شد که کشورهای اسلامیبدنبال راهکارها، برای وحدت مسلمانان باشند.
۲) اختلاف ژئوپولتیک جهانی: علت اختلاف وقطعه قطعه شدن شدن جهان اسلام چیست؟ دراین مورد عوامل زیادی را مطرح کردند:
الف- شکاف میان شیعه وسنی که خود حاصل جدایی میان فرهنگ عرب وغیرعرب است.
ب- مداخله اقوام ترک آسیای مرکزی که به عبارتی، رهبری سیاسی نظامیرا ازدست اعراب بیرون آوردند.
ج- توسعه جغرافیایی بعد ازقرون وسطی ازجنوب صحرا گر فته تا اندوزی وفلیپین.
د- مداخله استعماری اروپا، ابتدا مداخله انگلستان به هندوستان، فرانسویان وانگلیسیها درفردای جنگ جهانی اول در خاورمیانه، برای نفوذ درمناطقی که تا آن زمان وابسته به امپراطوری عثمانی بود.
۳) جهان اسلام ازلحاظ منطقهای
اسلام ازلحاظ منطقهای جغرافیایی به پنج منطقه جفرافیایی تقسیم میشود که عبارتند از:
۱- خاورمیانه.
۲- منطقه غربی (آفریقا)
۳- منطقه شمالی (آسیای میانه)
۴- منطقه شرقی (آسیای جنوبی وجنوب شرقی) مانند پاکستان، بنگلادش، مالزی واندوزی.
۵- منطقه شمال غربی (اروپا)
این مناطق پنجگانه، بوسیله مرزهای طبیعی وسیاسی ازیکدیگر جدا شده وهریک دارای ویژگیهای جغرافیای مربوط به خود میباشد.
قسمت زیادی از سرزمینهای خاورمیانه، محدودههای کوچکی از شمال شرقی وشرق آفریقا در دوره خلفای راشدین وبخشی ازسر زمینهای دور دست خاورمیانه، آفریقا وآسیای جنوبی و میانه در دوره امویان وعباسیان، بخشی عظیمیاز شبه قاره هند توسط غزنویان، صفاریان وگورکانیان، جنوب شرقی آسیا بوسیله تجار مسلمان اهل شبه قاره هند وقسمتهای از ازآفریقا واروپا توسط ترکان سلجوقی به کیش اسلام در آمدند.
۴) مرز وپیچیدگی آن
مرزهای جهانی اسلام کاملا پیچیده وگمراه کننده است وحدودیک سوم کشورهای واقع دربخشهای مرکزی وغربی جهانی اسلام، مرزهای شان براثر توافق بین دولتها به وجود آمده اند وهرلحظه امکان درگیری وجود دارد. امروزه چهار نوع اختلاف مرزی بین کشورها شناسایی شده که همهاینها را میتوان درمرکز وغرب جهان اسلام مشاهده کرد:
۱- اختلافات مکانی:
علتاین اختلاف، مشخص نکردن مکان دقیق مرز است واین اختلاف، اغلب به وسیله تغییر مجرای رودخانهها، سکونهای شیلی وجزایر به وجود میآیند مانند اختلاف میانایران وعراق در مورد اروند رود (شط العرب) وهردو کشور ازاین جهت آسیب پذیرند.
۲- اختلاف ارضی:
هر چند هریک ازاین اختلافات، ویژگی خودشان را دارند. درغرب مانند اختلاف میان مراکش وموریتانی که مراکش مدعی مالکیت اراضی صحرای عربی است که پس از خروج اسپانیا درسال ۱۹۷۶ بین مراکش وموریتانی تقسیم شد ومردم صحرای هم ازاین تقسیم راضی نبودند.یا مانند اختلاف میان لیبی وچاد برسر اریکه (آئوزو) که دارای ذخایر آهن واورنیوم است.
دربخش مرکزی جهان اسلام، اختلاف میان عربستان سعودی، عمان وابوظبی برسر واحههای بوریمی، دربخش غربی نیز اختلاف بین مصر وسودان برسر وادی (حلفا) نمونه دیگری از اختلافات ارضی است
۳- اختلافات عملکردی:
این اختلافات ازطریق حرکت مردم وکالاها صورت میگیرد، ازجمله عبورهای غیرقانونی از مرزها برایایجاد اخلال وبی نظمیمانند مرز بین بخشهای ترک نشین ویونان نشین جزیره قبرس که بانظر ترکیه واشغال آن توسط ترکها صورت گرفت.
۴- اختلافات ناشی از منابع ممتد در دوسوی مرز: مانند اختلاف بین ترکیه، سوریه وعراق برسر بهره برداری ازآب رودخانه فرات که سرچشمه آن را ترکیه دراختیار دارد.
اما باتوجه به اهمیت مرکزجهان اسلام وتأثیرگذاری آن برسایر مناطق، به بررسیاین منقطه میپردازیم.